5 نکته دیجیتال مارکتینگ برای افزایش فروش


یکی از مهم ترین حوزه هایی که امروزه به آن توجه بسیاری می شود دیجیتال مارکتینگ است. چرا که در عصر حاضر و با روی کار آمدن تکنولوژی های جدید در این حوزه، افراد با استفاده از بازاریابی دیجیتال شرایط کسب و کار خود را بهبود می بخشند. اما همواره در خصوص استراتژی هایی که در این زمینه استفاده می شود سوالاتی مطرح است. چگونه می توان بهترین استراتژی را برای برقراری ارتباط با مشتریان انتخاب نمود؟ از چه ابزارهایی باید در این زمینه استفاده کرد؟ ممکن است اینها سوالات ذهن شما نیز باشند. در این مقاله تلاش بر این است تا به شما بهترین روش های بهینه سازی عملکرد و هزینه های مربوط به بازاریابی دیجیتال آموزش داده شود. پس اگر تمایل دارید در این زمینه اطلاعات بیشتری کسب کنید تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.

سعی کنید یک ترکیب هوشمندانه از تکنیک های مختلف بازاریابی را انتخاب نمایید
در بازاریابی هیچ روش درست یا غلطی وجود ندارد. تنها نکته این است که برخی از این استراتژی ها برای کسب و کار شما نتیجه بخش هستند و برخی دیگر نیستند. به همین دلیل توصیه می شود که در برنامه بازاریابی خود به شکلی هوشمندانه از چندین روش مختلف استفاده کنید و خودتان را به یک روش تنها محدود نکنید. به عنوان مثال ممکن است استفاده از تبلیغات کلیکی گوگل در کنار بازاریابی رسانه های اجتماعی بتواند نتیجه بسیار مناسبی را برای شما به همراه داشته باشد. در حالی که استفاده از تبلیغات کلیکی به تنهایی نتواند تاثیر چندانی داشته باشد. به خاطر داشته باشید که شما با استفاده از تبلیغات از طریق چندین روش دیجیتال مارکتینگ در برابر دید مشتریان بالقوه خود قرار می گیرید و می توانید آنها را به سمت محصولات یا خدمات خود جذب نمایید. یکی دیگر از استراتژی های بسیار مناسب دیجیتال مارکتینگ استفاده از کمپین های بازاریابی وابسته است. اگر شما با کانال های بازاریابی وابسته همکاری داشته باشید، می توانید فروش خود را به حداکثر رسانده و کمپین های بازاریابی خود را مدیریت کنید. توصیه ما به شما این است که قبل اقدام برای تدوین برنامه بازاریابیتان، بخشی از بودجه دیجیتال مارکتینگ خود را به بازاریابی وابسته اختصاص دهید. این کار باعث می شود که افراد ترغیب شوند که محصولات یا خدمات شما را تبلیغ کنند و به شکل بهتری روی برنامه بازاریابی و جذب مخاطبین تمرکز کنند.

روی استراتژی بازاریابی از طریق گوشی های تلفن همراه سرمایه گذاری کنید
به دلیل استفاده گسترده از گوشی های تلفن همراه نیاز است که روی دیجیتال مارکتینگ از طریق تلفن های همراه به شکل مناسبی سرمایه گذاری شود. شما با این کار می توانید محتوا، خدمات و اطلاعات مورد نظر خود را در اختیار مخاطبین آنلاین خود در سرتاسر جهان قرار دهید. طبق تحقیقات انجام شده افراد زمان بسیار زیادی را در گوشی های تلفن های همراه خود سپری می کنند. در نتیجه اگر روی این نوع از تبلیغات سرمایه گذاری کنید، می توانید تا حد زیادی مطئن باشید که توسط تعداد زیادی از مشتریان بالقوه خود دیده می شود. دقیقا به همین دلیل است که کسب و کارهای مختلف باید از ابزارهای مناسب برای پیگیری فرآیندهای بازاریابی خود از طریق گوشی های تلفن همراه استفاده نمایند. این ابزارهای در زمینه دیجیتال مارکتینگ به کسب و کار شما کمک کرده و اطلاعات مربوط به تلفن های همراه را در اختیار شما قرار می دهد. استفاده از این ابزارها می تواند باعث شود که شما اطلاعات دقیق تری درباره کانال های ارتباطی مختلفی که از آنها استفاده می کنید به دست آورید. در نتیجه به شکل مناسب تری می توانید کانالی که بیشترین ترافیک را برای کسب و کار شما ایجاد می کند را شناسایی نمایید.

