مدیریت زمان خیلی ارزشمند است؛ خصوصا وقتی پای کسب و کار و اهداف شغلی وسط باشد. زمان احتمالا تنها چیزی است که شما و همه رقیبانتان سهم کاملا یکسانی از آن دارید. پس مشخص است که مدیریت زمان چقدر در موفقیت شما – نسبت به رقیبان یا خود دیروزیتان- نقش دارد. خوشبختانه روش های متفاوتی برای این کار وجود دارد. بسیاری از این روش ها حاصل تجربه موفق دیگران هستند. ممکن است بعضی از آنها برای شما عملی نباشد، اما بعضی های دیگر را بتوانید بهتر اجرایی کنید. در هر حال این روش ها و ترفندها، به شما کمک می کنند آرامش ذهنی بیشتری داشته باشید. در این مقاله می خواهم شما را با چند روش برای مدیریت زمان آشنا کنم که قبلا امتحان خودشان را پس داده اند.
برای مدیریت زمان اولویت ها را تعیین کنید
ساده به نظر می رسد، اما بسیار مهم است! باید کارهایی را که اهمیت بیشتری دارند – یا برای انجام دادن آنها زمان کمتری داریم – در اولین فرصت انجام بدهیم. این یکی از اصول ابتدایی برای مدیریت زمان است. شاید شما هم این جمله جالب را شنیده باشید: «بعدا یعنی هرگز!» این موضوع در مورد کارهای ضروری حتی بیشتر هم صدق می کند! چون ما معمولا دوست نداریم این کارها را انجام بدهیم، پس آنها را آنقدر عقب می اندازیم که عملا زمان از دست برود و دیر بشود. دقیقا برای تاکید روی همین روش بوده که برایان تریسی کتاب «قورباغه ات را قورت بده» را نوشته است!
کارها را از صبح زود شروع کنید
لازم نیست حتما وظایف شغلی خودتان را از ساعت شش صبح آغاز کنید. می توانید برنامه هایی را که برای بهبود و ارتقای فردی دارید در ساعات اولیه صبح انجام بدهید. کارهایی مثل مدیتیشن، ورزش یا یوگا، مطالعه، رسیدگی به گلدان ها، گوش دادن به موسیقی و… برای مدیریت زمان، بهتر است روز را تا جایی که می توانید زود شروع کنید. جادویی در این کار هست که باعث می شود تا آخر شب بهتر و راحت تر به تمام وظایف خود رسیدگی کنید.
جلوی تمام وظایف روزانه خود از قبل بنویسید: انجام شد
زمانی که فهرستی از کارهای روزانه یا هفتگی خود را آماده می کنید، جلوی هر برنامه یا وظیفه بنویسید: انجام شد. این یک ترفند برای قلقلک دادن ذهن است. زمانی که شما جوری وانمود کنید که کاری انجام شده است، ذهن به تکاپو میوفتد که واقعا پرونده آن را ببندد! این روش برای مدیریت زمان و البته وظایف شخصی و شغلی، معجزه می کند. امتحان کنید!
هر بار فقط روی یک کار تمرکز کنید
احتمالا هدف شما از مدیریت زمان این است که تمام کارها را انجام دهید…و البته هر کدام را با کیفیت و رضایت به اتمام برسانید. شاید تصور کنید اگر هر بار چند تا کار را با هم انجام بدهید، کلی از برنامه روزانه جلو میوفتید! حتی ممکن است شما واقعا توانایی بالایی در انجام دادن همزمان چند کار داشته باشید. اما تجربه نشان داده که زمانی که تمرکزمان فقط روی یک کار باشد، آن را بهتر و سریع تر انجام می دهیم و با خیال راحت سراغ کار بعدی می رویم.
برای مدیریت زمان منتظر نباشید که حس و حالش بیاید!
چون هرگز نمی آید! اگر قصد دارید برای انجام کاری آنقدر صبر کنید که از تمام جهات برای آن آماده باشید، فقط دارید زمان را از دست می دهید. همان طور که در قانون ۵ ثانیه نوشته مل رابینز یاد گرفتیم، ذهن می خواهد انجام کارها را به تعویق بیندازد. اگر دنبال مدیریت زمان هستیم، باید بهانه های ذهن را کنار بگذاریم. پس هرگز منتظر نباشید که بهترین شرایط – یا حس و حال – ایجاد شود که تازه بعد از آن کاری را انجام بدهید.
سر جزئیات بی اهمیت وقت را هدر ندهید
من هم موافقم که بعضی از جزئیات مهم هستند و کیفیت نهایی کار به همان ها برمی گردد. اما قرار نیست کل روز یا هفته را صرف تک تک جزئیات بکنیم! سعی کنید بعضی از حساسیت های بی مورد را کم کنید یا حتی از بین ببرید. سر جرئیاتی که نهایتا اهمیت زیادی ندارند عرق نریزید و وقت را هدر ندهید! برای اینکه بتوانید مدیریت زمان داشته باشید، باید بتوانید جزئیات مهم و بی اهمیت را از هم تشخیص بدهید. برای خود زنگ تفریح بگذارید یک وقفه کوتاه بین دو کار – یا وسط یک کار طولانی – تا حد زیادی خستگی را از ذهن شما دور می کند. خیلی خوب می شود اگر در این زنگ های تفریح، کمی حرکات کششی و فیزیکی هم انجام بدهید. چنین وقفه هایی خیلی لازم هستند. هرگز تصور نکنید بدون چنین استراحت های کوتاهی می توانید هوشیاری و شفافیت ذهنی تان را حفظ کنید. زمانی که ذهن خسته باشد، کارها کند و نادرست پیش می روند؛ پس زمان ارزشمند هم تلف می شود.
مهارت نه گفتن را تقویت کنید
خیلی وقت ها ما زمان خود را سر کارهایی از دست می دهیم که نباید قبول می کردیم! شاید خجالت کشیدیم نه بگوییم یا رودربایستی داشتیم! مدیریت زمان مهارتی است که چند بعد دارد. یکی از ابعاد آن، تقویت مهارت نه گفتن است. به خودتان قول بدهید فقط زمانی کاری را برای کسی انجام بدهید که واقعا وقت یا انرژی رسیدگی به آن را دارید. زمان خودتان را قربانی خواسته های دیگران نکنید.
جواب هر زنگ تلفنی را ندهید تا مدیریت زمان بهتری داشته باشید
گاهی ممکن است تلفن – خصوصا تلفن همراه – زمانی زنگ بخورد که شما روی کار مهمی تمرکز کرده اید. لازم نیست تمام تماس ها را حتما و در همان لحظه جواب بدهید. اجازه ندهید یک مکالمه غیرمترقبه، شما را از حال و هوای کاری که انجام می دهید دور کند. یک پیشنهاد دارم: یک پیام پیش فرض بنویسید. این پیام می تواند چنین متنی داشته باشد: «متاسفم که الان نمی توانم پاسخ شما را بدهم. اگر کار ضروری و فوری دارید لطفا دوباره تماس بگیرید؛ اگر نه اجازه بدهید من در فرصت دیگری با شما تماس بگیرم.»
هر زمان تلفن همراه بدموقع زنگ خورد، تماس را قطع کنید و این پیام را برای شخص مقابل بفرستید. مدیریت زمان با همین ترفندهای کوچک ممکن می شود!
از زمان های مرده استفاده کنید
اکثر ما مجبوریم ساعاتی در روز را پشت ترافیک، داخل مترو یا در انتظار رسیدن دیگران تلف کنیم. این ساعت ها بسیار طلایی هستند! از قبل برای آنها برنامه ریزی کنید! به نظر من بهترین زمان برای گوش دادن به کتاب های صوتی، زمانی است که در ترافیک گیر کرده ایم و نمی توانیم کار دیگری انجام بدهیم. یا بازی های فکری و جالبی که روی گوشی تلفن همراه نصب می شوند، برای تقویت حافظه یا ذهن مان – و البته سرگرم شدن – زمانی که منتظر کسی هستیم کاربرد دارند. هر کسی می تواند برای مدیریت زمان مرده خود، برنامه متفاوتی بریزد. باز هم تاکید می کنم که این ساعات روز را نباید از دست بدهید!
از استراحت و تفریح غافل نشوید!
یکی از بزرگترین مسئولیت های شما در قبال خودتان، ایجاد شرایط و فرصت مناسب برای استراحت و تفریح است. این دو مورد نباید انتهای لیست کارها و برنامه ها قرار بگیرند! همان قدر که چرت زدن در یک جلسه مهم پذیرفته نیست؛ اهمیت ندادن به زمان خواب و استراحت هم اشتباه است. شما مدیریت زمان را در راستای رسیدن به اهدافتان به کار می برید. درست است؟ اگر در انتها خسته، کسل، بی روحیه و دلزده باشید دیگر چه فرقی می کند در شغل یا تحصیل موفق شده اید یا نه! حتما در برنامه روزانه زمان مشخصی برای استراحت و پرداختن به فعالیت های مورد علاقهتان قرار بدهید.
برای مدیریت زمان نسخه ای همه شمول ندارد
با توجه به مواردی که عنوان شد، حتما متوجه شده اید که مدیریت زمان برای شخص الف با شخص ب متفاوت است. نمی شود یک نسخه کلی را برای همه تجویز کرد. مدیریت زمان باید انعطاف پذیر و مناسب با سبک زندگی و وظایف ما باشد؛ اگر نه خیلی زود از آن خسته و کلافه می شویم. پیشنهاد من این است که مهارت های مدیریت زمان را از استادان فرا بگیرید؛ اما از آنها نخواهید برایتان برنامه ریزی کنند. به قول معروف: از آنها ماهی نگیرید، ماهی گیری را یاد بگیرید!
تمرین عملی برای مدیریت زمان
برای تمرین مدیریت زمان از اولین قدم شروع کنید. سعی کنید تمرین کنید صبح یک ساعت زودتر از همیشه بیدار بشوید. بگذارید این موضوع مهم را یک بار دیگر بگویم: احتمالا ارزش همه ۲۴ ساعت روز برای انجام کارها برابر نیست! ساعت های اولیه صبح بهترین زمان برای شروع کارهای مهم است؛ همان طور که ساعات اولیه شب هم باارزشترین وقت برای استراحت ذهن و جسم است. پس تصور نکنید تا دیروقت شب کار کردن و صبح دیرتر بیدار شدن میتواند برنامه مناسبی باشد!
به نظر شما راحت ترین مرحله برای مدیریت زمان چیست؟ دشوارترین کدام است؟ با ما درمیان بگذارید!
هممون دنبال تغییر و بهبود توی زندگیمون هستیم. بیشتر ما توی زندگی یه چیزایی رو میخوایم که بهشون نمیرسیم، چون ما فقط به چیزایی میرسیم که «باید داشته باشیم»، نه چیزایی که صرفاً «میخوایم»!
نکته مهم اینه که تنها یه چیزه که میتونه زندگی ما رو تغییر بده، تنها یه چیزه که زندگی، شغل، پول و روابطمونو تغییر میده و باعث میشه که ما به چیزایی که «باید داشته باشیم» برسیم. تنها چیزی که توی طولانیمدت زندگی بزرگ و هیجانانگیزمونو تغییر میده؛ اینه که «استانداردا»مونو بالا ببریم. و چیزی که دنبالش میگردیم و بهش نیاز داریم تا «استانداردا»مونو بالا ببریم: «خود نظمیه»
همون طور که خود کلمه میگه: خودنظمی از خود شما میاد. از جایی میاد که شما تصمیم میگیرید که باید منظم باشید. وقتی که تصمیم میگیریم بهتر باشیم. وقتی که تصمیم میگیریم بیشتر تلاش کنیم و بزرگتر بشیم. وقتی که تصمیم میگیریم هدف برای خودمون تعیین کنیم. وقتی که تصمیم میگیریم برای هدفامون برنامهریزی کنیم، کارهایی که توی برنامههامون تعریف کردیمو اجرا کنیم، و تا به پایان رسوندن کارها متوقف نشیم؛ داریم «خودنظمی» رو پیاده میکنیم.
اما برای موفقیت فقط هدفگذاری و برنامهریزی و تلاش بیوقفه و به پایان رسوندن کارها کافی نیست!
«خودنظمی» فراتر از این حرفاست. وقتی شما قراره نتایج جدیدی بگیرین؛ برای کسب نتایج متفاوت از گذشته، باید متفاوت از گذشته رفتار کنین و در حقیقت باید تغییر کنین. وقتی که دیگه جونتون به لبتون میرسه، این دقیقا همون موقعیه که زندگیتون دچار تغییر میشه. و شما باید انتخاب کنید که مثل قبل زندگی کنید یا نه؟
مثل قبل غذا نخورید. مثل قبل نخوابید. با آدمای قبلی معاشرت نکنید. مثل قبل تفریح نکنید. مثل قبل آموزش نبینید. چیزی که ما و زندگیمونو تغییر میده، انتخابهای ماست. خیلی مهمه وقتی که در مسیر این تغییر گزینههایی واسه انتخاب دارین، انتخاب بکنید. مسلماً دیگه باید انتخاب کنید که مثل قبل نباشید.
مهمترین چیز اینه که:
«انتخاب کنید که هرگز تسلیم نشید و از این تسلیم نشدن لذت ببرید».
به جای اینکه فقط بخواید یه لحظه لذت ببرید، هزار و یک لحظه لذت ببرید! به جای اینکه فقط بخواید از لحظه رسیدن به هدف لذت ببرید، از تن و فکر خستهای لذت ببرید که هزار بار میخواد متوقفت کنه، اما با وجود خستگی، بازم تلاش میکنید.
من تا به حال کسی رو ندیدم که چون چیزی رو شدیدا میخواد بهش برسه! بلکه باید براش تلاش کنه، قرار نیست آسون باشه ولی اگه اونو شدیداً میخواین، باید هرکاری که لازمه برای بدست آوردنش انجام بدین و استانداردای زندگیتونو بالا ببرید.
یه چیزی راجع به مایکل فیلیپس، یکی از این اعجوبههای موفقیت با یه ساک از مدالهای المپیک که به تنهایی از مدالهای تاریخ کلی کشور توی المپیک بیشتره، میدونین؟ وای خدای من… مو به تنم سیخ شده… چیزی که باعث شد از همه جلو بزنه، خودنظمیش بود، برین درباره شنا و فلیپس مطالعه کنید. اکثر افرادی که شنا میکنند، تمرینهای باورنکردنی دارند. فلیپس دو تا سه جلسه ازین تمرینایی که افراد دیگه توی یک هفته انجام میدادن رو توی هر روز انجام میداد! بدووووووون وقفه، برنامهریزی شده، به صورت مستمر و تا روز مسابقه…
اوایل همهی شناگرا فکر میکردن که اون دیوونس. بهش میگفتن: داری بیش از حد تقلا میکنی، نمیتونی انجامش بدی. اما اون استاندارد خودشو داشت. استاندردش این بود که «مرزهای عملکرد خودشو میشکست». قطعا خیلی سخته که آدم هر روز خودشو شکست بده. اگه آسون بود که همه انجامش میدادن. اگه به عنوان مثال به ورزشکارایی مثل فلیپس، کریس رونالدو، مایکل جردن، راجر فدرر یا علی دایی نگاه کنیم، اینجور نبوده که ذاتا مستعد باشن، کیفیت استاندارداشون اونارو موفق کرده. اگه بقیه موقع خستگی کنار میکشیدن، اونا ادامه میدادن، خودِ گذشتهشونو شکست میدادن و استاندارد خودشونو بالا می بردن.
اگه فکر میکنین که حرفی برای گفتن توی کار، ورزش، درس، هنر یا هر چیز دیگه دارین و میتونین تفاوت ایجاد کنید، لازمه که متعهد باشید. یک حرفهای کارشو همیشه طبق برنامه انجام میده و مهم نیست که مریض باشه، بچه داشته باشه، دانشجو باشه، بدهکار باشه، عزیزش مرده باشه، طلاق گرفته باشه و هزار تا مانع دیگه؛ اینا اصلا مهم نیست. شما یک حرفهای هستین و کار خودتونو طبق برنامه انجام میدید و اینو توی سر خودتون فرو میکنید که این کاریه که باید انجامش بدم و تسلیم نشم. چون من از تسلیم نشدن لذت میبرم و این استاندارد زندگی منه که همیشه هر وقت خسته شدم، یه ذره دیگه ادامه بدم.
اگه این کارو روزانه به طور پیوسته مثل ورزشکارایی که به باشگاه میرن انجام ندیم، اگه روی ایدههاتون وقت نزارین، اگه اونارو یکپارچه نکنین؛ اگه «خودنظمی» نداشته باشید؛ اگه دست به اقدام نزنید، اگه موقع خستگی تسلیم نشید، هیچ ایدهای عملی نمیشه.
راه موفقیت از تعهد و پایبندی به اون تعهد، حتی در زمانی که شرایط بد و سخت میشه، میگذره. قطعاً سخته و یه جاهایی میخوایم کنار بکشیم ولی تبدیل شدن به کسی که می خواین باشین به این پایبندی بستگی داره. شما فقط یه بار به دنیا میاید و یه بار میمیرید اما هر روز «باید» زندگی کنید… پس هر روز با استفاده از «خودنظمی»، «استانداردها»تونو ارتقا بدید.
ثروتمند شدن با قرآن امکانپذیره؟
مگه خداوند پولدار و ثروتمند شدن رو دوست داره؟!
اکثر آدمها فکر میکنند خدا ثروت رو دوست نداره و کسانی که در مسیر پولدارشدن قدم برمیدارن مورد ملامت خدا قرار میگیرند. اما اینطور نیست…. خداوند حب مال و ثروت رو فطری میداند و اصولاً همین میل غریزی ست که انسان رو به تلاش برای ثروتمند شدن راغب میکنه. غیر از خداوند کسی قادر نیست زمینههای کسب ثروت رو فراهم کنه. فقط خداوند روزیرسان است و مسیرهای کسب ثروت رو فراهم میکنه.