محتوای خود را برای داشتن تعاملات بیشتر شخصی سازی کنید
محتوا نقش اصلی در جذب مشتریان بالقوه را ایفا می کند و در هیچ جا به اندازه فضای دیجیتال مارکتینگ نمی توان از آن به شکل موثری استفاده کرد. این موضوع به خوبی دلیل نیاز به داشتن استراتژی مناسب برای دیجیتال مارکتینگ را نشان می دهد. به همین دلیل شخصی سازی مطالب متناسب با آرزوها و نیازهای مخاطبین هدف امری ضروری است. حتی اگر محصول یا خدمتی که تبلیغ می کنید برای همه آنها یکسان باشد.شما نمی توانید انتظار داشته باشید که پیام محتوایی که برای مصرف کنندگان شهری در رده سنی زیر 35 سال ارئه می شود روی افراد ساکن در یک منظقه نیمه شهری در رده سنی بالای 35 سال نتیجه مشابه ای داشته باشد.

از کمپین های بازاریابی مبتنی بر تجزیه و تحلیل برای ایجاد تفاوت استفاده کنید
محتوا سوخت ابتدایی در عصر دیجیتال حاضر بوده و به سرعت در حال تبدیل به یک محرک اصلی رشد و همچنین عامل اصلی ارزش گذاری در دیجیتال مارتینگ تبدیل شده است. تجزیه و تحلیل داده های موجود می تواند دید بهتری به افراد بدهد تا تصمیمات هوشمندانه تری برای شکل دهی استراتژی های بازاریابی خود و استفاده از فرصت های پیش روی اتخاذ کنند. همچنین لازم است بدانید که با این کار داده های موجود به شکل دقیق تری در میان منابعی که می خواهید از آنها ترافیک را به سمت کسب و کار خود جلب نمایید پخش می شود. در نتیجه می توانید از داده ها برای ارسال اعلان در گوشی های موبایل مخاطبین هدف خود استفاده کنید. حال این کار می تواند از طریق استراتژی های بازاریابی خود شرکت یا کمپین های وابسته صورت بگیرد. این امر به شما این امکان را می دهد تا در مناسب ترین زمان و با پیامی درست به بهترین نتایج ممکن دست پیدا کنید. کمپین های بازاریابی تجزیه و تحلیل محور همچنین می توانند با قابلیت های دیجیتال پیشرفته همراه شوند تا تجربه خرید افراد را بهبود ببخشند. شما باید این قابلیت ها را شناسایی و در صورتی که برای کسب و کارتان مناسب است از آنها استفاده نمایید. زمانی که مخاطبین هدف شما بتوانند یک تجربه خرید منحصر به فرد تجربه کنند اعتماد بیشتری به کسب و کار شما پیدا می کنند. در عین حال فرآیند تصمیم گیری برای آنها آسان تر و سریع تر شده و در نهایت به فروش بیشتر برای کسب و کار شما منجر خواهد شد.

با استفاده از ابزارهای بازاریابی وابسته عصر جدید با مشتریان خود تعامل داشته باشید
بازاریابی وابسته می تواند نتایج چشمگیری برای کسب و کار آنلاین شما به ویژه در دوره هایی که فروش بالا است مثل عید و… به همراه داشته باشد. با این حال برای اینکه بتوانید یک کمپین بازاریابی وابسته را به شکلی مناسب مدیریت کنید باید از ابزارها و راه حل های مناسب برای این کار استفاده نمایید. به عنوان مثال استفاده از افزونه های مرورگر می تواند در این زمینه به شما کمک کند. چرا که می توانید به صورت یکپارچه با تمامی شرکت ها یا افراد وابسته از جمله وبلاگ نویسان و اینفلوئنسرها در رسانه های اجتماعی ارتباط برقرار کنید. به همین شکل با استفاده از ابزارهای موجود برای برقراری ارتباط عمیق تر از طریق پلتفرم های پیامرسان این امکان برای شما وجود خواهد داشت که فرآیند بازاریابی خود را تسهیل ببخشید. همچنین می توانید لینک های وابسته هدفمند و دقیقی را نیز برای ناشران خود ایجاد نمایید تا در راستای تبلیغ محصولات یا خدمات شما از آن استفاده کنند. این امر در کنار فراهم کردن قابلیت اختصاص دادن و ردیابی بهتر تبلیغات، کیفیت ترافیک آنلاین را نیز بهبود می بخشد. در نتیجه می توانید مطمئن باشید که نرخ تبدیل بهتری خواهید داشت.

5 نکته دیجیتال مارکتینگ برای افزایش فروش
انتشار : ۴ آذر ۱۳۹۹

برچسب های مهم

قیف فروش چگونه کار می کند؟


قیف فروش موضوعی است که همواره در تمامی کسب و کارها وجود دارد و حتی اگر شما نسبت به آن آگاهی لازم را نداشته باشید، نمی توانید وجود آن را انکار کنید. نکته ای که باید بدانید این است که اگر آگاهی لازم را پیدا کنید، می توانید به شکل موثرتری از آن استفاده کنید. اما قیف فروش چیست؟ چه چیزی قیف فروش را تحت تاثیر قرار می دهد؟ هر یک از مراحل قیف فروش روی رفتار مصرف کنندگان تاثیر خود را دارد که باید آنها را شناسایی کرده و مورد بررسی قرار داد. به همین منظور شما باید به دنبال بهینه سازی وب سایت خود باشید و سعی کنید به کمک آن اطلاعاتی که نیاز دارید را درباره مخاطبین خود جمع کرده و آنها را بهتر بشناسید. در نظر داشته باشید که در صورتی که شما بتوانید نوع تعامل مخاطبین با وب سایت خود و نحوه تصمیم گیری آنها برای خرید را به خوبی درک کنید، می توانید درک بهتری نسبت به قیف فروش خود نیز پیدا کنید. تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا شما را با مفهوم قیف فروش و نحوه استفاده از داده های آن به منظور بهبود کسب و کار خود آشنا کنیم.