دو نگرش درباره ثروتمند شدن با قرآن
اگر ثروتمند شدن از نظر خداوند مشکلی دارد پس چطور برخی انبیاء الهی در زمان خود ثروتمند بودند؟ نکته اینجاست که دو دیدگاه نسبت به ثروتمند شدن وجود داره:
1.کسانی که مال و ثروت رو نعمت الهی میدانند و در نبودش بازهم شاکر خداوند هستند.
2.کسانی که مال و ثروت رو نتیجه دستاوردها و تلاشهای خود میدانند و در بود و نبودش طغیانگرند.
قرآن ثروتمندانی همچون حضرت سلیمان (علیه السلام)، حضرت داوود (علیه السلام) و ذوالقرنین رو به عنوان افراد ثروتمند معرفی میکند. اونها مال و ثروت رو نعمت الهی دانسته و با دلبستگی به خداوند، ثروتشان رو در راه خدمت به دین خدا به کار بستند. اما از طرف دیگه کسانی چون قارون، فرعون و ابیلهب و به طور کلی مستکبران و ظالمانی قرار دارند که علاقه بیش ازحدشان به مال، اونها رو تبدیل به طغیانگر کرده. نگرش گروه اول اینه که مال و ثروت، رحمت و فضل الهی است. گروه دوم از جمله قارون ثروت رو دستاورد خود میدانند و اصل امانت و نیز مبدأ و معاد رو فراموش کرده و با لذتهای حیوانی مست میشوند. قرآن هر دو نگرش رو در قالب مثال زیبایی از دو باغ پر ثمر بیان میکنه. مالک اولی اون رو نعمت خدا میداند – و باغ برایش باقی میماند – و دیگری منکر اراده الهی شده و باغ وی نابود میشود. قرآن کسانی رو که دیدگاه دوم دارند، نکوهش کرده و ثروت رو زمینه طغیان اونها میداند. پس این ما هستیم که انتخاب میکنیم در کدام دسته باشیم. در قرآن کریم حدود ۴۰۰ آیه در تشویق به کار و تلاش و بیان ارزش و اهمیت کار و تلاش وچود دارد. حتی خداوند نیز برای موفقیت و ثروت، بندگانش رو به تلاش و کوشش دعوت می کند.
این سوره ها را بخوانید تا راه ثروتمند شدن با قرآن برای شما باز شود
برای ثروتمند شدن با قرآن خواندن چند سوره سفارش شده است:
۱- سوره واقعه:
این سوره شاید معروفترین سوره باشه که برای گشایش کارها و همچنین افزایش رزق و روزی معمولا شب ها قبل از خواب خوانده میشود. همچنین میتوانید این سوره رو بدین شکل بخوانید: از جمعه شب، هرشب ۳ مرتبه سوره واقعه را بخوانید و به شب جمعه (پنجشنبه شب) که رسیدید آن را ۸ مرتبه بخوانید و تا ۴۰ روز اینکار رو انجام دهید.
۲- سوره یس:
برخی افراد صبح ها بعد از نماز صبح، خواندن سوره یس و شب ها قبل از خواب خواندن سوره واقعه را برای گشایش روزی مجرب میدانند.
۳- سوره ق:
گفتهاند که در هیچ خانهای هر روز تلاوت سوره «ق» نمیشود مگر آن که صاحب آن خانه همیشه با دولت و عزت و سعادت و کرامت بوده باشد و از ذلت محفوظ بماند.(درمان با قرآن، ص ۱۰۲)
از امام باقر علیه السلام نیز درباره ثروتمند شدن با قرآن روایت شده است: هر کس در نمازهای واجب و یا مستحب خود سوره «ق» را قرائت نماید خداوند در روزی او، وسعت ایجاد کرده و در روز قیامت کتاب اعمال او را به دست راستش داده و از او به آسانی حسابرسی میکند. (ثواب الاعمال، ص۱۱۵) برای دولت و گشایش کارها باید این آیه را ۳۵۰ مرتبه بخوانید که از مجربات است: «قل ان الفضل بیدالله یؤتیه من یشاء و الله ذوالفضل العظیم» برای زیاد شدن روزی و عزیز شدن، روزی ۱۵ مرتبه این آیه را بخوانید. «یا الله المحمود فی کل فعاله» (درمان با قرآن، ص ۱۰۲)
۴- سوره ذاریات:
در روایت دیگری از امام باقر(ع) آمده است: کسی که سوره ذاریات رو قرائت میکند خداوند امور معیشتش را اصلاح میکند و به او روزی فراوان عطا میشود. (ثواب الاعمال، ص۱۱۵)
شیخ صدوق از حضرت امام صادق (ع) نقل کرده است که فرموده : هر کس سوره مبارکه ذاریات را روز یا شبش بخواند خدا معیشتش را اصلاح فرماید و او را رزق وسیعی عنایت نماید.
پولدار شدن با قرآن
آبادی و عمران زمین موجب افزایش رفاه انسان ها و موجب رشد اقتصادیه. رشد اقتصای در اسلام فریضه و عبادت محسوب میشه. و البته هدف از رشد، خودِ انسان و به کمال رسیدن اونه. پس پولدار شدن از منظر قرآن و دیدگاه الهی نه تنها نکوهیده و منفی نیست، بلکه تلاش برای آن توصیه هم شده. در این مسیر خواندن بعضی از سوره ها و آیات قرآن به ما کمک می کند. البته خداوند متعال زمانی به مال ما برکت می دهد که برای دستیابی به آن تلاش کنیم و البته صداقت داشته باشیم.
۱–سوره صافات:
از امام صادق (علیه السلام) نیز روایت شده: هر که سوره صافات را در هر روز جمعه قرائت نماید، همواره در حفظ و امان الهی بوده و آفتها و بلاها در زندگی دنیوی، از او دفع میشود. روزی فراوانی از جانب خداوند به او داده میشود و از سوی شیطان و حاکمان ستمگر، آسیبی به مال و فرزندان و بدن او نمیرسد؛ و اگر در همان روز یا شب جمعه بمیرد خداوند او را شهید به شمار آورده و در روز قیامت در شمار شهدا خواهد بود و در بهشت هم درجه با شهیدان است. (ثواب الاعمال، ص۱۱۲)
مرحوم طبرسی نیز در کتاب مکارم الاخلاق آورده است: در روایت است که سوره صافات برای دستیابی به شرف و جاه در دنیا و آخرت خوانده می شود. (مکارم الاخلاق، ص ۳۶۴)
۲–سوره طلاق:
برای وسعت رزق ۳ مرتبه این سوره خوانده شود. (مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۲۹۰)
برای وسعت رزق و روزی و رسیدن به مال، آیه ۲-۳ سوره طلاق را به این شکل ختم نماید: ابتدای ختم جمعه یا پنج شنبه یا دوشنبه باشد و اگر جمعه باشد بهتر است. تا چهل روز هر روز ۱۵۹ مرتبه آیه شریفه را بخوانید و بهتر است بعد از نماز صبح باشد . فقط در روز چهلم ۱۷۹ مرتبه باشد و در ابتدای ختم برای استجابت حاجت، غسل حاجت نموده دو رکعت نماز بخوانید و صد مرتبه صلوات بفرستید (در روز اول) و روز آخر بعد از اتمام، صد صلوات بفرستید. شک نکنید و ناامید نشوید و اگر بار اول به نتیجه نرسید تکرار کنید که انشاءالله به مراد می رسید. (قرآن درمانی روحی و جسمی، ص۲۶۰)
۳–سوره لیل:
در سخنی از رسول خدا (صلی الله علیه و اله وسلم) آمده است: هر کس سوره لیل را قرائت کند خداوند به اندازهای به او نعمت عطا میکند تا راضی شود و او را از سختی و تنگی عافیت بخشیده و کارها را بر او آسان می کند. (مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۷۲)
جهت رسیدن به فتوحات و زیادی مال ۴۰ شب هر شب ۴۰ بار سوره لیل را بخواند و چون به آیه: «ما لاحد عنده من نعمه تجزی» رسید آن را ۳ مرتبه بخواند و آنگاه سوره را تمام کند.(درمان با قرآن، ص۱۴۹)
در این مطلب سورههایی برای پولدار شدن با قرآن برایتان بیان شد. البته همراه آن نیاز به اقدام داریم.
از تو حرکت از خدا برکت
هیچ گشایش و برکتی حاصل نمیشود مگر آنکه خود ما نیز قدم در مسیر گذاشته و تلاش کنیم. حتی در آیه های قرآن نیز تاکید شده است که در کارها و هدف ها مداومت و تلاش داشته باشید. زیرا خداوند افراد کاهل و تنبل را دوست ندارد. پس باید برای اهدافمان تلاش کنیم و با توکل به خدا به سمت آن ها حرکت کنیم. در این میان آنچه بین ما و دیگران تمایز ایجاد میکند، آموزشهایی است که به صورت مداوم و مشتاقانه دریافت و دنبال میکنیم. آموزش دیدن بخش اول و مهم تلاش برای پولدار شدن است که نباید آن را نادیده بگیریم.
شما هم دوست دارید ثروتمند بشوید؟ خب، چه کسی دوست ندارد! اما این موضوع انگار رازهای مگویی دارد که هر کسی از آنها آگاه نیست! درست است؟ از نظر ما این طور نیست! چشمها و گوشهای ما همیشه درسها و فرصتهای لازم را برای ثروتمند شدن دریافت میکنند، اما خود ما نسبت به آنها بیتوجهی میکنیم! با این حال، بسیاری از ثروتمندان جهان کتابهایی نوشتهاند که در آن اصول ثروتمند شدن و راههایی که خودشان طی کردهاند را شرح دادهاند. در ادامه ۸ عنوان کتاب عالی را خواهید شناخت که توسط میلیاردهای معروف نوشته شده اند. مهم نیست کدام کتاب ثروتمند شدن را انتخاب کرده و میخوانید! بلکه مهم این است که به آموزههای آن عمل کنید.
معرفی کتاب ثروتمند شدن
اولین کتاب ثروتمند شدن که شما را پولدار میکند : بیندیشید و ثروتمند شوید.
تاثیر و قدرت این کتاب شگفتانگیز است. یکی از ۵ کتاب پرفروش دنیا… ناپلئون هیل، نویسنده بزرگ دوران رکود اقتصادی آمریکا و مشاور رئیس جمهور روزولت، توانست با بیش از ۵ درصد از جمعیت ثروتمند مصاحبه کند. او نتایج این مصاحبه ها را در این کتاب ۲۰۰ صفحهای منتشر کرد؛ و این کتاب تبدیل به یکی از کتاب های پرفروش تمام دوران گردید. بیندیشید و ثروتمند شوید اولین کتاب موفقیت مالی دنیا از نظر تاجران و کارآفرینان است که به شما پیشنهاد میکنند حتما بخوانید. هیل در کتابش در مورد مهارتهای بورس و سرمایهگذاری حرف نمیزند. بلکه در یافته های خود مشکل بزرگتری را در مسیر ثروتمند شدن پیدا کرد. ”دیوار ذهنی” که مردم را از ثروتمند شدن دور می کند! شاید با خواندن کتاب، در ابتدا قانون راز یا جذب به ذهنتان برسد و فکر کنید این یکی از همان کتابها است. مگر میشود فکر کنیم و پولدار شویم؟… پاسخ بله است اما نه به آن صورت که فقط با فکر کردن به ثروت رسید، بلکه منظور تغییر تفکر است. صرفا داشتن آرزو و رویا٬ افراد را ثروتمند نمیکند؛ اما هیل می گوید تمایل به ثروتمند شدن باید همراه با یک شور و اشتیاق برای به دست آوردن آن باشد. افراد ثروتمند و پولدار، دقیقا از همین روش ها استفاده میکنند که در این کتاب توضیح داده شده است. پس اگر میخواهید ثروتمند شوید، ابتدا باید اصول ذهنی ثروتمند شدن را یاد بگیرید.
اسرار ذهن میلیونرها (ذهن ثروتمند)
این کتاب به قلم تی هارو اِکِر میباشد. نثر اصلی کتاب بسیار ساده و روان است و خواندنش فرقی با تفریح کردن ندارد. آیا قادرید برای چند روز درباره هیچ چیزی غُر نزنید؟ یک روز چطور؟ جناب اِکِر بر این باور است که غُر زدن یا غُر نزدن همان چیزی است که پولدارها را از بیپولها جدا میکند. چکیده این کتاب این است که همه ما از سنین کودکی، ذهنیتی درباره پول برای خودمان میسازیم و این ذهنیت ما را به خودش محدود میکند. رویاهایمان به ما میگوید قادریم چقدر پول در بیاوریم و با آن زندگی کنیم. آدمهای بیپول، اغلب دارای ذهنیتی هستند که خودشان را قربانی میپندارند و دائم از این چیز و آن چیز گلایه دارند و مرد عمل نیستند؛ اما آدمهای پولدار عملگرا هستند. کتاب را که خوب مطالعه کنید میبینید پولدارها و بیپولها از نظر ذهنی، ۱۷ تفاوت با هم دارند.
پدر پولدار، پدر بی پول: یک کتاب ثروتمند شدن معروف!
تمایل دارید بدانید ثروتمندان، به فرزندانشان راجع به پول چه چیزهایی آموزش میدهند؟ پس حتما کتاب پدر پولدار، پدر بی پول را بخوانید. این کتاب، یکی دیگر از پرفروش ترین کتاب های ثروت آفرینی دنیاست. رابرت کیوساکی، این کتاب را پس از آنکه خودش مسیر ثروت آفرینی را پیمود که نوشته است. این کتاب قدم به قدم به شما آموزش میدهد ثروتمندان چه مسیری را برای ثروت آفرینی طی میکنند. کتاب «پدر پولدار، پدر بی پول» برای اولین بار به شما میگوید چطور قرض بگیرید تا ثروتمند شوید!
ثروتمندترین مرد بابِل
این کتاب به قلم جورج کِلَسون است. این کتاب نسبتا کوچک که در سال ۱۹۶۲ و در قالب داستانی خیالی نوشته شده است، دربارهی ثروتمندترین مرد دنیای کهن و ۷ درسی است که او به دو دوست خود میدهد تا بتوانند ثروتمند شوند. درسهایی که به هیچ وجه قدیمی نمیشوند. ثروتمندترین مرد بابل، داستان ثروتمند شدن یک کارگر بابلی است. اصولی که این کارگر به کار میبرد تا ثروت هنگفتی تولید کند و بتواند برای همیشه از ثروتش استفاده کند. با خواندن این داستان، بدون اینکه بخواهید به خودتان فشار بیاورید، مفاهیمی نظیر «پولهایت را پس انداز کن» و «کمتر از چیزی که درمیاری خرج کن» با وجودتان عجین میشود.
کتاب پولدار شدن چهارم: پول – رهبر بازی باشید
قبلا آنتونی رابینز را با کتاب های انگیزشی می شناختند. اما با انتشار این کتاب کل دنیا متوجه شد رابینز نه تنها یک مربی انگیزشی درجه یک هست، بلکه یک مشاور مالی معرکه برای رهبران و فوق ستارههای دنیا هم هست. او به واسطه ارتباطاتی که با افراد متخصص، حرفهای و ثروتمند دارد، نظر ۵۰ فرد ثروتمند دنیا را در رابطه با ثروت آفرینی جویا شده است. او توانسته یک راهکار قدم به قدم برای ثروتمند شدن پیدا کند که واقعا عملی و کاربردی است. این کتاب حاصل مصاحبه تک به تک آنتونی رابینز با افراد ثروتمند دنیاست. افرادی مثل وارن بافت، استیو فوربز و … از جمله کسانی هستند که سوالات صریح او را در این مورد که چطور (واقعا) ثروتمند شویم، جواب دادند. این کتاب به تازگی در ایران نیز منتشر شده است که میتوانید تهیه کنید و بخوانید.
میلیونر اتوماتیک
این کتاب به قلم دیوید باخ است. چندبار تا به حال این نصیحت را شنیدهاید: «اگر هر روز فلان خرج الکی را نکنی، سر سال ۱۰ میلیون ذخیره کردی؟» حرف اصلی این کتاب هم همین است. دیوید باخ میآموزد که میلیونر شدن راهی آهسته و پیوسته است و برای رسیدن به آن باید چیزهای کوچکی نظیر خرجهای الکی روزمره را حذف کرد. به زبان خودمانیتر همان که میگوییم: قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود. البته علاوه بر اجتناب از این جور خردهخرجها، این کتاب نصیحت دیگری هم دارد و آن این است که… درصدی از درآمدتان را خیلی سریع و قبل از اینکه به حساب صاحبخانه و ادارهجات مختلف واریز کنید، پسانداز کنید. باخ اعتقاد دارد که برای پولدار شدن باید عادت ذخیرهسازی را در خود نهادینه کنید. ااین کتاب در زندگی روزمره بسیار کاربردی است.
دانش ثروتمند شدن – کتاب پولدار شدن که به نویسنده راز کمک کرد!
این کتاب اثر والاس دلویس واتلز است. این کتاب اصول ثروتآفرینی و زندگی بالنده را به طور کامل شرح میدهد. این کتاب نه تنها شامل نکاتی برای رسیدن به ثروت، بلکه برای رسیدن به هر آنچه که در زندگی میخواهید است. راندا برن، تهیه کننده و مدیر تولید مستند راز دربارهی این کتاب میگوید: «در حدود دو سال قبل زمانی که درگیر کوهی از مشکلات مالی، خانوادگی و… بودم به طور تصادفی با کتاب دانش ثروتمند شدن (The Science of getting rich) آشنا شدم. بعد از مطالعه این کتاب، زندگی من متحول شد و دلیل این تغییر را بعد از مطالعه کتاب خواهید یافت. این دلیل پاسخ به سوالی است که همواره از خودم پرسیدهام: “چرا پارهای از مردم غرق در ثروت هستند در حالیکه عدهای دیگر با همان میزان توانایی، استعداد و سلامت با کمبود و فقر دست و پنجه نرم میکنند؟” زمانیکه مسیر زندگیتان را با کمک این کتاب کوچک تعیین میکنید در مییابید که این پاسخ فارغ از مقولههایی از جنس تحصیلات، وضعیت، استعداد، محیط اطراف، تواناییهای ذهنی، قدرت فیزیکی و جغرافیای محل است.»
میلیونر همسایه
این کتاب به قلم توماس استنلی و ویلیام دانکو است. بر اساس نظریات آقایان استنلی و دانکو، آدمهای پولدار زیادی در همسایگی ما زندگی میکنند که ما تصورش را هم نمیکردیم تا این حد ثروتمند باشند. این دوستان تحقیقاتی در این زمینه انجام دادهاند و دریافتهاند که: تعداد بسیاری از آدم های پولدار «زیر سطح میانگین توقعاتشان» زندگی میکنند؛ و به جای اینکه پولهایشان را خرج «اسباب بازی» بکنند، آنرا به سرمایهگذاری عاقلانهای تبدیل میکنند. اینها کسانی هستند که هر وقت درآمدشان بیشتر شد، سبک زندگیشان یک شبه تغییر نمیکند… مثل ندیدبدیدها نمیروند سریعا محل سکونتشان را به بالاشهر انتقال بدهند… یک اتومبیل ۸ سیلندر بخرند و در کنار تمام سواحل دنیا سلفی بیاندازند. این جور آدمها تا موقعی که خیالشان از تثبیت شدن وضعیتشان روشن نشود، با پولشان پُز نمیدهند و آن را به نحوی عاقلانه سرمایهگذاری میکنند. این کتاب ارزش خواندن دارد و «اسباب بازی» نیست.
شما چند کتاب پولدار شدن را خوانده اید؟
آیا خواندن کتاب های معرفی شده در این مقاله، تغییر مثبت و پایداری در زندگی شما ایجاد کرده است؟
آموزش های کدام کتاب را بیشتر پسندیدید؟
نظرتان را برای ما بنویسید.
این روزها همه دنبال بهترین ایده برای ثروتمند شدن هستن اما نمی دونن چطور این کار رو بکنن یا از کجا شروع کنن. چطور می تونی بهترین ایده برای ثروتمند شدن رو پیدا کنی؟ چطور به ایده های پولساز برسی و زندگیت رو متحول کنی؟
این مقاله مفید و مختصر رو بخون تا ذهنت روشن بشه و جواب سوالهات رو بگیری.
۲ راهکار کلیدی برای ثروتمند شدن
ما تو دنیای جدیدی زندگی می کنیم و تعریف راه اندازی کار و کسب و ایده یابی تغییر کرده. حتما افرادی رو دیدی – یا در اخباری که دنبال می کنی چند نمونه شنیدی – که از راه های خیلی ساده به ثروت های بزرگی رسیدن. با این حساب حتما این سوال برات پیش اومده که راهکار اونا چی بوده؟ این افراد معمولا در یکی از دو گروه زیر قرار میگیرن:
اول) افرادی که با دنبال کردن علاقهشان به ثروت رسیدن!
وقتی زندگینامه آدمهای موفق رو در هر زمینهای بخونی، متوجه میشی چقدر به کاری که میکردن علاقه داشتن. همین علاقه اونها رو به سمت کشف بهترین ایده برای ثروتمند شدن سوق داده.
دوم) افرادی که با یادگیری یک مهارت به ثروت رسیدن!
از هر مهارتی میشه به ثروت یا به بهترین ایده برای ثروتمند شدن رسید. فقط کافیه دنبال کسانی باشی که در اون مهارت بهترین هستن و روی خودشون سرمایه گذاری کردن تا کارشون رو درست انجام بدن. دقت کن که در هر مهارتی هم آدم های موفق داریم و هم آدم های ناموفق! و همیشه تعداد آدم های ناموفق خیلی بیشتر از تعداد آدمهای موفقه.
چرا؟
چون باید صبر داشت. باید چیزهای جدید یاد گرفت. باید هر روز بهتر از دیروز شد. باید زمان گذاشت و فرصت داد. باید تعهد داشت. و کلی چیز دیگه… ولی این کار شدنیه و خیلی از افراد تونستن از مهارتهاشون به ثروتهای هنگفتی برسن.
تشخیص فرصت برای ثروتمند شدن
برای اینکه به بهترین ایده برای ثروتمند شدن برسی لازمه فرصت ها رو تشخیص بدی. هر چیزی که دور و برت هست و ازش استفاده می کنی قبل از اینکه به دست تو برسه فقط یک ایده بوده. مهم نیست کامپیوترته یا گوشی موبایل یا حتی ماکارونی که شب قبل نوش جان کردی… همه اینها از یک ایده شروع شدن و تو هم باید یه ایده داشته باشی تا بتونی به ثروت برسی.
چطور ایده برای ثروتمند شدن پیدا کنی؟
برای اینکه بتونی بهترین ایده برای ثروتمند شدن رو پیدا کنی، لازمه با چرخه تشخیص فرصت آشنا بشی. با کمک چرخه تشخیص فرصت میتونی به ایده ها و طرح های ناب برای پولدار شدن برسیی.
چرخه تشخیص فرصت چیست؟
چرخه تشخیص فرصت، ۴ مرحله داره:
توجه کردن
کشف جنبه های مثبت
ایده و طرح
ناب آفرینی
توجه کردن
اولین مرحله برای یافتن بهترین ایده برای ثروتمند شدن توجه کردنه. تو باید به اطراف و کاروکسبت توجه کنی و ساده از کنار هیچ چیز رد نشی. این طوری کلی ایده های بکر پیدا میکنی. اگه احساس می کنی ایده ای نمی بینی باید یک کار دیگه انجام بدی. یعنی به نیازهای ریز و درشتی که خودت و اطرافیانت دارین توجه کنی…چه فکری برای حل این نیازها به ذهنت میرسه؟ هر چقدر بیشتر این کار رو انجام بدی، حرفهای تر میشی و ایده های بهتری کشف می کنی.
بذار یه مثال بزنیم: تصور کن داری توی خیابون راه میری و یه گوشه کلی آشغال میبینی که روی زمین ریختن. به جای ابراز احساس نارضایتی و دنبال مقصر گشتن و گفتن جملاتی مثل: مردم چقدر بی فرهنگ شدن… دولت پس چیکار میکنه؟ یه آشغال نمیتونن از زمین جمع کنند….و این مدل جملات…. سریع نوع نگرشات رو تغییر بده و برای این مسئله به دنبال راه حل باش. شاید هیچوقت ایدهات برای جمع آوری زباله عملی نشه، ولی مهم اینه که نوع نگاهت عوض بشه. باید از یک آدم همیشه ناراضی تبدیل به فردی بشی که به اطرافش توجه می کنه و نیازها رو می بینه؛ و با قدرت خلاقیتش برای رفع اون نیازها به دنبال ایده می گرده.
کشف جنبه های مثبت
بعد از توجه کردن به اطراف، لازمه برای یافتن بهترین ایده برای ثروتمند شدن جنبه های مثبت هر چیز رو کشف کنی. سعی کن مدام از شرایط موجود ناراضی نباشی و غر نزنی. توی همین شرایط میتونی مثبت نگر باشی و جنبه های مثبت هر چیز رو ببینی.
در اوضاع فعلی اقتصادی کشور، خیلی از افراد مدام در حال غر زدن هستن؛ اما ثروتمندان توی همین اوضاع ثروتمندتر میشن. البته نه به خاطر پولدار بودنشون بلکه بخاطر عادتهای درستی که برای خودشون شکل دادن. ثروتمندان در این اوضاع غر نمی زنن، بلکه جنبه های مثبت هر مسئله رو میبینن و از فرصتها استفاده می کنن.
ایده و طرح
سومین قدم در چرخه تشخیص فرصت، رسیدن به ایده ها و طرح های مختلف است. وقتی راجع به ایده حرف میزنیم منظورمون اختراع یک چیز جدید یا راه اندازی یک کارخانه با کلی پرسنل نیست! (البته اگه بتونی همچین کاری بکنی که خیلی هم خوبه!) اما در واقع منظورمون اینه که با توجه به دو مرحله قبلی، احتمال زیادی وجود داره به ایدهای برسی که باعث ثروتمند شدنت بشه. مهم نیست اون ایده و طرح عملی هست یا نه، مهم اینه که ذهن تو فعال و نگرشت نسبت به قبل متفاوت شده. چون دیر یا زود بالاخره اون جرقه عملی و درخشان توی فکرت زده میشه.
ناب آفرینی
اگه بگیم ناب آفرینی مهمترین مرحله از چرخه تشخیص فرصت برای ثروتمند شدنه، اغراق نکردیم. ناب آفرینی…کلمه ای که شاید کمتر جایی شنیده باشی.
اگه مراحل قبلی از چرخه تشخیص فرصت رو به درستی سپری کرده باشی، در مرحله سوم به ایده و طرح های زیادی خواهید رسی. اما مهم اینه که کدوم ایده امکان عملی شدن داره و تو رو به پولدار شدن نزدیک می کنه.
۵ ایده برای پولدار شدن که صاحبانشون رو میلیونر کردن!
در بخش اول مقاله درباره چرخه تشخیص فرصت صحبت کردیم. برای اینکه این موضوع رو بهتر متوجه بشی به مثال های زیر توجه کن. شاید این ایده ها به ذهن افراد دیگه ای هم رسیده بوده، اما اونها از فرصت استفاده نکردن و شانس پولدار شدن رو از دست دادن!
۱- نوجوانی که برای پولدار شدن از دستورپخت مرباهای مادربزرگش استفاده کرد!
در حالی که موفقترین کارآفرینان درآمد خود رو از ایجاد وب سایتهای پرطرفدار به دست میارن، “فریزر دوهرتی” کار و کسب بزرگش رو از راه سنتی به دست آورد. فریزر پخت مربا رو از سن ۱۴سالگی و با دستورالعملهای مادربزرگش در آشپزخانه خونهشون شروع کرد. این مرباها به قدری پرتقاضا و محبوب شدن که فریزر وقتی ۱۶ ساله شد مدرسه رو ترک کرد که به گسترش کاروکسب خودش بپردازه. فریزر که حالا جوانی ۳۲ ساله است سالانه چیزی حدود ۵۰۰،۰۰۰ شیشه مربا می فروشه که این مقدار ۱۰٪ بازار مربای انگلیس را تشکیل می ده.
۲- شرکتی که از فروش عینک های ایمنی مخصوص سگ ها صاحب ثروت بزرگی شد.
این روزها سگها و سایر حیوانات خانگی جزء لاینفک زندگی افراد هستند. به همین دلیل چند تا دوست قدیمی تصمیم گرفتن برای سگ ها عینک بسازن! عینک برای سگ خانگی؟ شاید به نظرتون مسخره بیاد! اما این چند رفیق تونستن این ایده خودشون رو به تجارتی چند میلیون دلاری تبدیل کنن! مردم و رسانهها توجه زیادی به محصولات اونها نشون دادن. از جمله CNN, Women’s World, People, Regis and Kelly, National Geographic and Animal Planet. این گروه کار خودشون رو با عینک آفتابی برای سگها شروع کردن اما حالا محصولات متنوع دیگهای هم دارن. این لوازم شامل کوله پشتی، جلیقه شنا، تی شرت، کلاه و اسباب بازی میشه.
۳- خانمی خانه دار مخترع بالشی شد که میشه اون رو داخل مایکروویو گذاشت!
کیم لوین، کیسه های کوچکی در طرح های مختلف با قابلیت نفوذ گرمای آرامش بخش اختراع کرد. کیم متوجه شد که اگر مقداری ذرت در یک کیسه ریخته، اون رو دوخته و بعد در مایکرو ویو قرار بده، یک بالش گرم و آرامش بخش درست میشه! او بدون معطلی به کمک چرخ خیاطی اش شروع به عملی کردن این ایده ساده کرد؛ و از اونجا بود که کار و کسب چند میلیونیاش آغاز شد. اوایل کیم این بالشها رو به عنوان هدیه به دوستان و همسایههاش میداد. اما به زودی متوجه شد بالشهاش بازار خوبی برای فروش دارن. او کمکم با فروشگاههای محلی وارد همکاری شد و بعد از مدتی از سایتهای فروش معروف هم سفارش دریافت کرد. و حالا ایده ساده کیم تبدیل به یک تجارت چند میلیون دلاری شده.
۴- دانشجویی که برای پولدار شدن پیکسلهای ۱ دلاری میفروخت!
در سال ۲۰۰۵ یک دانشجوی ۲۱ساله در انگلستان به نام الکس تیو صفحه وبی راه انداخت که از طریق اون پیکسل های ۱۰۰۰*۱۰۰۰ را به قیمت ۱ دلار میفروخت. با وجود اینکه این ایده خیلی ساده بود، اما به دلیل منحصر به فرد بودنش توجه زیادی جلب کرد. فقط در عرض چند ماه او صاحب ۱،۰۳۷،۱۰۰دلار درآمد شد. آخرین مورد آگهی در سایت الکس به قیمت ۳۸۱۰۰ دلار به فروش رفت. وب سایت های زیادی به تقلید از این سایت ایجاد شد که همگی با شکست مواجه شدن، چون این ایده دیگه تازه و جالب نبود.
۵- مردی که شرکتی تاسیس کرد تا بهانههای عالی برای نامههای غیبت از کار تهیه کنه!
آیا به عذر و بهانه برای غیبت از کار نیاز داری؟ در آمریکا شرکتی وجود داره که برای غیبت دانشجوها و کارمندها از محل کار یا دانشگاه، نامههای موجه و عالی دستوپا میکنه! این عذرهای اینترنتی هر کدوم به قیمت ۲۵ دلار فروخته میشن. این نامه ها میتونن از طرف یک دکتر متخصص، بیمارستان، احضاریه جعلی دادگاه یا حتی اعلامیه فوت باشن! صاحب این ایده کارش رو با ۳۰۰ دلار شروع کرد. اما حالا فقط با یک لپتاپ و از خانهاش، به صورت ماهانه حدود ۱۵۰۰۰ سفارش دریافت میکنه!
پیدا کردن ایده برای پولدار شدن سخت نیست
شاید ایدههای اول شما برای پولدار شدن عملی نشن یا خیلی هم پول به همراه نیارن. نباید ناامید بشی یا فکر کنی این کار شانس میخواد یا ایدهها قراره از مریخ به ذهنت برسن! مهم اینه که ذهنت رو تمرین بدی برای دیدن و شنیدن، برای پیدا کردن نیازهای بزرگ و کوچکی که میتونه برای پولدار شدن به کارت بیاد. من بهت قول میدم یکی از همین ایده ها مسیر کارآفرینی و کسب درآمدت رو متحول میکنه!
اما یه نکته مهم دیگه:
اقدام کن حتی اگر سرمایه زیادی نداری! هیچ زمانی بهتر از همین لحظه نیست!
مدیریت نیروی انسانی در کسب و کارهای بزرگ، مسئولیت سنگین و پرفشاری است. سر و کار داشتن با ماشین آلات یا دیگر بخش های شرکت، به اندازه مدیریت نیروی انسانی پرچالش نیست. نیروی انسانی در حقیقت سلول ها و اجزای زنده کسب و کار هستند. میزان سلامت ذهنی، آرامش فکری، خلاقیت، درستکاری، مهارت و هماهنگی آنها در نهایت منجر به پیشرفت یا شکست کل کسب و کار می شود. نگران نباشید! راه و روش های مختلف و امتحان شده ای برای مدیریت نیروی انسانی وجود دارد. این روش ها بر پایه تجربیات شرکت ها و مفاهیم روانشناسی و رفتارشناسی شکل گرفته اند. در این مقاله می خواهیم شما را با هشت روش برای مدیریت نیروی انسانی در کسب و کارهای بزرگ آشنا کنیم.
روش اول برای مدیریت نیروی انسانی : انگیزه نیروی انسانی را بالا نگه دارید
همان طور که در این مقاله توضیح دادیم، ایجاد و حفظ انگیزه برای نیروی انسانی اهمیت ویژه ای دارد. انگیزه مثل هوای پاک و تازه می ماند که بدون آن، عملکرد کل اعضای بدن (در اینجا نیروی انسانی شرکت) با کندی و اشکال مواجه می شود. از یاد نبرید که ایجاد انگیزه مثل غذا خوردن است. نباید تصور کنید فقط با یک بار انجام دادن آن، دیگر نیازی به دوباره انجام دادناش دارید.
روش دوم برای مدیریت نیروی انسانی : هنگام استخدام نیروی جدید، تصویر کلی را در نظر بیاورید
زمانی که می خواهید یک نیروی جدید را به شرکت اضافه کنید، نباید فقط روی تجربه ها و مهارت های او تمرکز کنید. هر نیروی جدید مثل یک عضو جدید است که قرار است به بدن (در اینجا یعنی کسب و کار) پیوند بخورد. آیا او با اعضای قبلی سازمان که سالم هستند و وظایفشان را به خوبی انجام می دهند، همخوانی و هماهنگی دارد؟ آیا اخلاق، رفتار و طرز فکر او با فضای کلی شرکت و باقی کارکنان در تضاد قرار دارد؟ حتما به این مورد دقت کنید. درست مثل یک عضو ناهماهنگ جدید که بدن آن را پس می زند؛ یک کارمند ناهماهنگ هم عملکرد بخش را مختل می کند. برای مدیریت نیروی انسانی در کسب و کارهای بزرگ، باید به چنین جزئیاتی توجه کنید.
روش سوم برای مدیریت نیروی انسانی : جلسات هفتگی یا ماهیانه داشته باشید
سعی کنید با افرادی که تحت نظارت شما کار می کنند حداقل هفته ای یک بار جلسه داشته باشید. از آنها درباره پیشرفت یا پسرفت ها سوال بپرسید، مشکلات را بشنوید، پیشنهادها را بررسی کنید و حتی جویای احوال شخصی آنها بشوید. اگر تعداد کارکنان زیاد است، سعی کنید این جلسات را با سرگروهها و سرپرستها برگذار کرده و از آنها بخواهید که همین روند را در زیرمجموعه خود ادامه بدهند. با این حال، لازم است هرازگاه فرصتی ایجاد کنید که کارکنان بتوانند به صورت شخصی با شما به گفتگو بپردازند.