قیف فروش (Sales Funnel) چیست؟
مسیری که بازدیدکنندگان یک وب سایت به منظور خرید محصول یا سرویس شما طی می کنند را با نام قیف فروش می شناسند. این در واقع ساده ترین تعریفی بود که می تواند درباره قیف فروش ارائه داد. برخی از افراد در همان دهانه قیف باقی می مانند اما برخی دیگر تا انتهای آن را طی می کرده و محصول یا خدمت شما را خریداری می کنند. اما خبر خوب این است که شما می توانید با داشتن رفتاری مناسب و بازاریابی قوی آنها را متقاعد کنید که تا انتهای قیف فروش پیش بروند. اجازه دهید برای لحظه ای از وب سایت و موضوعات مربوط به آن فاصله بگیریم و نگاهی دقیق تر به قیف فروش و نقش آن در فروش شما بیندازیم. افرادی که در بالای قیف قرار گرفته اند کسانی هستند که در فروشگاه شما راه می روند. در واقع آنها در حال دیدن و بررسی محصولات شما هستند. در همین حین یکی از فروشندگان به استقبال او رفته و به او پیشنهاد کمک می دهد. مشتری به سمت رگال تی شرت ها می رود و فروشنده نیز همراه او می رود. در همان حین نیز به مشتری می گوید که اگر سه یا چند تی شرت را به طور همزمان بخرد، می تواند از تخفیف ویژه فروشگاه برخوردار شود. این پیشنهاد برای مشتری جذاب به نظر می رسد و همین امر باعث می شود که 4 تی شرت را انتخاب کند. سپس هنگامی که در صندوق قصد پرداخت هزینه 4 تی شرت انتخابی را دارد، فروشنده کلاهی با تم رنگی یکی از تی شرت ها را به او پیشنهاد می دهد. مشتری از پیشنهاد او استقبال کرده و کلاه را نیز به خریدهای او اضافه کرده و پس از پرداخت هزینه آنها از مغازه خارج می شود. اما این انتهای ماجرا نیست. مشتری از رفتار مناسب فروشنده بسیار راضی است و همین امر باعث می شود که هفته بعد دوباره برای خرید به همان فروشگاه مراجعه کند. در وب سایت شما نیز همین پروسه اتفاق می افتد. شما باید به عنوان یک فروشنده صفحاتی را در اختیار مخاطبین خود قرار دهید که در قیف فروش وب سایت به بازدیدکنندگان راهنمایی لازم را بدهد.

نقش مهم قیف فروش در موفقیت کسب و کارها
قیف فروش در واقع نشان دهنده مسیری است که بازدیدکنندگان شما قبل از خرید محصول یا خدمت شما طی می کنند. در نتیجه داشتن درک لازم درباره این مسیر می تواند به شما در زمینه پیدا کردن نقاط قوت و ضعفتان کمک کند. در واقع شما باید بدانید که کجاهای قیف فروشتان سوراخ است و مشتری از کدام سوراخ ها به بیرون می افتند. اگر شما به درک درستی درباره قیف فروش خود نرسید، نمی توانید آن را بهینه کنید. در ادامه سعی خواهیم کرد تا شما را با بخش های مختلف قیف فروش آشنا کنیم. اما پیش از آن لازم است به خاطر داشته باشید که شما می توانید بازدیدکنندگان وب سایت خود را در طول مسیر قیف فروش تحت تاثیر قرار دهید. به این تحت تاثیر قرار دادن، بازاریابی گفته می شود. اما این نوع از بازاریابی به طور خاص و مشخص برای مشتریان هدف شما طراحی شده است. مشتریان بالقوه ای که به دنبال محصولات یا خدمات شما هستند و با کمی تلاش می توانند به مشتریان بالفعل شما تبدیل شوند.