روش چهارم برای مدیریت نیروی انسانی : با بخش های دیگر شرکت در ارتباط و تعامل باشید
از آنجا که شما مسئول استخدام و حمایت کارکنان مناسب برای هر بخش از شرکت هستید، لازم است به صورت مداوم و پویا با همه بخش ها در ارتباط و تعامل باشید. این مورد یکی از روش های حیاتی برای مدیریت نیروی انسانی در کسب و کارهای بزرگ است.
روش پنجم برای مدیریت نیروی انسانی : منصفانه رفتار کنید
این روش به نظر بدیهی است، اما متاسفانه چندان رعایت نمی شود. به همین دلیل است که اکثر کارمندان از مدیر منابع انسانی، چندان دل خوشی ندارند. سعی کنید حتی برای کارمندانی که در پایین ترین رتبه قرار دارند هم گوش شنوا باشید. اگر قرار است شرکت به دلایلی همکاری خود را با کسی قطع کند، صحبت ها و دفاعیات او را نیز بشنوید و به اصطلاح یک طرفه به قاضی نروید. سعی کنید کارمندان تصویر مثبت و روشنی از شما داشته باشند.
روش ششم برای مدیریت نیروی انسانی : به آموزش شخصی خود اهمیت بدهید
مدیران منابع انسانی باید اطلاعات و روش های خود را بهروز نگه دارند. متاسفانه هیچ کسی جز خودتان قرار نیست دنبال دانش جدید و روش های بهتر برود. سعی کنید حداقل هفته ای یک ساعت را به مطالعه آخرین مقاله ها در زمینه کاری خود بگذرانید. این یک ساعت در هفته می تواند به روزی یک ساعت هم برسد، اما نباید کمتر بشود. تلاش کنید در زمینه های مختلفی مانند روانشناسی، جامعه شناسی، رفتارشناسی و… هم مطالعه مفید داشته باشید. اگر مدیریت نیروی انسانی در کسب و کارهای بزرگ را به عهده دارید، باید همپای رقیبان جهانی خود پیش بروید.
روش هفتم برای مدیریت نیروی انسانی : افرادی را استخدام کنید که از خودتان بهتر هستند
دیوید آگیلوی می گوید: «اگر ما افرادی کوتاه تر (یعنی با توانایی کمتر) از خودمان را استخدام کنیم؛ در نهایت شرکت کوتوله ها خواهیم شد. در حالی که اگر افراد بلندتر را به کار بگیریم، هر کدام سعی می کنیم به اندازه او قد بکشیم. پس به زودی شرکت غول ها خواهیم بود!» این نقل قول از آگیلوی، به خوبی شرح می دهد که چرا نباید از استخدام افراد ماهرتر، خلاق تر و بهتر از خودمان بترسیم. مدیریت نیروی انسانی در کسب و کارهای بزرگ، نقش مهمی در قد کشیدن و غول شدن شرکت به عهده دارد!
روش هشتم برای مدیریت نیروی انسانی : از پشت میز بلند شوید!
جای شما همیشه پشت میز اتاقتان نیست! بهتر است هرازگاه به بخش های مختلف سر بزنید، با کارکنان گپ کوتاهی بزنید، اوضاع کلی را از نزدیک ببینید و بسنجید. به گزارش ها و دوربین ها اکتفا نکنید. صبر نکنید تا مشکلی حاد شده و سپس به گوش شما برسد. در عین حال، صمیمیت و احترام را به عنوان اساس رابطه خود با کارکنان در نظر بگیرید. لازم نیست همه از شما بترسند و در حضورتان دستپاچه شوند. البته این صمیمیت نباید به قدری باشد که روی اقتدار و عملکرد درست شما اثر منفی بگذارد.
مدیریت نیروی انسانی در کسب و کارهای بزرگ مثل نگهداری از یک گیاه زنده است
گیاه طبیعی و زنده یک سری نیازها و خواسته ها دارد. کوچکترین اهمال و بی توجهی می تواند به سرعت باعث از بین رفتن گیاه بشود. کسب و کارهای بزرگ به نظارت دائمی و ریزبینانه روی تمام امور و بخش ها نیاز دارند و این موضوع مختص مدیریت منابع انسانی نیست. سعی کنید حضور پررنگ، آگاهانه و البته مدبرانه شما همواره ملموس و محسوس باشد.
رشد شتابان کارآفرینی درجهان چندی نیست که باعث تحولعظیم در رویدادهای اقتصادی شده،اما ابتدا باید بدانیم تعریف کارآفرینی چیست؟
تعریف کارآفرینی چیست؟
این سؤال، سؤالی هست که در بسیاری از مواقع پرسیده میشود. سؤالی کوچک ولی با جوابی بسیار بزرگ و گسترده. تعاریف زیادی از کارآفرینی وجود دارد. ریچارد کانتیلونیک و آدام اسمیت درقرن هفدهم و هجدهم برای اولین بار از این واژه استفاده کردند . پیرو آن، ژوزف شومپیتر حدود یک قرن پیش آن را مطرح کرد. البته معنا و مفهوم کارآفرینی که ما در عصر حاضر آن را درک کردهایم به تعریفی که آقای ژوزف شومپیتر در سال ۱۹۲۸ آن را مطرح کرد نزدیکتر است. زیرا او اعتقاد داشت که کارآفرینی رابطه نزدیکی با نوآوری دارد، چیزی که ما در این روزها به شدت به آن نیازمندیم.
تعریف کارآفرینی از زبان کانتیلونیک
ریچارد کانتیلونیک اقتصاددان فرانسوی-ایرلندی بود که در قرون ۱۷ و ۱۸ میلادی میزیست. ریچارد ابتدا تعریفی از کارآفرین ارائه میدهد. به اعتقاد او کارآفرین یعنی:
“کسی که کسبوکاری را سامان میدهد و ریسک این کار را میپذیرد. به این امید که از این ریسک کردن، سودی به دست آورد.”
بیشتر مردم نیز از کارآفرینی، همین تعریف را در ذهنشان دارند. باور اغلب افراد این است که تنها فردی که دارای سرمایه است میتواند شروع به راهاندازی یک کسبوکار کند و یک محصول یا یک خدمت را عرضه کند و کارآفرین باشد. این باور در ذهن افراد باعث شده است که بسیاری از انسانهای توانمند به واسطه نداشتن سرمایه زیاد به دنبال کارآفرینی نروند. زیرا برای کارآفرین شدن، سدی را پیش روی خود میبینند که نمیتوانند آن را بردارند، سدی به نام سرمایه!
تعریف کارآفرینی از زبان شومپیتر
ژوزف شومپیتر اولین بار کارآفرینی را اینگونه تعریف کرد: “عصاره کارآفرینی در درک و بهرهبرداری از فرصتهاست.“
و بعدها کارآفرینی را با دیدگاهی گستردهتر تعریف کرد و کارآفرینان را کسانی دانست که اقتصاد و سازمانها را زنده میکنند، افرادی که کمبود آنها در بسیاری از سازمانهای دولتی ما به شدت احساس میشود. نوآوری از ملزومات اصلی کارآفرینی از دیدگاه آقای ژوزف شومپیتر است. او اعتقاد داشت که نوآوری را میتوان به پنج شیوه ارائه کرد:
۱- معرفی یک کالای جدید
۲- بهکارگیری یک شیوه جدید برای تولید یک محصول قدیمی
۳- ایجاد یک بازار جدید برای یک محصول موجود
۴- کشف و بهکارگیری یک منبع جدید برای تأمین مواد اولیه
۵- ایجاد یک ساختار جدید برای یک صنعت موجود
در صد سال اخیر تعاریف بسیاری از کارآفرینی مطرح شده که توانسته دیدگاههای تازهای نسبت به کارآفرینی را در اذهان ایجاد کند.
در ادامه مقاله، با تعریف کارآفرینی به زبانی بسیار ساده و عمومی آشنا خواهید شد.
تعریف کارآفرینی از زبان هوارد استیونسن
هوارد کارآفرینی را اینگونه تعریف میکند:
“کارآفرینی تعقیب فرصتهاست. فرصتهایی که فراتر از منابعی هستند که امروز در دسترس داریم.“
او بر این موضوع تاکید دارد که یک کارآفرین به دنبال فرصتهایی است که دیگران آن را نمیبینند. فرصتهایی که فراتر از داشتههای فعلیمان است. افرادی که توانستند به دنبال یک فرصت جدید برای خلق یک محصول یا یک خدمت باشند کارآفرینانی هستند که توانستند از حیطه داشتههایشان خارج شوند و چیزهایی را کشف کنند که موجب باروری اقتصاد در کسبوکارشان شده است. اعتقاد هوارد بر این بود که هر فردی میتواند در زمره کارآفرینان قرار گیرد، تنها کافیست بر فرصتجویی و ریسکپذیری تمرکز داشته باشد.
تعریف کارآفرینی از زبان ریچارد گوردون
ریچارد گوردون نویسنده کتاب (Entrepreneurship for the eighties) است. او بر این باور است که کارآفرینان انسانهای متفاوتی نسبت به دیگر افراد جامعه هستند؛ زیرا کارآفرینان را افرادی عملگرا و اقدام کننده میداند. این تفاوت بزرگترین عامل موفقیت کارآفرینان است، زیرا اینگونه افراد سازنده هستند، نه صرفاً سخنران یا متفکر! افراد کارآفرین، راهکار مسائل را در اقدام کردن میدانند.
تعریف کارآفرینی از زبان وسپر
وسپر نویسنده کتاب (New Venture Strategies) است. او تعریف بسیار زیبایی از کارآفرینی دارد. او معتقد است کارآفرینی یعنی ارزشآفرینی! وسپر معتقد است کسبوکاری که بتواند پنج نفر را مشغول به کار کند و ارزش بالای اقتصادی ایجاد کند نسبت به شرکتی که هزاران نفر را به استخدام خود در آورده باشد ولی نتواند ارزشی ایجاد کند به کارآفرینی بیشتر نزدیک است. در واقع او تفاوت بسیار زیادی بین کارآفرینی و شغل آفرینی قائل است.
آموزش کارآفرینی در کسب و کارهای کوچک از اساسیترین نکات قابلتوجه است. کارآفرینی به عنوان موتور محرک توسعه اقتصادی و اجتماعی، نقش اساسی در فرآیند توسعه کسب و کارها دارد . کسب و کارهای کوچک بهترین مأمن برای فعالیت های کارآفرینانه است؛ بنابراین باید آموزش کارآفرینی در کسب و کارهای کوچک اتفاق بیفتد. این امر مستلزم آن است که صاحبان و کارکنان کسب و کارهای کوچک از مهارت ها و توانایی های کارآفرینانه برخوردار باشند.
کارآفرینان چه کسانی هستند؟
کارآفرینان، افراد یا گروههایی هستند که به شکل مستقل یا در یک سیستم سازمانی عمل میکنند. کارآفرینان، سازمان های جدید ایجاد میکنند یا اقدام به نوآوری و احیای سازمانی میکنند که قبلاً وجود داشته است. همان طور که این تعریف نشان میدهد، کارآفرینان می توانند هم به صورت مستقل و هم به صورت تبعیت از یک سازمان عملکنند. هر چند فعالیت فردی آن ها رایجتر بوده و بیش ترین توجه را به خود جلب کرده است.
آموزش کارآفرینی در کسب و کارهای کوچک
کسب وکارهای مستقل که توسط یک کارآ فرین بنیان گذاری میشود، مهم ترین نوع کارآفرینی مورد بحث در ادبیات مرسوم کارآفرینی است. ویژگی این سازمانها، سادگی فعالیت های اجرایی و معمولاً حجم کوچک و نوپا بودن کسب و کار است. در این شرایط، کارآفرینی به معنای ایجاد ساختاری ملموس برای یک کسب وکار است.
چرخه حیات کسب و کارهای کارآفرینانه
صاحب نظران مختلف، مراحل ایجاد و توسعه کسب و کارهای کوچک را در قالب های متعددی تقسیم بندی کر دهاند. به طور سنتی چرخه زندگی این نوع کسب و کارها را میتوان در قالب پنج مرحله بررسی کرد.
۱- مرحله ایجاد کسب وکار
مرحله اول شامل فعالیتهای مرتبط با شکل گیری اولیه کسب وکار است . در این مرحله ، فر آیند کارآفرینانه ایجاد شده و خلاقیت مورد نیاز است . در این قسمت آموزش کارآفرینی در کسب و کارهای کوچک قابل استفاده است. برای انباشت و کسب منابع مالی و غیرمالی، خلاقیت، ارزیابی و شبکه سازی نیاز است . فلسفه کلی مأموریت و جهت کسب و کار در قالب راهبرد کارآفرینانه در این مرحله مشخص میشود.
۲- مرحله شروع کسب و کار
در این مرحله فعالیت های لازم برای ایجاد برنامه رسمی کسب و کار، جستجوی سرمایه، انجام فعالیت های بازاریابی و ایجاد تیم کارآفرینانه مؤثر انجام میشود.
۳- مرحله رشد
این مرحله نیازمند تغییرات مهمی در راهبرد کارآفرینانه است . چرا که رقبا و سایر نیروهای بازار مشغول تغییر و تحول در راهبردهای خود هستند و چالش های جدیدی پیش روی کسب و کارها قرار می گیرد. در این مرحله، رشد و انتقال از رهبری انفرادی کارآفرینانه به رهبری تیمگرای مدیریتی مطرح است.
۴- مرحله تثبیت کسب و کار
این مرحله هم نتیجه شرایط بازار و هم تلاش های کارآفرینان است . در طول این مرحله رقابت شرکت ها و بیتفاوتی مشتریان نسبت به کالاها و خدمات کارآفرینان افزایش یافته و بازار اشباع میشود؛ علاوه بر آن میزان فروش کسب و کار حالت ثابتی به خود میگیرد و شرکت باید برای سه تا پنج سال آینده خود برنامهریزی کند . نوآوری برای موفقیت آینده کسب و کار حیاتی است.
۵-مرحله نوآوری یا افول
شرکت هایی که به نوآوری توجه نمیکنند، سرنوشتی جز نابودی نخواهند داشت . شرکت هایی که از نظر مالی موفقیت داشته اند، اغلب تلاش میکنند تا شرکت های نوآورانه دیگر را صاحب شوند و بدین طریق از رشد خود اطمینان حاصل کنند. همچنین تعدادی از شرکتها تولید محصولات یا خدمات جدیدی را دنبال میکنند. تمامی مراحل چرخه زندگی کسب وکارهای کارآفرینانه از دیدگاه راهبردی حائز اهمیت بوده و هر کدام از این مراحل به راهبردهای متفاوتی نیازمند هستند.
برای اینکه مفهوم آموزش کارآفرینی را بفهمیم ابتدا باید آن را تعریف کنیم. از طریق تعریف مفهوم آموزش کارآفرینی و درک درست آن، میتوانیم به جوهره وجودی،اهمیت و اهداف آن پی ببریم. این مسائل اساسی که از تعریف به وجود می آید، بعدا میتواند مبنایی برای مفهوم سازی آموزش کارآفرینی با مخاطبان مورد نظر باشد. آموزش کارآفرینی یا Entrepreneurship education ، امروزه به عنوان یک رشته تحصیلی در دانشگاهها میباشد.
تفاوت آموزش کارآفرینی با یادگیری سازمانی
با بررسی ادبیات موجود و تعاریف مختلف، تعریف درستی از آموزش کارآفرینی وجود ندارد. برخی در کاربرد دو کلمه «آموزش کارآفرینی» و «یادگیری سازمانی» دچار اشتباه میشوند. درحالیکه تفاوتهای مفهمومی بین این دو کلمه وجود دارد. آموزش کارآفرینی یک اصطلاح است که عمدتا در آمریکا و کانادا و یادگیری سازمانی در انگلستان و ایرلند استفاده میشود. عموما کارآفرینان به عنوان نوآوران در کسب و کار هستند. در حالی که دراکر کارآفرینان را به عنوان خالقان ثروت معرفی میکند.
تعریف مفهوم آموزش کارآفرینی
مفهوم آموزش کارآفرینی فرآیند تشخیص و کشف فرصت ها است که در آن فرد تلاش میکند توانایی خلاقیت، ریسک پذیری و ایده های خود را به عمل تبدیل کند. آموزش کارآفرینی یعنی آموزش برای آیندهای که نامعلوم است اما این آموزش، توانایی ایجاد سرمایهگذاری را فراهم میکند. اما تمرکز بیشتر بررسیها در مورد آموزش کارآفرینی بر این است که: آموزش کارآفرینی یعنی ارتقاء نگرش کارآفرینی، مهارتها و ویژگی های مدیریتی است.
۳۲ درصد آموزش کارآفرینی به نوعی یک فرآیند آموزشی است که هدف آن تأثیر روی نگرش و رفتار افراد و ارزشها است. صرفا کارآفرینی به عنوان یک شغل نیست.
۳۲درصد دیگر از آموزش کارآفرینی کار کردن و ارتقاء مهارت های فردی است.
۱۸ درصد کسب مهارت های شخصی در کارآفرینی، برای ایجاد یک کسب و کار جدید است.
۹ درصد آن، شناخت فرصتهاست.
۹ درصد دیگر،مدیریت کسب و کارهایی کوچک موجود است.
بنابراین میتوانیم بگوییم که یک کارآفرین به فردی اشاره می کند که توانایی تبدیل ایده ها به عمل است. این شامل خلاقیت، نوآوری و ریسک پذیری، و همچنین توانایی برنامهریزی و مدیریت پروژه ها برای دستیابی به اهداف است. بر این اساس، مفهوم آموزش کارآفرینی میتواند به عنوان فرآیند استفاده حرفه ای از دانش، نگرش، مهارتها و صلاحیتها تعریف شود. پس کارآفرینی فقط آموزش برای تبدیل شدن به صاحبان کسب و کار مستقل نیست. کارآفرینی در مورد ایجاد و پرورش یک محیط یادگیری است که ویژگی ها و رفتارهای کارآفرینی را تقویت می کند. مانند تبدیل شدن به یک متفکر خلاق و مستقل، تقویت ریسک پذیری و مسئولیت پذیری و ارزیابی است.