قیف فروش به چه شکلی کار می کند؟
در حالی که از کلمات مختلف بسیاری برای توصیف مراحل قیف فروش استفاده می شود، ما در این مقاله از 4 اصطلاح رایج برای توضیح هر یک از این مراحل از وارد شدن بازدیدکننده به وب سایت تا تبدیل شدن به خریدار استفاده می کنیم. یک بازدید کننده از طریق جستجو در موتور جستجو گوگل یا لینک های شبکه های اجتماعی وارد وب سایت شما می شود. او اکنون به عنوان مشتری بالقوه (prospects) در ابتدای قیف فروش شما قرار گرفته است و به دنبال رسیدن به یک چشم انداز کلی درباره وب سایت شما است. بازدید کننده مذکور ممکن است تعدادی از پست های وبلاگ شما را بررسی کند یا لیست محصولات شما را بررسی کند. در برخی از موارد شما به او پیشنهاد می دهید تا در لیست ایمیل شما ثبت نام کند. اگر مشتری فرم مورد نظر را پر کرد، به یک سرنخ یا مشتری راغب تبدیل می شود. در این مرحله می توانید در خارج از وب سایت خود و از طریق های مختلف مثل ایمیل، تلفن یا ارسال پیامک با او ارتباط برقرار کنید. مشتریان راغب (Leads) هنگامی که پیشنهادات ویژه ای به آنها ارائه می دهید یا اطلاعاتی درباره پست های جدید وبلاگ خود برای آنها ارسال می کنید، دوباره به وب سایت شما بازمی گردند. شما حتی می توانید برای برگرداندن دوباره آنها به وب سایت خود کد کوپن و تخفیف به آنها ارائه دهید. بدین ترتیب بازدیدکنندگان در قیف فروش شما حرکت می کنند و این قیف باریک تر می شود. دلیل این باریک تر شدن نیز این است که شما در ابتدا مشتریان بالقوه زیادی را دارید اما همه آنها به خریدار تبدیل نمی شوند.

4 مرحله اصلی قیف فروش
4 مرحله فروش به ترتیب عبارتند از: آگاهی (awareness)، علاقه (interest)، تصمیم گیری (desicion) و اقدام (action). آنها را می توان با اصطلاح AIDA به خاطر سپرد. این چهار مرحله نشان دهنده طرز فکر مشتریان بالقوه شما است. هر مرحله نیاز به یک رویکرد متفاوت از شما و بازاریاب وب سایت شما دارد. شما به هیچ عنوان نباید پیام اشتباهی را در زمان اشتباه ارسال کنید. دقیقا مثل این می ماند که پیشخدمت قبل از سفارش غذا از شما بپرسد که برای دسر چه چیزی را می خواهید. در ادامه به بررسی این 4 مرحله خواهیم پرداخت.

1. آگاهی
این مرحله دقیقا همان لحظه ای را شامل می شود که شما توجه مصرف کننده را به خود جلب می کنید. این کار ممکن است با به اشتراک گذاری یک پست توییتر یا فیسبوک یا اینکه از طریق موتورهای جستجو یا هر مسیر دیگری اتفاق بیافتد. مشتریان بالقوه شما با هر روشی که شما انتخاب می کنید، با کسب و کار شما آشنا شده و پیشنهادات شما را دریافت می کنند. زمانی که همه این کارها به شکل درستی پیش بروند، در بسیاری از اوقات مصرف کنندگان بلافاصله خرید خود را انجام می دهند. این دقیقا همان سناریو زمان و مکان مناسب است. مشتری در این سناریو تحقیقاتی را انجام داده است و می داند که شما محصول یا خدمتی مطلوب و با قیمت مناسب ارائه داده اید. بیشتر اوقات مرحله آگاهی حالتی دوستانه دارد. شما در این مرحله تلاش می کنید تا مشتری بالقوه را به وب سایت خود برگردانید و او را درگیر کسب و کار خود نمایید.

2. علاقه
مشتري در اين مرحله از مراحل قيف فروش، با ديدي مقايسه گر و ريزبين به انتخاب هاي پيش رويش كه شامل محصولات و خدمات شما و رقباي شماست مي پردازد و اين بهترين زمان براي شماست كه با ارائه محتوايي مفيد و ارزشمند براي آنها باعث علاقمندي مشتري شويد ولي بخاطر داشته باشيد كه در اين مرحله فروش صورت نمي گيرد. اگر در این مرحله سعی کنید خدمات یا محصولاتتان را به مشتریان خود تحمیل کنید به طور قطع آنها را از دست خواهید داد. هدف از اين مرحله، کمک به مشتریان بالقوه برای تصمیم گیری آگاهانه و بهتر با استفاده از تخصص شما است.

3. تصمیم گیری
مرحله تصمیم گیری قیف فروش زمانی فرا می رسد که مشتری آماده خرید باشد. در این مرحله مشتری دو یا سه گزینه را در نظر گرفته است که خوشبختانه یکی از آنها هستید. این بهترین زمانی است که شما می توانید بهترین پیشنهاد خود را به مشتریان بالقوه ارائه دهید. پیشنهاداتی مثل حمل و نقل رایگان یا کد تخفیف یا دادن جایزه. شما باید پیشنهادی را ارائه دهید که برای آنها جذاب باشد و بتواند مقاومت آنها را بشکند.