آموزش کارآفرینی نیز مانند سایر آموزشها اهدافی دارد که آن را با اهداف آموزش کارآفرینی بیان میکنیم. این روزها خیلی از افراد دم از کارآفرینی میزنند اما آیا تا به حال با خود فکر کردهاید که واقعا اهداف آموزش کارآفرینی چیست؟ چرا باید در زمینه کارآفرینی آموزش ببینیم؟ با تعریف کارآفرینی آشنا هستید؟ ما در این مطلب با شما از اهداف آموزش کارآفرینی صحبت میکنیم.
افسانه کارآفرینان
در گذشته، افسانهای شایع بود که کارآفرینان دارای ویژگی ذاتی هستند و با این ویژگیها متولد میشوند؛ این ویژگیها شامل : ابتکار، خلاقیت، تحرک، ریسکپذیری، توان تحلیلی و مهارت در روابط انسانی است. بنابراین، فرض اساسی افسانه این بود که کارآفرینان از طریق آ موزش، پرورش نمییابند. اما امروزه ،کارآفرینی به عنوان یک رشته علمی مطرح شده و فروپاشی آن افسانه قدیمی را به دنبال داشته است. رشته علمی کارآفرینی همانند تمامی رشتههای دیگر، دارای مدل ها، فر آیندها و فضایی است که باید دانش مربوط به آن ها کسب شود. آموزش کارآفرینی و تشکیل یک تیم کارآفرینانه به عنوان مرکز ثقل فر آیند رشد کسب و کارهای کوچک هستند. برای تسهیل در رشد کسب و کارهای کوچک، کارآفرینان باید از تصمیم ها، تجربه ها، اشتباهات و شبکه هایی که در آن ها عضویت دارند، بیاموزند. یا به قول معروف یادگیری سازمانی داشته باشند که رکن اصلی کسب و کارها میباشد. مهمترین شاخصه در کارآفرینی، یادگیری است که عاملی حیاتی و مهم است و تضمین موفقیت کسب و کارها میباشد. تعریف کارآفرینی چیست؟ کارآفرینی را به سادگی در کسبوکارتان ایجاد کنید.
اهداف آموزش کارآفرینی به طور کلی در آموزش کارآفرینی اهداف متعددی مورد نظر است. ما در این مطلب به برخی از مهم ترین اهداف آموزش کارآفرینی اشاره میکنیم.
۱- کسب دانش مربوط به کارآفرینی.
شما در هر رشتهای که وارد میشوید نیاز است تا در آن زمینه اطلاعات کافی کسب کنید. اطلاعات به خودی خود تاثیرگذار نیستند؛ اما اگر اطلاعات بدست آمده را با تجربه خود تلفیق کنید تبدیل به دانش میشود. برای آنکه یک کارآفرین موفق شوید باید از مجموعه ای از دانشها و مهارت ها برخوردار باشید.
۲- یکی از اهداف آموزش کارآفرینی کسب مهارت برای تحلیل فرصت های بازار است.
یکی از ارکان موفقیت در کارآفرینی تشخیص درست و بهموقع فرصت های بازار است. فرصتشناسی از جمله مهارتهای ضروری است که بدون آن، نمیتوان در کارآفرینی موفق شد. اگر شما مهارت تشخیص درست فرصتها را پیدا کنید، مهارتهای بسیار دیگری را پوشش میدهد؛ از جمله مهارتهای تشخیص فرصتهای موجود، ارزیابی فرصتها، قدرت تفکیک بین فرصتهای مقطعی و فرصتهایی که میتوانند محور کسب و کار باشند.
۳- شناسایی استعدادها و مهارت های کارآفرینانه؛
چه چیزی باعث موفقیت کارآفرینها میشود؟ مطمئنا داشتن مهارتهای عالی در فناوری یا تخصص در حوزههای مهم در این موفقیت نقش دارد، اما اینها ویژگیهای کارآفرینی نیستند. ویژگیهای اصلی کارآفرینها، صفاتی مانند خلاقیت، توانایی پیشِرو در مواجهه با مشکلات و مهارتهای اجتماعی مورد نیاز برای ایجاد گروههای فوقالعاده هستند. اگر میخواهید کسبوکاری را شروع کنید، باید مهارتهای خاصی را که زیربنای این ویژگیها هستند، بیاموزید. یعنی آموزش و کسب مهارتهای کارآفرینانه. اگر عهدهدار سِمتی هستید که در آن مسئول توسعه کسبوکار هستید یا از شما انتظار میرود که در کل «کارها را پیش ببرید»، توسعه مهارتهای کارآفرینی اهمیت پیدا میکند.
۴- القای ریسکپذیری با استفاده از فنون تحلیلی؛
برای اینکه بتوانید کارآفرین موفقی باشید گاهی لازم است ریسکپذیر باشید. اما ریسک معقولانه.
“هیچوقت عمق رودخانه را با دوپای خود اندازه نگیرید.” بلکه با آمار و ارقام درست، بکارگیری فنون تحلیلی و مشورت با افراد خبره، ریسک کنید. با این روش کارآفرینی موفق خواهید شد.
۵- سوق دادن نگرشها به سمت تغییر.
ممکن است شما کسب و کاری داشته باشید که از نظر اهداف اصلی، بسیار غنی باشد اما به اصطلاح نتواند دردی از مشتری دوا کند! اینجاست که باید منشأ مشکل را بیابید و تغییر مطرح میشود. گاهی تغییر در اهداف لازم است و گاهی تغییر در فرآیند انجام کارها. اما نباید دربرابر تغییر، مقاومت نشان دهید.تا مادامی که تغییر را پذیرا نباشید موفق نخواهید بود. در چنین شرایطی اگر نتوانید از امکانات خود در راستای بهینهسازی وضعیتتان برای مشتری استفاده کنید، مجبور به تغییر در کسب و کار خود خواهید شد. پس تا دیر نشده اقدام کنید. راهی را انتخاب کنید که در بالاترین حد بتواند ارزش های مد نظر مشتری را برآورده سازد.
آموزش کارآفرینی در کشور عزیزمان ایران،هنوزهم جای صحبت دارد. بسیاری از کشورهای دنیا از جمله دولتهای اروپایی حمایتهای ویژهای از آموزش کارآفرینی در کشور و فعالیتهایی که موجب تشویق کارآفرینی میان جوانان میشود، ایجاد کردهاند. کارآفرینی به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و اجتماعی نقش اساسی درفرآیند توسعه جوامع دارد. امروزه آموزش کارآفرینی به یکی از مهمترین و گستردهترین فعالیتهای دانشگاهی تبدیل شده است. کسب و کارهای کوچک بهترین مأمن برای آموزش کارآفرینی در کشور و فعالیتهای کارآفرینانه است. شما با کسبوکار خود، چطور میتوانید به آموزش کارآفرینی در کشور کمک کنید؟ این امر مستلزم آن است که صاحبان و کارکنان کسب و کارهای کوچک از مهارت ها و تواناییهای کارآفرینانه برخوردار باشند. برای تحقق این امر و شکوفایی کشور عزیزمان ایران با ما همراه باشید.
آموزش کارآفرینی در کشور های دنیا
آموزش کارآفرینی در کشور آلمان
آموزش کارآفرینی بصورت حرفهای، از طریق صنعت و دانشکدههای کشور آلمان انجام میگردد. این آموزش تشکیل دهنده ساختار اصلی سیستم آموزش حرفهای آلمان میباشد که به دستیابی به تخصصهای سطح بالای شغلی کمک میکند. با وجود این، توافق شده است که سیستم آموزش کارآفرینی نیاز به توسعه بیشتری دارد؛ تا به نحو مطلوبتری بتواند خود را با نیازهای جدید کسب و کارها که نتیجه پیدایش حرفههای جدید و مدرنیزه است، تطبیق دهد.
فعالیت آموزش کارآفرینی دانشگاه ماین هایم آلمان:
در دانشکده علم مدیریت دانشگاه ماین هایم، رشته تحصیلی به نام کارآفرینی تنظیم شده که اساس تدریس آن بر پایه طرح اولیه کارآفرینی میباشد. این طرح اولیه از سه مرحله که با هم ارتباط دارند، تشکیل شده است:
آموزش
پژوهش و تحقیقات
کار اشتراکی
در مرحله آموزش، کلیه کارهای تحقیقاتی به طور جدی پیگیری میشود و نتایج حاصل از تحقیقات به صورت آموزش مطرح میگردد.
بحثهای آموزش کارآفرینی روی موارد زیر مطرح میگردد:
ایدههای نو
پیش بینی بازار
مسائل مربوط به سرمایهگذاری
استراتژی ورود به بازار و فاکتورهای موفقیت
سؤالات روحی و روانی تا مرحله تاسیس شرکت،
سازماندهی شرکت و برنامهریزی شخصی
آموزش کارآفرینی در کشور ایتالیا
این باور که آموزش کارآفرینی یک جزء اساسی برای توسعه اقتصادی محسوب میشود یکی از پایههای تغییرات اخیر سیستم آموزشی ایتالیا میباشد. سازمانهای مختلف، وزارتخانهها، شرکاء اجتماعی، سازمانهای کارآفرینی و جوامع محلی در این طرح مشارکت دارند. هدف از این اقدام، آموزش کارگران سطح متوسط، کارگران فنی ، کارگران حرفهای ، کارگران ماهر و… میباشد. همچنین ایجاد تفکر کارآفرینی در طی سه سال در مدارس میباشد که بر طبق نیازهای شناسایی شده در سطح محلی صورت میپذیرد.
آموزش کارآفرینی در کشور هلند
دولت هلند کمیتهای جهت مشاوره و آموزش کارآفرینی تشکیل داده است که وظایف آن عبارتند از:
گسترش حمایت و آگاهی در ساختار آموزش دانش آموزان، معلمان و مؤسسات و همچنین آموزش در کسب و کار
.ارائه پروپوزالهایی برای توسعه و اجرای فعالیتهای اساسی به منظور ارتقای آگاهی و مهارتهای فنی
. ارائه پروپوزالهایی برای حذف تنگناهایی که بر سر راه کارآفرینی توسط دانش آموزان و معلمان در مرحله آموزش وجود دارد
تشویق مردم برای حرکت به سوی راهاندازی یک کسب و کار
مرکز بینالمللی آموزش برای زنان در هلند
این مرکز نیز دورههای آموزشی را برای کارآفرینان و مدیران زن اجرا میکند. دوره آموزشی توسعه مهارتهای کارآفرینی در این مرکز شامل موارد زیر میباشد:
مقدمه
کارآفرینی زن، حقایق و ارقام
مجزا کردن اشتغال و جنسیت
سیستمهای حمایتی از کسب و کارها
حمایت تأمین مالی برای شرکتهای SME
توسعه طرح کسبوکار BP
استراتژیهای بازاریابی
توسعه نیروی انسانی
کارآفرینان مسلط
ساخت تیمی و پویاییهای گروه
آموزش کارآفرینی در کشور سوئد
در دهه ۹۰ افزایش قابل توجهی در زمینه ایجاد رشتههای کارآفرینی در دانشگاههای سوئد دیده میشود. به طور عملی تمام دانشگاهها و کالجها، دورههای تحصیلی کارآفرینی را در رشتههای فنی، اقتصادی و بازرگانی ارائه میدهند. سوئد در زمینه آموزش حرفهای، تجربه بسیار خوبی دارد که با فرهنگ آنان ارتباط دارد. درصد بالایی از SME ها در فعالیتهای آموزشی شرکت میکنند.
مؤسسه Women can
این مؤسسه در سال ۱۹۸۲ برای داشتن دیدگاههای مختلف و تبادل نظر برای زنان سوئدی شکل گرفت. این مؤسسه نمایشگاه Women can را سازماندهی کرده و از سال ۱۹۸۴ هر دو سال یک بار این نمایشگاه برگزار میشود. این نمایشگاه فرصتهایی را برای نمایش یک شرکت، یک انجمن یا یک ساختار رسمی و همچنین شرکتهای کوچک از هر نوعی که باشند و توسط زنان راه اندازی شده باشند، ارائه میدهد. زنان تمامی فعالیتها را در گردهمایی عقاید که مرکب از صدها سمینار، بحث و غیره میباشد ، اداره میکنند.
آموزش کارآفرینی در کشور مالزی
متولی کارآفرینی در کشور مالزی وزارت توسعه کارآفرینی این کشور است که به معرفی آن میپردازیم. وزارت توسعه کارآفرین با توجه به اهمیت کارآفرینی در رشد و توسعه اقتصادی این کشور متولی کارآفرینی میباشد. ساختار و اهداف بکارگیری آموزش کارآفرینی در این وزارتخانه به قرار ذیل است:
توسعه کسبوکار
. پیش فرضهای کسبوکار
. تأمین مالی کسبوکار
. آموزش
. موسسه اقتصادی ایالتی
. هیات کارآفرینی
. مرکز منابع
. شبکه ارتباطی وزارت توسعه کارآفرینی
. بستههای برنامههای آموزشی کارآفرینی
. کسبوکارهای لباسشوییهای سکهای
. نان شیرینی
. کیک و تزئین کیک
. تدارکات غذا و رستوران
. طراحی و دکوراسیون داخلی
. گلفروشی
. شرکت کنندگان هم به صورت تئوری و هم عملی، توسط کارآفرینان موجود آموزش داده میشوند. شبکههایی با موسسات مالی ایجاد شده است و خدمات مشورتی و پیگیری را برای ۶ ماه بعد از آموزش ارائه میدهند.
برنامههایی برای بهبود دادن کیفیت و کارایی مدیریت فعلی کسبوکارها به قرار ذیل طراحی شده است:
۱- برنامه توسعه کارآفرینی ۱۸ ماهه:
برنامهای که شامل کارگاههای آموزشی در اواخر هفته هر ماه میباشد و هر شرکت کننده دارای یک مشاور میباشد که ماهی یک بار خدمات مشاورهای را انجام میدهد.
۲-برنامه توسعه صادرات ۱۲ ماهه:
برنامهای برای ترغیب کارآفرینان محلی علاقهمند به مخاطره پذیری در بازار جهانی.
۳- نمایشگاهها، کارگاههای آموزشی، سمینارها و کنوانسیونها:
مشارکت با سایر مؤسسات و ساختارها در سازماندهی نمایشگاهها، کارگاههای آموزشی ، سمینارهای و کنوانسیونها برای عناوین و گروههای هدف اختصاصی
اتحادیه زنان کارآفرین مالزی
در طی سالها، کشور مالزی شاهد افزایش تعداد زنان کارآفرین و همچنین انجمنهای زنان کارآفرین بوده است. هر کدام از این انجمنها برای یک عملکرد یا پاسخگویی به نیاز طبقهای خاص به وجود آمده بودند. در سال ۱۹۹۶ رؤسای ۶ انجمن اصلی زنان کارآفرین گردهم آمدند و اتحادیه زنان کارآفرین مالزی را تشکیل دادند؛ به موجب آن تمام انجمنهای زنان کارآفرین توانستند تحت پوشش قرار گیرند.
آموزش کارآفرینی در کشور هند
آموزش کارآفرینی در کشور هند توسط نهادهایی که برای اینکار خاص شکل گرفتهاند و بعضا تحت نظارت دولت نیز میباشند، انجام میشود. این نهادها شامل موارد زیر هستند:
مؤسساتی مانند EDI ، NIESBUC در سطح ایالتی
مؤسسات SISI در سطوح مرکزی
دانشکدههای بازرگانی و اقتصاد دانشگاهها که درس یا دورههای مربوط به کارآفرینی را ارائه میدهند.
تلاشهای قابل ملاحظهای توسط نهادهای فوق، جهت اداره برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت باتوجه به گروههای هدف مورد آموزش صورت میگیرد. درحال حاضر تحقیقات و آموزش در سطح خوبی در این زمینه انجام میشود. آموزش کارآموزان که میتوانند در نقاط متعدد کشور کار کنند، اثربخشی این آموزشها را دوچندان کرده است.
آموزش کارآفرینی در کشور ایران
بر اساس برنامه سوم توسعه، طرحی تحت عنوان طرح توسعه کارآفرینی در دانشگاههای کشور که به اختصار “کاراد” نام گرفت، تدوین شد. اجرای آن با نظر سازمان مدیریت وزارت علوم در دوازده دانشگاه کشور شروع شد. مسئولیت پیگیری اجرا و امور ستادی آن را از سوی وزارت علوم در اواخر سال ۱۳۷۹ به سازمان سنجش واگذار گردید. این امر به منظور ترویج کارآفرینی و در راستای پیشگام شدن نظام دانشگاهی در امر آموزش کارآفرینی برنامه ریزی گردید. طرح کاراد به منظور ترویج، پژوهش و آموزش کارآفرینان کشور و تحقق اهداف زیر در حال اجرا میباشد:
ترویج فرهنگ کارآفرینی و ارتقای شناخت جامعه دانشگاهی به ویژه دانشجویان نسبت به کارآفرینی و کارآفرینان و نقش آنها در رونق اقتصادی، ایجاد اشتغال و رفاه
. ترغیب و جلب جامعه دانشگاهی به دوره های آموزش کارآفرینی، گسترش تحقیقات در خصوص کارآفرینان، پروژههای کارآفرینی، محیط و فضای کارآفرینان و سایر زمینه های مرتبط با توجه به شرایط و مقتضیات ایران
. صدور بخشنامههایی به کلیه دانشگاه های کشور جهت ارائه واحدهای درسی مربوط به کارآفرینی.
به منظور دستیابی به اهداف تعیین شده، برنامه های زیر دنبال می شود:
برنامهریزی محتوای آموزشی، تربیت استادان، آموزش کارآفرینی، ارائه آموزش های کارآفرینی در قالب برگزاری کلاسها و برگزاری جشنواره کارآفرینی.
شناسایی، انتخاب کارآفرینان برگزیده سال و برگزاری جشنواره کارآفرینی.
انتقال دانش و دستاوردهای تحقیقاتی مرتبط با کارآفرینی از خارج به داخل کشور.
بسترسازی و حمایتهای مالی، اطلاعاتی مناسب در جهت راه اندازی فعالیت های کارآفرینی.
کمک به ایجاد مراکز رشد در دانشگاههای کشور.
انواع برنامههای آموزش کارآفرینی در ایران ایران با دارا بودن نیروی انسانی به عنوان یکی از عوامل مؤثر در تولید و ثروت اقتصادی، همانند بسیاری از کشورهای درحال توسعه برای استفاده مؤثرتر از این نیروها تعدادی از دوره های ارائه شده در جهان را جهت آموزش کارآفرینی مورد استفاده قرار داده است. غالبا سازمان آموزش فنی و حرفهای متولی برگزاری این دورهها و یا ناظر بر ارائه آنها میباشد. با توجه به شرایط اقتصاد ایران چارچوبی برای تشکیل دورههای آموزشی کارآفرینی در ایران در قالب طرح ”ستاد آموزش” بعضی از متدلوژیهایی نظیر EMPRETEC، UNVTAD ،KAB ،ILO و GTZ در مؤسسات آموزش فنی و حرفه ای مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین برای ارائه یک دوره آموزشی برای ادغام نمودن آنها مورد توجه میباشد. از دیگر برنامه های آموزش کارآفرینی در ایران، برنامه آموزش کارآفرینی براساس مدل NFTE است. این برنامه آموزشی متناسب با سطوح و مقاطع مختلف تحصیلی طراحی شده و محتوای آن براساس گروههای سنی مختلف تنظیم گردیده است. برنامه آموزشی NFTE را میتوان به صورت دوره کوتاه مدت در یک نیمسال تحصیلی، یک ترم یا یک دوره یک ساله کارآفرینی آموزش داد. برنامه آموزشی KAB که پیشتر به آن اشاره شد، از دیگر برنامههای ارائه شده در ایران می باشد؛ و شامل یک سری از مواد آموزشی برای آموزش کارآفرینی است. هدف کلی KAB کمک به ایجاد یک فرهنگ کسب و کار می باشد. سیستم آموزش ”KAB“ برای تأمین مواد درسی ضروری معلمین و مربیان در یک دوره ۱۲۰ ساعتی طراحی شده است. این بسته آموزشی شامل یک کتابچه راهنمای مربی و هشت عنوان درسی است. هر عنوان یک بخش اصلی از کارآفرینی را معرفی مینماید و به چندین موضوع تقسیم میشود. هر عنوان درسی که به عنوان یک بسته مستقل طرح ریزی شده است و پیش نیاز عناوین دیگر نمیباشد.
کلام آخر
شما به عنوان کسب و کارهای این مرز وبوم با کمک استراتژیهایی که دیگر کشورها بکار میگیرند میتوانید به آموزش کارآفرینی در کشور کمک کنید. همچنین با کمک کارآفرینی کسب و کارتان را رونق بخشید.
آموزش فروش اینترنتی راهی برای نجات کسب و کارها در اقتصاد ناسالم ایران است.
آموزش فروش اینترنتی راه نجات کسب و کار
اگر بتوانید از فضای مجازی به درستی استفاده کنید، میتوانید جهت افزایش درآمد خود از آن کمک بگیرید؛ بهگونهای که حتی هنگامی که در خواب هستید کسب درآمد شما متوقف نشود!
به طور کلی در ایران ، دو راه عمده برای فروش اینترنتی وجود دارد :
۱- فروش از طریق وب سایت
۲- فروش در شبکه های اجتماعی
روش اول آموزش فروش اینترنتی
یک وب سایت کارآمد راهاندازی کنید
همانطور که در کاروکسبهای سنتی، هرمغازه یک ویترین دارد؛ در کاروکسبهای اینترنتی نیز، وب سایت نقش ویترین آن کاروکسب آنلاین را دارد. راهاندازی یک وب سایت کارآمد اولین گام ورود به دنیای تجارت آنلاین است. البته شاید راه اندازی وبسایت برای شما اولین قدم نباشد. در این صورت، میتوانید از گام ۳ شروع کنید. این موضوع بستگی به نوع محصول و خدمات شما و البته چشماندازی که برای خود در نظر گرفته اید هم دارد. وب سایت شما باید ارزش کاریتان را به رخ رقبا بکشد و حس حرفهای بودن را به بازدیدکنندگان القا کند. در این مورد دقت لازم را بکار گیرید زیرا آینده فعالیت اینترنتی شما به وب سایت شما بستگی دارد. برای راهاندازی یک سایت میتوانید از طراحان سایت و متخصصین حرفهای در این زمینه استفاده کنید یا خودتان آن را یاد بگیرید. مراقب باشید ، هدف اصلی شما در طراحی وب سایت فروش است. پس خودتان را به عنوان صاحب کاروکسب به اندازه ای درگیر مسایل فنی نکنید که از فروش غافل نشوید. شاید سپردن کار طراحی وب به یک متخصص و نظارت توسط شما کافی باشد.
محصولات خود را در معرض نگاه دیگران قرار دهید
حالا که سایت یا فروشگاه اینترنتی شما طراحی شده است وارد مرحله دوم میشویم. در این مرحله باید برای محصولات خود در سایتتان، صفحهای درست کنید و تمام ویژگیهای محصولتان را در آن ارائه کنید. برای شروع کارتان میتوانید از یک صفحه محصول ابرطلایی الگوبرداری کنید. در این صفحه شما باید تمام اطلاعاتی که ممکن است مورد نیاز کاربران باشد را بیان کنید. کاری کنید کاربران مشتاق به خرید محصولات و خدمات شما شوند.
نمی دانید چطور آنها را مشتاق کنید؟
فروش مهمترین کاری است که یک وب سایت باید انجام دهد. پس فروش را یاد بگیرید و بعداز آن نحوه ترغیب کردن مخاطبین وب سایت به خرید را بیاموزید. در این مرحله هم میتوانید از متخصصان دیجیتال مارکتینگ کمک بگیرید و کار نظارت را خودتان انجام دهید. یادتان باشد برای نظارت بر کار یک متخصص باید تا حدودی اطلاعات کافی درباره دیجیتال مارکتینگ داشته باشید. کمی بیشتر از الفبا.
مشتریان جدید پیدا کنید و مشتریان قدیمی را حفظ کنید
جهت یافتن مشتریان جدید و حفظ مشتریان قدیمی میتوانید از منابع رایگان اینترنتی استفاده کنید. موتورهای جستجو مشتریانی که به دنبال کالا و خدمات مانند شما هستند را به سمت وبسایت شما هدایت میکنند؛ همچنین کاربران شبکههای اجتماعی باید بایکدیگر در مورد برند شما صحبت کنند. این کار از ۲ طریق امکانپذیر است:
بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو (SEO)
تبلیغات پولی گوگل (Google Ads)
برای اینکه در نتیجه جستجوی کاربران دیده بشوید، باید در صفحه اول نتایج گوگل قرار بگیرید. به همین دلیل مهم است که وبسایت شما طبق اصول گوگل سئو و بهینه سازی شده باشد.
سئو، فرآیندی بلند مدت است اما ماندگار. راه دیگر این است که از تبلیغات پولی گوگل که همان ادوردز است استفاده کنید. این کار در مدت زمان کوتاهی شما را در نتایج گوگل نمایش میدهد اما زمانی که شارژتان تمام شود از نتایج حذف خواهید شد. انتخاب با شماست. سایت خود را دائما مورد بررسی قرار دهید بررسی تاثیر وبسایت بر روی کاروکسب شما و کنترل ِ بهینه بودن آن، جزء کارهای اساسی شما خواهد بود. یادداشت کردن آمار و ارقامی که در ادامه به شما میگوییم و بررسی دورهای آنها میتواند به شما کمک کند که به تاثیرات وبسایت خود بر روی کاروکسبتان پی ببرید؛ و در صورت نیاز استراتژی بازاریابی اینترنتی خود را تغییر دهید.
معیارهای مورد بررسی برای سایتتان
تعداد بازدید روزانه و ماهانه
نرخ تبدیل بازدیدکنندگان سایت به مشتری(CTR)
میزان اشتراکگذاری در شبکههای اجتماعی
تعداد ورودیهای گوگل و سایر موتورهای جستجو
بررسی تاثیر تبلیغات اینترنتی بر فروش شما و میزان بازگشت سرمایه
بررسی وضعیت رقبا
روش دوم فروش اینترنتی
با کمک شبکههای اجتماعی خود را معرفی کنید
حالا که صفحات محصولات و خدمات شما در وب سایت آماده شده است، نوبت آن رسیده که خود را به کاربران بیشتری معرفی کنید. برای این کار، بهترین گزینه استفاده از شبکه های اجتماعی مثل اینستاگرام، تلگرام و انجمن های گفتگو است. کالاهای خود را در شبکههای اجتماعی و انجمنهای اینترنتی منتشر کنید و با کاربران به بحث و گفتگو بپردازید. در صورتیکه شبکه مناسبی را برای این کار انتخاب کنید، میزان فروش محصولاتتان افزایش پیدا خواهد کرد.
به صورت کلی توصیه می کنیم اگر کاروکسب کوچک و خانگی دارید، ابتدا تمام انرژی و زمان خود را فقط روی شبکه های اجتماعی بگذارید و سپس به طراحی و راه اندازی سایت فکر کنید.
ابزارهای محبوب در شبکههای اجتماعی برای فروش اینترنتی و ارتباط با مخاطب
Twitter
Twitter سریعترین راه برای درک تغییرات مشتریان شما است؛ زیرا افراد مرتب درباره کاری که انجام میدهند توئیت میکنند. شما میتوانید از Twitter برای پاسخ به سؤالات، ارتباط با مشتریان در رویدادهایتان، به اشتراکگذاشتن اخبار درباره شرکتتان، و همچنین اعلام پستهای اخیر وبلاگها استفاده کنید.
توجه کنید Twitter به دلیل محدودیتهای ارتباطی برای ایجاد رابطه با مشتریان بالقوه کمی دشوارتر است. پس مطمئن شوید Twitter را برای هدف درستی انتخاب میکنید. این شبکه برای بازخورد، به روزرسانیهای سریع و پرسش و پاسخ سریع عالی است و در حقیقت ارتباط شما را با مشتریان پررنگ میکند. کاربران توییتر طیف وسیعی از افراد ۵۰-۱۸ ساله هستند.
LinkedIn
LinkedIn ابزار قدرتمندی برای بازاریابی اینترنتی بوده و این فرصت را برای شما مهیا میکند تا با مشتریان، شرکا، و همکاران خود ارتباط برقرار کنید. حتما در این شبکه یک پروفایل برای خود درست کنید و به معرفی خودتان و کاروکسبتان بپردازید. کاربران شبکه لینکدین، بیش از ۲۰۰ میلیون متخصص از سراسر دنیا هستند. این شبکه به نوعی، محفل متخصصان است.
Instagram
این روزها در هیچ کجا به اندازه اینستاگرام دیده نخواهید شد! اینستاگرام یکی از پرکاربردترین شبکهها است که در آموزش فروش اینترنتی به شما کمک میکند. اینستاگرام فضایی است برای همه: ریز و درشت، کاروکسب قدیمی یا جدید، ارائه دهندگان محصول یا خدمات و… شما در اینستاگرام میتوانید عکس، فیلم و توضیحات محصولات یا خدمات خود را با مخاطب به اشتراک بگذارید و با آنها در تعامل قرار بگیرید. هر کسی که شما حتی فکرش را هم نمیکنید، در این شبکه اجتماعی عضو است. سعی کنید بیشترین بهره را از این شبکه اجتماعی محبوب ببرید.
از هر راهی که شروع کردید ، این مرحله از آموزش فروش اینترنتی مهمه.
برای درک کارآفرینی لازم است تا با الفبای آموزش کارآفرینی آشنا شویم تا بتوانیم بهتر و کاراتر عمل کنیم. کارآفرینی دارای جنبههای بسیار زیادی است. اما آیا تا به حال به ذهن شما رسیده است که هر حرف الفبا میتواند برای یک ویژگی خاص از کارآفرینی باشد؟ به نظر شما الفبای آموزش کارآفرینی شامل چه مواردی میتواند باشد؟ آیا برای شروع و قدم در مسیر کارآفرینی ضروری است که الفبای آموزش کارآفرینی را فرا گیریم؟ با تمام انرژی میگوییم بله. پس برای کارآفرینی نیز لازم است تا مانند هر موضوع دیگری با مفاهیم ابتدایی آن آشنا شویم تا در مسیر پیشرفت، سریعتر قدم برداریم.
کارآفرینی چیست؟
یکی از الفبای آموزش کارآفرینی این است که در ابتدا بدانیم مفهوم کارآفرینی چیست؟ کارآفرینی یا Entrepreneurship واژای نسبتاً قدیمی است که ریشه فرانسوی دارد. کلمه کارآفرین حدود ۳۰۰ سال قدمت دارد و نخستین کسانی که واژهی کارآفرین و مفهوم کارآفرینی را مورد توجه قرار دادند، اقتصاددانها بودند. کسانی مانند ریچارد کانتیلون و آدام اسمیت لغت کارآفرین را در قرنهای ۱۷ و ۱۸ میلادی به کار بردهاند. درواقع تاریخچه کارآفرینی به یک قرن قبل بازمیگردد. با وجودی که حدود ۳۰۰ سال است که برخی افراد کارآفرین نامیده میشوند، اما کارآفرینی به شکلی که ما میفهمیم، تنها حدود یک قرن است که مورد استفاده قرار میگیرد. استفاده از خلاقیت، چیز نویی را همراه با ارزش جدید با استفاده از زمان، منابع، ریسک و به کارگیری همراهان بوجود آورد کارآفرینی گویند. کارآفرینی فقط فردی نیست. سازمانی هم میتواند باشد؛ حتی شرکتهای بزرگ اعم از دولتی و خصوصی هم میتوانند به کارآفرینی دست زنند. امروزه حتی صحبت از دولت کارآفرین به میان آمده است. اما تعریف شومپیتر و ارتورکول رادرباره کارآفرینی بشنوید.
تعریف کارآفرینی از دیدگاه ژوزف شومپیتر
شومپیتر در سال ۱۹۲۸ تعریف کارآفرینی را به صورت زیر مطرح کرده است: عصاره کارآفرینی در درک و بهره برداری از فرصتهاست.
تعریفهای بعدیاش کمی جنبهی کلانتر به خود گرفت. به عنوان مثال تاکید میکرد که…
کارآفرینان کسانی هستند که اقتصاد و سازمانها را زنده میکنند. البته نگاه شومپیتر به کارآفرینی صرفاً در این تعریف خلاصه نمیشد. او ابعاد کارآفرینی را فراتر از مفهوم فرصتجویی و فرصتپروری میدید. شومپیتر به رابطه بین کارآفرینی و نوآوری توجه ویژه داشت. او پنج شیوه نوآوری را مد نظر داشت:
معرفی یک کالای جدید
به کار گیری یک شیوهی جدید برای تولید یک محصول قدیمی
ایجاد یک بازار جدید برای یک محصول موجود
کشف و بهکار گیری یک منبع جدید برای تامین مواد اولیه
ایجاد یک ساختار جدید برای یک صنعت موجود
او چنان دقیق به ویژگیهای کارآفرینان و شیوههای عملکرد آنها میپردازد که امروزه در نوشتههای آکادمیک، گاهی به جای اصطلاح تعریف کارآفرینی توسط شومپیتر از اصطلاح کلیترِ کارآفرین شومپیتری استفاده میکنند تا تمام آنچه او مد نظر داشته حفظ شود و از قلم نیفتد.
تعریف کارآفرینی از دیدگاه دیگر افراد
«ارتورکول»، کارآفرینی عبارت است از فعالیت هدفمند که شامل یک سری تصمیمات منسجم فرد یا گروهی از افراد برای ایجاد، توسعه یا حفظ واحد اقتصادی است. «روبرت نشتات» کارآفرینی را قبول مخاطره، تعقیب فرصتها، ارضای نیازها از طریق نوآوری و تأسیس یک کسب و کار میداند. از نظر «پیتر دراکر» کارآفرینی یک رفتار میباشد و در واقع بکاربردن مفاهیم و تکنیکهای مدیریتی، استانداردسازی محصول، بنا نهادن کار برنهادن کار بر پایه آموزش میباشد؛
کارآفرین کیست؟
دیگر مفهموم ابتدایی در الفبای آموزش کارآفرینی تعرف کارآفرین است. کارآفرین از کلمهEntrepreneur به معنای متعهد شدن است. انگلیسیها سه اصطلاح با نامهای ماجراجو، متعهد و کارفرما را در مورد کارآفرین به کار میبردند. از نظر آنها، کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطرههای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند. در واقع کارآفرین کسی است که نوآوری خاص داشته باشد. این نوآوری میتواند در ارائه یک محصول جدید، ارائه یک خدمت جدید، در طراحی یک فرآیند نوین و یا نوآوری در رضایت رضایت مشتری و… باشد. کارآفرینان در واقع به تغییر به عنوان مقوله تعیین کننده مینگرند، آنها ارزشها را تغییر میدهند و ماهیت آنها را دچار تحول میکنند. آنان برای تحقق این ایده، قدرت ریسکپذیری خود را به کار میگیرند. به درستی تصمیمگیری میکنند و از این رو هر کس به درستی اتخاذ تصمیم نماید به نوعی کارآفرین تلقی میشود. از نظر «شومیتر»، کارآفرین نیروی محرکه و موتور توسعه اقتصادی است. وی مشخصه کارآفرین را نوآوری میداند. همچنین «جفری تیمونز» معتقد است که کارآفرین فردی است که باعث خلق بینشی ارزشمند از هیچ میشود.