4. اقدام
در انتهای قیف فروش زمان اقدام توسط مشتری فرا می رسد. در این مرحله مشتری محصول یا خدمت شما را خریداری می کند و به بخشی از اکوسیستم شما تبدیل می شود. اما باید در نظر داشته باشید که اینکه یک مشتری به انتهای قیف برسد به این معنا نیست که کار شما تمام شده است. در این مرحله هم مشتری و هم بازاریاب باید اقدام کند. شما باید سعی کنید تا 1 خرید را به 10 و 10 تا را به 100 خرید تبدیل کنید. به عبارت دیگر، شما باید روی حفظ مشتری تمرکز کنید. در مرحله اقدام باید از مشتری به خاطر خرید خود سپاسگزاری کنید و از آنها بخواهید نظرات خود را با شما در میان بگذارند. همچنین در صورت نیاز به هرگونه پشتیبانی فنی به خوبی پاسخگوی آنها باشید.

چگونه یک قیف فروش ایجاد کنیم؟
اگر قصد دارید یک قیف فروش مناسب برای خودتان ایجاد کنید، به ترتیب زیر پیش بروید:

گام اول: رفتار مخاطبین خود را آنالیز کنید
هر چقدر که شما بیشتر درباره مخاطبین خود آگاهی داشته باشید، قیف فروشتان موثرتر خواهد بود. باید در نظر داشته باشید که شما برای عموم مردم بازاریابی نمی کنید. در واقع شما در حال بازاریابی برای کسانی هستید که که برای کسب و کارتان مناسب می باشند. بررسی کنید آنها به کدام بخش های وب سایت شما رفته اند، در کدام قسمت ها توقف بیشتری را داشته اند یا روی کدام قمست ها بیشتر زمان گذاشته اند. اطلاعات این چنینی می تواند بسیار مفید باشند.

گام دوم: توجه مخاطبین خود را جلب نمایید
اگر شما بتوانید توجه افراد را جلب کنید، می توانید به عملکرد مناسب قیف فروش خود امیدوار باشید. به همین منظور باید محتوای خود را در برابر چشمان مخاطبین هدف خود قرار دهید. این کار با بازاریابی در رسانه های اجتماعی و بهینه سازی وب سایت برای موتورهای جستجو می تواند صورت بگیرد.

گام سوم: یک لندیگ پیج ایجاد نمایید
تبلیغات و بازاریابی های شما باید مخاطبین را به یک مکان مشخص هدایت کنند. بهترین کار این است که یک لندیگ پیج برای خودتان تهیه نمایید. این صفحه اطلاعاتی که مخاطبین شما نیاز دارند را در اختیار آنها قرار می دهد و آنها را برای خرید محصولات یا خدمات خود آماده می کنند.

گام چهارم: یک کمپین ایمیلی برای خود تهیه نمایید
در این مرحله برای ترغیب مشتریان سرنخ یا راغب باید کمپین ایمیل خود را راه اندازی نمایید. شما باید محتوای مناسب و جذابی را از طریق ایمیل برای آنها ارسال کنید و آنها را متقاعد کنید که دوباره به وب سایت شما برگردند.

گام پنجم: با مشتریان خود در ارتباط باشید
هرگز مشتریان خود را فراموش نکنید. همواره با آنها در ارتباط باشید و نیازهای آنها را دنبال کنید. از آنها بابت خریدشان سپاسپگزاری کنید و با ارائه پیشنهادات ویژه از آنها قدردانی کنید.

چگونه موفقیت قیف فروش را اندازه گیری کنید؟
یک راه بسیار مناسب برای اینکه بتوانید میزان موفقیت قیف فروش خود را محاسبه نمایید، دنبال کردن نرخ تبدیل است. با توجه به نرخ تبدیل شما می توانید بفهمید که به عنوان مثال چه تعداد از افراد در لیست ایمیل شما ثبت نام کرده اند و چه تعداد از آنها از طریق تبلیغات فیسبوک وارد وب سایت شما شده اند. بررسی تمامی این اطلاعات می تواند در تصمیم گیری برای قیف فروش کمک بسزایی کند. شما باید در هر مرحله موارد زیر را مورد بررسی قرار دهید:
آیا توانسته اید با محتوای تبلیغاتی ابتدایی خود توجه تعداد مناسبی از مشتریان بالقوه را جلب نمایید؟
آیا مشتریان بالقوه به اندازه کافی به شما اعتماد دارند که اطلاعات تماس خود را در اختیار شما قرار دهند؟
آیا به خوبی از اطلاعات مشتریان بالقوه خود مثل آدرس ایمیل و دیگر اطلاعات تماس آنها نگهداری کرده و به شکل مناسبی از آنها استفاده می کنید؟
آیا مشتریان بعد از خرید اول دوباره برای خرید به وب سایت شما مراجعه کرده اند؟

دانستن پاسخ این سوالات و سوالات مشابه دیگر به شما کمک می کند تا نقاط قوت و ضعف عملکرد خود را در بحث فروش مورد بررسی قرار دهید و با توجه به آن قیف فروش خود را بهینه کنید.

چرا باید قیف فروش را بهینه کرد؟
واقعیتی که همیشه باید به خاطر داشته باشید این است که مشتریان بالقوه شما گزینه های مناسب زیادی را پیش روی خود دارند. اگر می خواهید آنها در میان تمامی این گزینه ها محصول یا خدمت شما را انتخاب کنند، باید بتوانید با بازاریابی موثر آنها را به سمت کسب و کار خود جذب کنید. در غیر این صورت با زور و فشار نمی توانید آنها را متقاعد کنید که شما را انتخاب کنند. به همین منظور است که همواره روی بهینه سازی قیف فروش تاکید زیادی می شود. اگر شما نتوانید از بازاریابی بهره خوبی ببرید و روی بهینه سازی قیف فروش خود کار نکنید، خیلی راحت عرصه را به رقیبان خود واگذار می کنید. چرا که در بازار پر رقابت امروز، تلاش همه صاحبان کسب و کارهای کوچک و بزرگ جذب مشتری و کسب سود است. ایجاد و بهینه سازی قیف فروش نیازمند زمان و تلاش کافی است. اما باید بدانید که تنها راهی که بتوانید در بازار پر رقابت امروز به موفقیت برسید، دقیقا داشتن قیف فروش مناسب است. به همین دلیل باید روی آن وقت بگذارید تا بتوانید با دقت و صبر نتیجه مناسبی را به دست آورید.

قیف فروش چگونه کار می کند؟
انتشار : ۳ آذر ۱۳۹۹

برچسب های مهم

پروموشن چیست؟


واژه پروموشن (Promotion) دارای معانی مختلفی است. به طور مثال، وقتی در مورد پست و مقام از این واژه استفاده می‌کنیم، منظور ما ارتقای شغلی است. اما در حوزه بازاریابی که موضوع اصلی این مقاله است، پروموشن معنی دیگری دارد. در واقع، در بازاریابی، پروموشن بیشتر به معنی ترویج و اشاعه یک برند است. به طور مثال، وقتی در حوزه فروش از پروموشن صحبت می‌کنیم، منظور افزایش و ارتقای سطح فروش محصولات است. در این رابطه، برندها از استراتژی‌هایی مانند تبلیغات، کدهای تخفیف و … استفاده می‌کنند تا محصولات و خدمات خود را با فروش حداکثری به بازار عرضه کنند. بالطبع، زمانی که بازار شاهد ترویج محصولات یا خدماتی جدید باشد، مشتریان بیشتر از آن استقبال کرده و فروش بیشتری نصیب آن برند خواهد شد. همانطور که می‌دانید پرموشن یکی از چهار جزء اصلی ترکیب بازاریابی و قانون 4p است. به علاوه، پروموشن یکی از مولفه‌های اصلی ترکیب ترویجی یا برنامه ترویجی نیز محسوب می‌شود. به طور کلی، مجموعه اقدامات و استراتژی‌هایی که به کار می‌برید تا مشتریان انگیزه و اشتیاق لازم برای خرید از برند شما را پیدا کنند پروموشن گفته می‌شود. شما برای پروموشن برند خود به طور مستقیم با مردم در ارتباط هستید، چرا که هدف نهایی شما فروش بیشتر است. البته پروموشن انواع مختلفی دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

آیا پروموشن همان تبلیغات است؟
شاید شما هم از آن دست افرادی باشید که تبلیغات و پروموشن (ترویج) را یکی می‌دانند. متأسفانه باید بگوییم که سخت در اشتباه هستید. چرا که در واقع، تبلیغات و پرموشن دو مفهوم متفاوت در عرصه بازاریابی هستند. تبلیغات تنها یک شیوه یا استراتژی خاص برای شناساندن محصولات و خدمات شما به مخاطبین و برند مارکتینگ است. این در حالی است که پروموشن مفهومی کلی تر بوده و مجموعه‌ای از اقدامات و استراتژ‌ی‌های لازم برای ترویج برند شما را شامل می‌شود. بله درست حدس زدید، تبلیغات به خودی خود، یکی از زیرشاخه‌های پروموشن محسوب می‌شود. به زبان ساده، پروموشن در معنای گسترده خود، مستلزم ارتباط بین فروشنده و مشتری است. هدف اصلی پروموشن این است که مخاطبین را ترغیب کنیم تا از ما خرید کنند. شما به عنوان صاحب یک کسب و کار یا برند، می‌توانید از طریق پروموشن، محصول خود را به بازار هدف بشناسانید. وقتی بتوانید محصولات و خدمات خود را به خوبی در بازار ترویج دهید، موفق خواهید شد یک تصویر عمومی از برندتان نیز خلق کنید.