کارآفرین از دیدگاهی دیگر
افرادی که یک فرصت شغلی جدید در صنعت ایجاد میکنند کار آفرین هستند. آنها اغلب این کار را با ایجاد شرکتی تازه انجام میدهند. همچنین آنان فرصتهای جدید شغلی را با ورود یک محصول یا ایجاد یک بازار جدید بوجود میآورند. کارآفرینان در کارخانجات بزرگ خطوط تولید تازهای به راه میاندازند و یا با ایجاد بخشهایی تازه که قبلاً وجود نداشت باعث ایجاد بازاری جدید میشوند. به بیان کلیتر کارآفرینان منابع را مدیریت میکنند تا چیز تازهای بسازند اعم از شغل تازه یا کالا یا خدمت یا حتی بازار تازه. تمایز کارآفرینان موفق با دیگر کارآفرینان، سرعت توسعه فعالیت اقتصادی آنان است. آنهایی بیشتر موفق هستند که فعالیت اقتصادیشان را بتوانند به سرعت رشد دهند. آنها به موقعیتهایی در بازار که دیگران به آنها توجهی نمیکنند، توجه میکنند و از آنها بهرهبرداری کرده و این موقعیت را در ذهن خود شکل میدهند. کارآفرینان موفق نسبت تغییر و تحولات بازار، انعطافپذیرند. آنها به دقت پیشبینی میکنند که بازارها در حال تغییر هستند و سپس آماده میشوند که بازارهای جدید را به راه بیندازند. اغلب افراد فکر میکنند کارآفرینان از همان ابتدا موفق هستند چون آنها کالا یا خدمات تازهای ابداع میکنند ؛ اما اینطور نیست و اغلب کارآفرینان موفق کار خود را با افزایش در کیفیت یک کالا یا محصول ایجاد میکنند بدون اینکه چیز تازه ایجاد کرده باشند. آنها تغییر کوچکی روی آنچه دیگران انجام میدادهاند ایجاد میکنند. کارآفرینان پس از شروع کار خود به مشتریان توجه میکنند و با آرامی با اصلاحات دیگر خود را مطرح میسازند.
تاثیر محیط بر فعالیت های کارآفرینانه
طی ۱۰ سال اخیر کارآفرینان میلیونها فرصت شغلی تازه در جهان ایجاد کردهاند. از هر ۶ دانشجو،ریک نفر میگوید هدف شخصیاش تاسیس شرکت خودش میباشد. کارشناسان پیش بینی میکنند در آینده سازمانهای بسیاری متولد خواهند شد. به ویژه افزایش فعالیتهای جسورانه و سرمایهگذاری در بین زنان و اعضای گروههای کوچک و رده پایین پیشبینی میشود. سهم شغل های ایجاد شده بوسیله زنان کارآفرین از ۲۴% در سال ۱۹۷۵ به ۴۰% در سال ۲۰۰۰ افزایش یافته است.
آیا این رشد بیانگر جهش ناگهانی در تولد کارآفرینان است؟
پاسخ منفی است چون سرعت کارآفرینی رابطه مستقیمی با محیط دارد و با شرایط محیط کم یا زیاد میشود. در ایالات متحده سرعت فعالیتهای کارآفرینان در دهه ۱۹۲۰ افزایش یافت و پس از آن در دهه ۱۹۳۰ کاهش یافت و پس از آن و بعد از جنگ جهانی دوم افزایش و پس از آن از در سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ کاهش چشمگیری داشت. دهه اخیر دوره دیگری از رشد کارآفرینی به علت اختراعات انجام گرفته در تراشه ها، کامپیوترها و وسایل ارتباط جمعی راه دور و تکنولوژی ارتباطات میباشد. کاهش سرعت سودها و افزایش سرعت مهاجرتها به افزایش سرعت فعالیت های کارآفرینانه میانجامد. هرچه افراد بیشتری تبدیل به کارآفرینان موفق شوند، با ایجاد ساختارهای اجتماعی بهتر، دیگران را مجبور می کنند تا کارآفرین باشند. همچنین فاکتورهای سیاسی و اقتصادی نقش مهمی ایفا میکنند. به منظور ایجاد تحریک و انگیزه برای انجام کارآفرینی بسیاری از کشورهای آسیایی و اروپایی تسهیلات ویژهای مهیا کردهاند و مالیات هایشان را کاهش دادهاند. هدف دولتها از این سیاست حصول اطمینان در این زمینه است که کشورشان از جهش کارآفرینانه عقب نماند؛ زیرا که دستیابی به تکنولوژیهای جدید، آن را ممکن میسازد.
اشتباه رایج درباره کارآفرینی
نکته ای که در الفبای آموزش کارآفرینی باید درنظر این است که برخی از مردم به اشتباه کارآفرینی را صاحب مشاغل کوچک بودن میدانند. در آمریکا مشاغل کوچک به کارخانههایی که کمتر از ۵۰۰ کارمند دارند گفته می شود بنابراین واژه صاحب مشاغل کوچک به شخصی که صاحب حق مالکیت کارخانه با زیر ۵۰۰ کارگر است گفته میشود. اداره مشاغل کوچک (SBA) (small business administration) یک نهاد دولتی است که مسئول حمایت از فعالیتهای مشاغل کوچک است. این نهاد منابع سودمند زیادی برای کسانی که چنین مشاغلی را ایجاد کرده و آنرا به خوبی مدیریت میکنند ارائه میدهد. در سال ۲۰۰۰ در آمریکا ۲۴ میلیون شغل کوچک وجود داشته که این تعداد ۴۰% کارخانه های آمریکا و ۷۵% تمام مشاغل جدید ایجاد شده است. بسیاری از کارآفرینان برای مدت کوتاهی صاحبان مشاغل کوچک هستند. اما تمام صاحبان مشاغل کوچک کارآفرین نخواهند شد؛ به عبارت دیگر همه صاحبان مشاغل کوچک وارد یک فعالیت شغلی جدید نمی شوند.
عوامل کلیدی در کارآفرینی
۶ عامل کلیدی در مورد کارآفرینی وجود دارد که جزئی از الفبای آموزش کارآفرینی هستند:
تعریف هدف
داشتن افق و چشمانداز
بکارگیری خلاقیتهای ذهنی
جامعهگرا و جامعهپذیر بودن
شهامت، ابتکار، امیدوار و ریسکپذیر بودن
واقعبینانه برخورد کردن با تفاوت بین خلاقیتها و فرصتها
A در الفبای آموزش کارآفرینی = ASSETS
منظور از ASSETS در الفبای آموزش کارآفرینی همان داراییها و منابع لازم هستند. منابع و داراییها شامل منابع مالی، فیزیکی، منابع انسانی، فرآیندهای سازمانی، فناوری یا منابع معنوی مانند برندها میباشند. مزیت کارآفرینی پایدار، داشتن دارایی های منحصر به فرد است. کارآفرینی اغلب به عنوان ایجاد فرصتهایی برای ترکیب، استقرار و کنترل منابع بدون در نظر گرفتن مالکیت فعلی آنها میباشد. اما باید گفت معمولا کارآفرینان در ابتدا دارایی و منابع زیادی ندارند. درنهایت ایجاد، توسعه و استفاده از مزیت رقابتی در اختیار داشتن منابع، داراییها یا تواناییهای منحصر بفرد است.
B در الفبای آموزش کارآفرینی = Behavior
کارآفرینی به نوعی یک جنبه رفتاری است که بخشی دیگر از الفبای آموزش کارآفرینی است. رفتار یک عنصر مرکزی در فرایند کارآفرینی است و اقدامات فردی آن چیزی است که بصورت کارآفرینانه میسازند. رفتار کارآفرینانه نتیجه توسعه موفق یک سازمان توسط یک کارآفرین و رشد آن است.
C در الفبای آموزش کارآفرینی = Creativity
خلاقیت رکن اساسی کارآفرینی است و به نوعی به ایدههای نو و ناب اشاره دارد. در الفبای آموزش کارآفرینی خلاقیت شامل گرفتن ایدهها، تبدیل آنها به محصولات و خدمات و سپس ایجاد یک سرمایه گذاری و ریسکپذیری برای ورود محصول به بازار است.
D در الفبای آموزش کارآفرینی = Different
کارآفرینان با انجام کارهای متفاوت انگیزه میگیرند تا کارهایی را که لازم است، انجام دهند. کارآفرینان افرادی هستند که چیزی متفاوت ایجاد می کنند. در مطالب بعدی دیگر حروف الفبای آموزش کارآفرینی را با شما در میان میگذاریم.
کلام آخر
پس بسیار حیاتی است که قبل از شروع هر کاری از جمله ورود در زمینه کارآفرینی لازم است تا با الفبای آموزش کارآفرینی آشنا شویم. این آگاهی، موجب میگردد تا با بینش بیشتری نسبت به موضوع عمل کنیم.
این روزها واژه کارآفرینی را زیاد میشنوید اما تا به حال فکر کردید که نقطه ابتدایی این موضوع آموزش کارآفرینی در مدارس است. در رسانهها از افراد کارآفرین تجلیل شده و از آنها به عنوان الگوی موفق در کسب و کار نام میبرند. دنیای امروز، دنیایی پیچیده است که با بارش ایدههای ناب همراه است. اما واقعا چرا باید آموزش کارآفرینی در مدارس آغاز شود؟ کارآفرینی تبدیل به یک ضرورت برای جوامع مختلف شده است؛ زیرا نه تنها امکان رسیدن فرد به منابع مالی حاصل از ایده را آسان میکند… بلکه با حل مسائل به شیوهای نو، موجب پیشرفت و توسعه یک کشور نیز میشود. با توجه به اهمیت و فواید کارآفرینی، کشورهای مختلف از جمله ایران در پی تأسیس و گسترش مدارس کارآفرینی و آموزش کارآفرینی در مدارس جهت شناسایی و تربیت افراد کارآفرین میباشند. ایجاد فرصت کارآفرینی در ایران میتواند آینده روشنی را در زمینههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی برای کشور رقم بزند.
ضرورت آموزش کارآفرینی در مدارس
برخی مدارس عمومی و خصوصی در حال مدرن سازی هستند و آموزش کارآفرینی در مدارس آغاز شده است. دانش آموزان برای حل مشکلات با هم،کار گروهی انجام می دهند، به طور آنلاین آموزش می بینند و علم و هنر را با هم ادغام میکنند. اکثر موسسات آموزش کارآفرینی در مدارس را که باید محور آموزش آنها باشد را آموزش نمیدهند. آموزش کارآفرینی از نظر تمام زمینه های اجتماعی و اقتصادی به نفع دانش آموزان است؛ زیرا به کودکان یاد می دهد آزادانه فکر کنند و مهارت ها و استعدادهای غیرمتعارف خود را پرورش دهند. علاوه بر این فرصتهایی ایجاد و عدالت اجتماعی را تضمین می کند، و اعتماد به نفس را به دانشآموزان القا میکند. حتما لازم نیست که مدارس خودشان این مهارت ها را تدریس کنند، بلکه می توانند با سازمان های دیگر در ارتباط باشند. آموزش کارآفرینی در مدارس منجر به افزایش فرصت های اقتصادی شود. افراد معمولا کودکان را به ریسک پذیری و اشتباه کردن تشویق نمی کنند، در حالی که این دو کار برای ابتکار و خلاقیت ضروری هستند. شاید اگر دانش آموزان به مطالعه کارآفرینی بپردازند مجبور شوند آزادانه فکر کنند تا شکست خورده و باز به راه خود ادامه دهند. این تجربیات به آنها الهام می بخشند تا افرادی خلاق، مبتکر و نوآور گردند. کارآفرینی از مهارت ها و استعدادهایی استقبال میکند …که اگر دانش آموزان در کلاس درس های معمولی آن استعدادها را از خود نشان دهند توسط معلم جریمه و تنبیه می شوند. به لطف افراد آینده نگر و سازمان ها آموزش کارآفرینی در مدارس راه یافته است. با پیشرفت در روند آموزش کارآفرینی در مدارس دانش آموزان را تشویق می کند… در همان اوایل دبیرستان، شرکت های خود را راه اندازی کنند؛ و مدارس از این طریق سرمایهگذاران خلاق و خطرپذیر بتوانند بودجه ی استارتاپ های دانشآموزان را تامین نمایند.
هدف از آموزش کارآفرینی در مدارس
این روزها پیشرفت فناوریهای نوین و تغییر در سبک زندگی منجر به تغییر در شغل افراد شده است؛ تا حدی که استخدام دائمی و مادامالعمر در شرکتها و سازمانها تقریبا از بین رفته است. از طرف دیگر با وجود فرصتهای مختلف کسب وکار و کارآفرینی در صنایع مختلف نیازمند انسانهای توانا با قابلیتهای کارآفرینانه است. بدین ترتیب عنوان آموزش کارآفرینی در مدارس مطرح میشود. یکی از برجستهترین اهداف آموزش و پرورش در هر کشوری، پرورش استعدادها و تربیت افراد شایسته و مولد برای ورود به بازار کار و صنعت است. باتوجه به نقش و اهمیت کارآفرینی در ابعاد زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، از نظام آموزشی هر کشوری انتظار میرود افراد شایسته کارآفرین را تربیت نماید. به همین دلیل در برنامههای آموزشی کشورهای توسعه یافته آموزش کارآفرینی در مدارس جزء لاینفک برنامههای درسی رسمی و غیررسمی آن کشورهاست. در بسیاری از کشورها برنامههای متناظر با کارآفرینی در مدارس و دانشگاهها ارائه شده است. شاید برایتان جالب باشد که در کشورمان سابقه آموزش کارآفرینی در آموزش و پرورش به دهه هفتاد برمیگردد که در مقایسه با آموزش عالی با سابقهتر است. امروزه انتظار میرود با گذشت بیش از دو دهه تجربه آموزش کارآفرینی در مدارس ، دانشگاهها و مدارس بصورت منسجم و یکپارچه و هماهنگ برنامه آموزش کارآفرینی را در تمام سطوح رشته های تحصیلی فراگیر نمایند.
چه اقداماتی برای نهادینه سازی آموزش کارآفرینی در مدارس و آموزش و پرورش لازم است؟
تدوین سیاست کلی برنامه آموزش کارآفرینی در نظام آموزش و پرورش با استفاده از تجربیات سایر کشورها و نظرات خبرگان.
قرارگیری موضوع کارآفرینی در کتابهای درسی پایهها و رشتههای مختلف تحصیلی.
چرا که به جای آموزش مستقیم و داشتن درس مجزای کارآفرینی بهتر است کارآفرینی با رویکرد تلفیقی با سایر علوم و دروس پیوند خورد. به عنوان مثال در همه دروس ازجمله جغرافیا، جامعه شناسی، شیمی، فیزیک، ریاضی میتوان بکار برد. در تدوین محتوای آموزش کارآفرینی در مدارس سطح و توانایی دانشآموزان بسیارمهم و حیاتی است؛ چرا که باتوجه به پیچیدگی مفهوم کارآفرینی امکان معرفی و یادگیری همه موضوعات آن برای مخاطبین در هر سنی میسر نیست.
آموزش مسئولین آموزش و پرورش به ویژه معلمان درباره نقش و اهمیت کارآفرینی در جامعه و شیوه آموزش و یادگیری آن برای دانش آموزان
تدوین محتوای الکترونیکی کارآفرینی در قالب چندرسانهای - این محتوا برای مخاطبین کودک و نوجوان در مقایسه با محتوای کتاب درسی باید جذاب تر باشد.
برگزاری مراسم ها و آیین های ترویج آموزش کارآفرینی در مدارس - میتوان از دانش آموزان سابق که به عنوان کارآفرین در جامعه فعالیت میکنند، برای ارائه و انتقال تجربیات خود به دانش آموزان دعوت کرد.
برپایی دورههای کارورزی کارآفرینانه برای دانش آموزانی که میخواهند کارآفرین شوند.
تربیت معلمان خاص برای آموزش کارآفرینی در مدارس - این معلمان بصورت حرفهای مسائل و موضوعات آموزش کارآفرینی در آموزش و پرورش را لمس و تجربه کرده و به دیگران انتقال میدهند.
آموزش فعالیتهای عملی محور کارآفرینی به جای آموزش معلم محور، بطوریکه دانش آموزان از طریق انجام فعالیت و درگیر شدن با کارآفرینی آشنا شوند.
رویکرد مدارس کارآفرینی
در بسیاری از کشورها، آموزش کارآفرینی در مدارس آغاز شده است. کارآفرینی به عنوان واحدهای درسی در بسیاری از مدارس تدریس میشود. در دنیا مؤسساتی هستند که مهارتهای کارآفرینی را در طی دورههایی به دیگران آموزش میدهند. بسیاری از نظریهپردازان معتقدند که اصول و مبانی کارآفرینی باید در ردههای سنی پایینتر آموزش داده شود؛ تا هرگاه فرد به سن جوانی رسید این آموزشها نمود بیرونی پیدا کند و در زمان درست فرد را تبدیل به یک کارآفرین کند. آموزش کارآفرینی در مدارس با یک شعار همراه است که “ مشکلات یک فرصت هستند“. یک کارآفرین ابتدا باید مشکلات را در اطرافش شناسایی کند… سپس به عنوان یک فرصت جدید، برای برطرف کردن آن به راه حلهایی سریع و بدیع فکر کند. برای رسیدن به این هدف، آموزش کارآفرینی در مدارس سعی در افزایش توانایی برای تغییر در نگرش افراد دارد. تاکید مدارس کارآفرینی بر روی یادگیری است. مهارتهایی به صورت تئوری و عملی جهت تغییر دیدگاه، تفکر عمیق و سیستماتیک، تقویت کار تیمی به افراد آموزش داده میشود. زمانی یک مدرسه کارآفرینی به هدف خود میرسد که ایدههای افراد آموزش دیده به مرحله کاربرد برسد.
کاربرد رویکرد مدرسه کارآفرینی
رویکرد مدرسه کارآفرینی در همه جا کاربرد دارد. رویکرد مدرسه کارآفرینی بیش از همه در مدارس کسب و کار موردنیاز است. زیرا تواناییهای تکمیلی مدیران و کارآفرینان در مدارس کسب و کار میتواند به ابداع و نوآوری بیشتر در شرکت های بزرگ و نوین منتهی گردد. اما ایده های مربوط به رویکرد مدرسه کارآفرینی و آموزش کارآفرینی در مدارس نیازمند ارتقا سطح تفکر آموزشی ما می باشد؛ همانند اینکه چگونه دانشجویان و اساتید میتوانند از طریق هم اندیشی، موفق به کشف ناشناخته ها شوند. پس چنانچه به توسعه دانش مدیریتی بمنظور تغییر توانایی خود در جهت مدیریت شرکت ها و سازمان های نوین می اندیشید… تغییر و تحول در نظام کارآفرینی کنونی حاکم بر شرکت های جهان از ضروریات آن می باشد.
مدارس کارآفرینی در ایران
شرایط فعلی کشور اقتضا میکند تا افراد خلاق با ایده و راه حلهای نو، پا در عرصه کسب و کار بگذارند. پرداختن به موضوع آموزش کارآفرینی در مدارس و فراهم کردن فرصت های کارآفرینی در ایران بیش از پیش مورد نیاز است. باید همواره در نظر داشته باشید چیزی که سرنوشت انسان را میسازد استعدادهایش نیست، انتخابهایش میباشد؛ و امروزه کارآفرینی چیزی بیش از یک انتخاب است و تبدیل به ضرورت شده است. هدف از آموزش کارآفرینی در مدارس این است که جوانان بهجای اینکه به فکر استخدام و تحقق اهداف مدیر خود باشند… با خلاقیت و طرح ایدههای نو با کسب مهارتهای کارآفرینی برای تحقق رویاهای خودشان تلاش کنند. تربیت نیروی انسانی خلاق، متخصص، کارآفرین، مسئولیتپذیر، آیندهنگر، فعال و نوآور از اهداف آموزش کارآفرینی در مدارس است.
در مدارس کارآفرینی افراد از ابتدا با مهارتهای اجتماعی آشنا میشوند.
در ایران هنوز فاصله زیادی تا رسیدن به مدارس کارآفرینی موفق و پربازده و آموزش کارآفرینی در مدارس مانده است. در این زمینه هم باید از طرف بخش خصوصی و هم بخش دولتی حمایتهایی صورت پذیرد. بسیاری از مدارس و مؤسسات کارآفرینی علاوه بر آموزشهای تئوریک با برگزاری کلاس و کارگاههای مختلف به آموزش توانمندیهای اجتماعی، مهارتهای ارتباطی، رویکردهای خلاقانه و… میپردازند. هدف آنها کاهش افرادی است که بدون در نظر گرفتن نیازهای جامعه وارد دانشگاه شده؛ به دلیل فرآیند آموزشی ناقص و ناکارآمد، بدون یادگرفتن مهارتهای لازم و کاربردی… پس از فارغالتحصیلی بهجای اینکه جذب بازار کار مرتبط با رشته خود شوند فقط آمار بیکاران را بالا میبرند. افراد کارآفرین علاوه بر اینکه میتوانند به موفقیتهای بزرگ و منافع شخصی برسند… میتوانند منشأ تحولات بزرگی در زمینههای صنعتی، تولیدی و خدماتی شوند. در مدارس کارآفرینی دستیابی به منابع و منافع مالی ناشی از کارآفرینی، یک ارزش تلقی میشود؛ و این ارزش خود انگیزهای برای خلق ایدههای نو و به ثمر رساندن آنها میباشد.
بخشی از اقداماتی که در مدارس کارآفرینی صورت میپذیرد:
افزایش مهارت در کارهای تیمی
پرورش خلاقیت
برنامهریزی شخصی بلندمدت
مهارتهای تقویت سخنوری و فن بیان
شناسایی افراد خلاق و نوآور
مهارتهای افزایش تحمل شکست
شناسایی و فروش ایدههای ناب
فراگیری تکنیکهای ایده یابی و حل مسئله
آشنایی با رشتههای دانشگاهی و حوزه کاری آنها
و…
در کشور ما علیرغم وجود این تصور اشتباه که آموزش کارآفرینی در مدارس یک پدیده مربوط به بخش خصوصی است؛ دولت میتواند تأثیر زیادی بر سلامت محیط کارآفرینی داشته و سبب عملکرد بهتر کارآفرینان در راستای رشد اقتصادی کشور شود. دولت میتواند با سرمایهگذاری در تأسیس و ایجاد فرصتهای کارآفرینی در ایران مشارکت کند… تا استعدادهای بیشتری کشف و به کار گرفته شوند. پرورش افراد خبره و خلاقی که برای بزرگترین مشکلات، راهحلهای سریع و درست ارائه میکنند… میتواند سرمایهگذاری پرسودی برای یک کشور محسوب شود.
کلام آخر
در پایان ذکر این نکته ضروری است که هدف از آموزش کارآفرینی در مدارس تنها راه اندازی کسب وکار و کارآفرینی انتفاعی برای خود نیست؛ بلکه کارآفرینی یک شیوه ی زندگی است که در تمام ابعاد زندگی فردی، سازمانی و اجتماعی فرد کاربرد دارد. دانش آموزان به عنوان کارمندان، مسئولان، مدیران و کارآفرینان آینده کشور هستند؛ چنانچه با این مباحث آشنا شوند، در تصمیم گیری زندگی و شغلی برای خود، سروکار داشتن با کارآفرینان و حل مسائل و مشکلات آنان بهتر عمل خواهند نمود.
برای شروع کارآفرینی باید به اهمیت آموزش کارآفرینی پی برد. چرا که بدون دانستن اهمیت یک موضوع، سپری کردن مسیر درست و انتخاب های درست ممکن نیست. اغلب کارآفرینان به عنوان سرمایههای ملی در نظر گرفته میشوند. کارآفرینان میتوانند مسیر زندگی و کار ما را تغییر دهند. اگر در مسیر کارآفرینی موفق شوند، انقلابهایشان ممکن است زندگی ما را بهبود بخشد. با سرمایهگذاری مناسب در کارآفرینی و شروع کارآفرینی در مدارس، تحول اساسی ایجاد میشود. منظورمان از سرمایهگذاری در کارآفرینی، ایجاد کسب و کارهای جدید است که تأثیر مثبتی بر خروجی اقتصادی کشور دارد. در کشورهایی که میزان سرمایهگذاریشان در آموزش کارآفرینی بیشتر است، از سطح تولید و بهرهوری بیشتری برخوردارند؛ برعکس کشورهایی که به این مهم توجهی ندارند، سطح تولید و بهرهوریشان پایین میباشد. اهمیت آموزش کارآفرینی در تولید محصولات و خدمات جدید برای یک کشور و حتی یک منطقه بسیار حائز اهمیت است
کارآفرینی چیست؟
کارآفرینی فرآیندی است که در آن فرد دارای ایده و فکر جدید است و با بکارگیری منابع از طریق ایجاد کسبوکار که توأم با مخاطره مالی و اجتماعی و حیثیتی است، محصول و خدمت جدیدی به بازار عرضه میکند. در گستره هزاره جدید، آموزش کسبوکار و فرهنگ کارآفرینانه راهکار ارزشمندی برای ایجاد تفکر کارآفرینی و ایجاد اشتغال دانشآموختگان آموزش عالی است؛ که اهمیت آموزش کارآفرینی را نشان میدهد. با این حال، ارتقای کارآفرینی با آموزش همواره با چالش همراه بوده و تحقیقات مرتبط به آن هنوز در مرحله اکتشاف است. بیشتر محققان کارآفرینی توجه خود را به فرآیند راهاندازی کسبوکار (مرحله بعد از تصمیم گیری) معطوف ساختهاند و از مرحله تصمیمگیری غفلت ورزیدهاند، در حالی که قبل از مرحله راهاندازی، مرحله تصمیمگیری قراردارد. در مرحله تصمیمگیری، به این نکته توجه میشود که چه عوامل و عناصری باعث میشود تا فرد تصمیم بگیرد که از میان گزینههای شغلی مختلف، راهاندازی کسبوکار را انتخاب کند.
کارآفرین کیست؟
امروزه یکی از راهبردهای اساسی که جهت توسعه اقتصادی کشورها و دستیابی به توسعه پایدار مطرح است توسعه کارآفرینی در بعد فردی و سازمانی است. از جمله اقدامات لازم برای دستیابی به این مهم، بسترسازی است که یکی از مهمترین جنبههای آن شناخت و توسعه فرهنگ کارآفرینی است. کارآفرین کسی است که یک یا چند کسب و کار را سازماندهی و اداره میکند. در تعریف دقیقتر، هر کسی که مشکلات را شناسایی و حل کند و اینکار را با خلاقیت، نوآوری، فرصتشناسی، ریسکپذیری و بدون وابستگی انجام بدهد کارآفرین است. کارآفرینی را میتوان در حوزههای مختلف تعریف کرد اما بیشتر در حوزه تجارت و کسب و کار مورد استفاده قرار میگیرد. کارآفرینان ویژگیهای مشخصی داشته که بر اساس نتایج تحقیقات صورت گرفته بسیاری از آنها اکتسابی بوده و ارائه راهکارهایی جهت ارتقا و تشویق خصوصیات کارآفرینی منجر به رواج روحیه کارآفرینی در میان افراد جامعه میگردد. مسلما لازمه این امر، شناسایی و تبیین خصوصیات مثبت کارآفرینی است. کارآفرینی و کارآفرین دو واژهای هستند که امروزه در رسانهها مکررا مطرح شده و به همین دلیل اکثر نسل جوان جامعه با نمونههایی از مصادیق آن آشنا بوده و به محض شنیدن این واژگان، کارآفرینان مشهورى را در ذهن خویش به یاد میآورند. کارآفرینان با ابتکار عمل خود کیفیت زندگى در جامعه را بهبود میبخشند، افزایش بهرهوری، فراهم نمودن سرگرمیهای بیشتر، بهبود وضعیت بهداشت و سلامتى و نیز ارتقاء ارتباطات از جمله نتایج فعالیت این افراد به شمار میرود.
۶ دلیل اهمیت آموزش کارآفرینی
اولین دلیل اهمیت آموزش کارآفرینی : کارآفرینان کسب و کار جدید ایجاد میکنند.
پیشنهادات نو همراه با خلاقیت توسط کارآفرینان، موجب تولید کالاها و خدمات جدید و در نتیجه موجب افزایش اشتغالزایی میشود. ایجاد کسب و کارهای جدید میتواند یک اثر پویا و رضایتبخش در اقتصاد یک کشور داشته باشد. مشارکت شرکتهای مربوطه یا بخش هایی که از سرمایهگذاریهای جدید حمایت میکنند، به توسعه اقتصادی بیشتر میانجامد. به عنوان مثال، درکشور هند در دهه ۱۹۹۰ چند شرکت فناوری اطلاعات به عنوان مراکز محرک، صنعت فناوری این کشور را در زمینه برنامهنویسی توسعه دادند. به طرز عجیبی در کشور هند در زمینه برنامهنویسی پیشرفت سریعی صورت گرفت؛ اما مهمتر از همه، میلیونها نفر از بخشهای دیگر از آن بهرهمند شدند. کسب و کار در صنایع وابسته به برنامهنویسی، مانند عملیات مرکز تماس، شرکت های تعمیر و نگهداری شبکه و ارائه دهندگان سخت افزار، نیز رونق یافت. همچنین مؤسسات آموزشی نیز دورههایی برای کارکنان فناوری اطلاعات ارائه دادند که بتوانند در زمینه شغلیشان کارآفرین باشند و به مشاغل بهتری دست پیدا کنند. سازمانهای توسعه زیرساختها و حتی شرکتهای املاک و مستغلات نیز در این زمینه برای رشد کشورشان سرمایهگذاری کردند؛ چرا که کارمندان به دنبال بهبود زندگی بهتر بودند. با این حال میبینید که نقطه شروع ایجاد کسب و کارها از کارآفرینان است اما دیگر شرکتها نیز چطور درگیر این موضوع میشوند؛ و همچنین چگونه مانند یک بازی دومینو همه چیز به هم مرتبط است. بنابراین کارآفرینان مزایای زیادی را در طیف وسیعی از اقتصاد ایجاد میکنند.
دومین دلیل اهمیت آموزش کارآفرینی : کارآفرینان موجب افزایش درآمد ملی میشوند.
سرمایه گذاری در کارآفرینی به معنای ایجاد ثروت جدید است. چطور کارآفرینان میتوانند منجر به افزایش ثروت ملی شوند؟ کارآفرینان با ایجاد کسب و کارهای جدید، محصولات و خدمات جدید، فناوریهای جدید منجر به ایجاد بازارهای جدید و ایجاد ثروت در کشور میشوند. افزایش اشتغال و درآمد بیشتر در کسب و کارها، نهایتا منجر به افزایش درآمد ملی میشود؛ و بسیاری از مالیاتها و هزینههای بالای دولت جبران میشود. همچنین میتوان از این درآمدها جهت سرمایهگذاری در سایر بخشهای دیگر مانند سرمایه انسانی بهره برد. همچنین به ایجاد سرمایههای جدید، میتوان زمینه آموزش افراد از جمله کارگران را نیز فراهم کرد.
سومین دلیل اهمیت آموزش کارآفرینی : کارآفرینان تغییرات اجتماعی ایجاد میکنند.
کارآفرینان از طریق پیشنهادات منحصر به فرد خود از کالاها و خدمات جدید، از سنتهادور میشوند؛ و از طریق کاهش وابستگی به سیستمها و تکنولوژیهای منسوخ، به طور غیر مستقیم منجر به تغییراتی میشوند. این تغییرات منجر به بهبود کیفیت زندگی، افزایش روحیه و آزادی اقتصادی میشود. به عنوان مثال، تأمین آب در مناطق کم آب، در برخی مواقع، مردم را مجبور به توقف کسب و کارشان برای جمع آوری آب میکند. قطعا این کار معظلی است و بهرهوری و درآمد آنها را تحت تأثیر قرار خواهد داد. تصور کنید یک پمپ نوآورانه، اتوماتیک، کم هزینه، مبتنی بر جریان، که میتواند به طور خودکار داخل ظروف خانگی خانه مردم را پر از آب کند؛ چنین تأسیساتی اطمینان میدهد که مردم قادر به تمرکز بر مشاغل اصلی خود و کسب و کارشان هستند؛ بدون اینکه نگران یک ضرورت اساسی مانند انتقال آب باشند. اختصاص زمان بیشتر به کسب و کار به معنی رشد اقتصادی است. در مثالی دیگر، گوشیهای هوشمند و اپلیکیشنها هستند که انقلابی در سرتاسر جهان ایجاد کردهاند. انقلاب گوشیهای هوشمند تنها مختص کشورهای ثروتمند و یا افراد غنی نیست؛ این انقلاب تکنولوژیکی در کارآفرینی، تأثیرات عمیق و طولانی مدت در تمام کشورها دارد. خبر خوب این است که کارآفرینان در کشورهای توسعه نیافته به دلیل اینکه از مزایای پایینتری نسبت به زندگی مرفه برخوردارند… میتوانند از این فرصت استفاده کنند و به ابزارهای مشابه همتایان خود در کشورهای ثروتمند دسترسی پیدا کنند؛ و با تغییراتی در آنها و بومیسازیشان، فرصتهای جدید ایجاد نمایند.
چهارمین دلیل اهمیت آموزش کارآفرینی : کارآفرینان جامعه را توسعه میبخشند.
کارآفرینان به طور منظم فعالیتهای کارآفرینی را با دیگر افراد ذینفع پرورش میدهند. آنها همچنین در پروژههای اجتماعی سرمایهگذاری میکنند و به سازمانهای خیریه محلی نیز کمک مالی میکنند. این موجب پیشرفت بیشتر و فراتر از سرمایهگذاریهای شخصیشان میشود. برخی از کارآفرینان معروف مانند بیل گیتس از پول خود برای تأمین هزینههای آموزش و پرورش و بهداشت عمومی استفاده میکنند. افزایش کیفیت و توسعه جوامع، همان انگیزه کارآفرینان برای پیشبرد فعالیتها میباشد.
پنجمین دلیل اهمیت آموزش کارآفرینی : کارآفرینان نیاز به بستر قانونی دارند.
مقررات یک کشور نقش مهمی در پرورش کارآفرینی ایفا میکنند، چرا که قوانین، نقش حیاتی در فراهم کردن بسترسازی کارآفرینی دارند. کارآفرینی در بستر غیرقانونی ممکن است منجر به معظلات اجتماعی ناخواسته شود؛ از جمله اقدامات ناعادلانه بازار، فساد فراگیر، بحران مالی و حتی فعالیت های جنایی و… در شرایط نامناسب تعداد قابل توجهی از کارآفرینان که از نظر قانونی حمایت نمیشوند…. ممکن است منجر به رقابت شدید ناسالم و از دست دادن انتخابهای حرفهای برای افراد شوند. سرمایهگذاریهای نادرست در کارآفرینی، ممکن است منجر به نابرابری درآمد شود و شهروندان بیشتری ناراضی باشند. قاونین و مقررات یک کشور باید تعامل درستی بین کارآفرینی و توسعه اقتصادی فراهم کنند؛ اگر ما مزایا و معایب را درک کنیم، یک رویکرد متعادل برای پرورش کارآفرینی، قطعا منجر به تاثیر مثبتی بر اقتصاد و جامعه خواهد گذاشت.
علوم پزشکی در کارآفرینی
مطالعات کارآفرینی و آموزش کارآفرینی در حوزه علوم پزشکی بسیار محدود و کم است. شاید علت آن ماهیت این رشتهها یا ناآگاهی بخشی در این حوزه باشد. آنچه آمارها نشان میدهد حاکی از بیکاری فارغالتحصیلان گروههای علوم پزشکی نیز هست. با توجه به اهمیت خدمات حوزه سلامت و رسالت دانشگاههای علوم پزشکی در جهت تربیت نیروی انسانی متعهد و کارآمد… بر اساس نیازهای در حال تغییر جامعه در علوم پزشکی، ضرورت آموزش و توسعه کارآفرینی در این دانشگاهها نیز بیش از پیش احساس میشود.
کلام آخر
اگر بخواهیم بطور خلاصه اهمیت آموزش کارآفرینی را بیان کنیم این است که… علاوه بر ایجاد ثروت از سرمایهگذاریهای کارآفرینی، شغل و شرایط بهتری را برای یک جامعه ایجاد میکنند. پس با دانستن دلایل و اهمیت کارآفرینی میتوانید کارآفرین موفقی باشید.
برای شروع حاضرید؟