انواع پروموشن
پروموشن به عنوان یکی از استراتژی‌های بازاریابی دارای انواع گوناگونی است. در ادامه شما را با انواع مختلف پروموشن آشنا خواهیم ساخت:

1. تبلیغات
همه شما به خوبی با مفهونم تبلیغات آشنایی دارید. ما برای معرفی، شناساندن و فروش محصولات و خدمات خود به تبلیغ آنها می‌پردازیم. ما برای تبلیغات برند خود می‌توانیم از کانال‌هیا ارتباطی مختلف مانند تلویزیون، رادیو، فضای مجازی و غیره بهره مند شویم. در واقع، تبلیغات یکی از بهترین راه‌هایی است که می‌توانیم برای آگاهی از برند به کار بریم. البته همانطور که می‌دانید، امروزه اصول تبلیغات دستخوش تغییرات زیادی شده است. امروزه، برای تبلیغ محصولات و خدمات دیگر تنها به روش‌های سنتی مانند رادیو، روزنامه، مجله تلویزیون و غیره استفاده نمی کنیم. حتی بازاریابی و تبلیغ از طریق ایمیل مارکتینگ – که البته در حال حاضر نیز طرفداران بیشمار خود را داشته و از بازدهی خوبی برخوردار است- یک شیوه تبلیغاتی سنتی و قدیمی محسوب می‌شود. در حال حاضر، به لطف پیشرفته یا لحظه‌ای فناوری اطلاعات شما می‌توانید به صورت آنلاین، برند خود را تبلیغ کنید. چند مورد از رسانه‌ها و کانال‌های ارتباطی آنلاین برای انجام تبلیغات عبارتند از:
فضای مجازی
وبسایت
وبلاگ
پیامک انبوه
دستیابی به رتبه یک موتورهای جستجوی اینترنتی

2. دایرکت مارکتینگ یا بازاریابی مستقیم
بازاریابی مستقیم یک روش تبلیغاتی مستقیم است. در این نوع تبلیغات، شما می‌توانید مستقیما با مشتریان خود ارتباط برقرار سازید. برای برقراری ارتباط مستقیم با مخاطبین و یا بازاریابی مستقیم محصولات خود ابزارهای ارتباطی مختلفی در اختیار شما قرار دارند که عبارتند از:
پیامک انبوه
ایمیل
وبسایت
تبلیغات آنلاین
بازاریابی دیتابیسی
توزیع کاتالوگ
نامه‌های تشویقی
تبلیغات روزنامه‌ای
تبلیغات حضوری

بسیاری از افراد و سازمان‌هایی که از بازاریابی مستقیم استفاده می‌کنند، این روش تبلیغاتی را واکنش مستقیم نیز می‌نامند.

3. پروموشن فروش
این روش هوشمندانه پروموشن به دو طریق رسانه‌ای و غیر رسانه‌ای به کار می‌رود. شما می‎‌توانید با انجام فعالیتهای پروموشن فروش، در زمانی کوتاه و از پیش تعیین شده، تقاضای مورد نظر را در بازار هدف ایجاد کنید. پس از این‌که تارگت مارکت شما، در این بازه زمانی مشخص پاسخ مطلوبی به برند شما داد، می‌توانید این تقاضا را افزایش داده و به عرضه بیشتر محصولات و خدمات خود بپردازید. شما با استفاده از این روش پروموشن، در واقع، بدون فوت وقت، نبض بازار را در دست خود خواهید گرفت.

4. فروش شخصی
مسلما فروش یک محصول در وهله اول در گروه یک عامل اساسی است: به فروش رسیدن آن محصول. اگر صاحب یک شرکت یا برند هستید، و یا به هر طریقی وظیفه بازاریابی یک برند بر عهده شماست، می‌توانید از فروش شخصی به عنوان یک استراتژی پروموشن بهره مند شوید. در این روش، شما باید به شخصه، و یا از طریق یک نماینده فروش، محصولات و خدمات خود را حضورا به بازار عرضه کنید. به طور مثال، وقتی برای پرزنت کردن محصولات خود از یک ویزیتور استفاده می‌کنید، در واقع به طور مستقیم و شخصی با خریدار سر و کار خواهید داشت. در این شیوه، با عکس العمل آنی مشتری روبرو شده و می‌توانید از این واکنش نهایت استفاده را ببرید. چگونه؟ وقتی شما حضورا محصولی را به فروش می‌رسانید و یا فردی به نیابت از شما این کار را بر عهده می‌گیرد، مشتری اعتماد بیشتری به برند شما خواهد داشت. در نتیجه، زمانی که بتوانید این اعتماد دو سویه را ایجاد کنید، با وفاداری مشتری روبرو خواهید شد.

5. روابط عمومی
منظور از روابط عمومی مدیریت گسترش اطلاعات میان یک فرد یا سازمان (به عنوان صاحبین یک برند یا کسب و کار) و عموم مردم ( به عنوان بازار هدف) است. شما می‌توانید با ارتقای سطح روابط عمومی خود، با آگاهی از برند و در نتیجه فروش بیشتری همراه شوید.

اهداف پروموشن
پیش از این‌که در رابطه با پروموشن یا ترویج برند خود دست به اقدامی بزنید، باید از هدف آن مطمئن شوید. در ابتدا باید این سوال را از خود بپرسید که اصلا به چه دلیلی باید محصول خود را پروموشن کنید؟ یا اصلا مشتریان به چه علتی باید از برند شما استقبال کنند؟ در ادامه به چند مورد از مهم‌ترین اهداف پروموشن در بازاریابی ترویجی خواهیم پرداخت:

1. ترویج یک محصول یا خدمات جدید
همه ما به خوبی با این ضرب المثل آشناییم: دست بالای دست زیاد است. بله، در بازار پررقابت امروز، تنها برندهایی که به طور هوشمندانه بازاریابی می‌شوند شانس موفقیت و پیشرفت دارند. اما این دلیل نمی‌شود که اگر برند شما در حوزه‌ی ای یای فعالیت می‌کند که مسبوق به سابقه بوده، پس نباید به بازار معرفی شود. شما می‌توانید با پروموشن محصولات و خدمات جدید برند خود، شانس خود را امتحان کرده و یک بازار نیچ برای برندتان کشف کنید.

2. توسعه تصویر برند
منظور از تصویر برند چیست؟ وقتی می‌خواهید برای خود یک گوشی موبایل تهیه کنید، اولین تصاویری که در ذهنتان مجسم می‌شود گوشی‌های اپل و سامسونگ هستند. این تصویرسازی را دست کم نگیرید. وقتی در مورد فوتبال صحبت می‌کنید، اولین تیم‌هایی که نامشان را به خاطر می‌آورید رئال مادرید و بارسلونا هستند. این مثال‌ها پایانی ندارند. هدف ما از بیان این مسئله این است که می‌توانید با پروموشن برند خود، رفته رفته تصویر برندتان را در اذهان عمومی توسعه داده و به برندی نام آشنا تبدیل شوید. به طور مثال، شاید در ابتدا تنها یک بازار هدف خاص از شما خرید کنند، اما اگر بتوانید با رعایت اصول بازاریابی ترویجی برند خود را در حافظه مخاطبین ثبت کنید، رفته رفته بازار هدفتان نیز گسترده‌تر خواهد شد.

3. اطلاع رسانی به مشتریان
شما می‌توانید از طریق پروموشن برند خود، جدیدترین‌ تغییرات صورت گرفته در برندتان را به اطلاع مشتریان برسانید. همچنین، در جریان پروموشن این امکان را خواهید داشت که با جزئیات به توصیف محصولات خود پرداخته و تصویر برندتان را ارتقا بخشید.

4. رقابت
امروزه همه رقبا از بازاریابی ترویجی برای پروموشن محصولات خود بهره می‌گیرند. پس چرا شما نیز در این گروه نباشید؟ برای اینکه بتوانید در بازار پررقابت فعلی، گوی سبقت را از دیگر رقبا بربایید یا دست کم حرفی برای زدن داشته باشید، لازم است که از یک استراتژی ترویجی دراز مدت برای پروموشن برند خود استفاده نمایید.

5. تبدیل مشتریان احتمالی به مشتریان واقعی و وفادار
مطمئن باشید اگر بتوانید به طور هوشمندانه و حرفه‌ای از سبک‌های مختلف بازاریابی ترویجی برای پروموشن برند خود استفاده کنید، طولی نمی‌کشد که مشتریان احتمالی شما تبدیل به مشتریان وفادار شوند. در واقع، چه از تبلیغات استفاده کنید، و چه در فضای مجازی فعالیت کنید و یا حتی به شخصه به فروش برند خود بپردازید، تنها زمانی می‌توانید با نرخ تبدیل بیشتری همراه شوید که با تدبیر عمل کنید.

پروموشن چیست؟
انتشار : ۳ آذر ۱۳۹۹

برچسب های مهم

معرفی 45 نوع بازاریابی


اگر بخواهیم معنی لغوی بازاریابی را بررسی کنیم، باید بگوییم بازاریابی شامل هرگونه اقدامی است که به منظور تبلیغ و فروش محصولات یا خدمات صورت می گیرد. اگر شما یک بازاریاب هستید به احتمال زیاد حتی اگر هم هر روز این کار را انجام دهید باز هم نمی توانید تعریف دقیقی از مفهوم مارکتینگ ارائه دهید. چرا که اصطلاح بازاریابی در عین ساده بودن کاملا متغیر بوده و هر کسی آن را با توجه به شرایط و استراتژی های خود تعبیر می کند.

تعریف بازاریابی
به طور کلی بازاریابی فرآیند جذب توجه افراد به سمت محصولات یا خدمات یک نام تجاری است. برای اینکار شما نیاز دارید بازار، مخاطبین هدف و نیازها و مشکلات آنها را شناسایی کرده و سعی کنید به آنها خدمت رسانی کنید. بازاریابی تمامی بخش های یک کسب و کار از توسعه محصول گرفته تا روش های مختلف توزیع، فروش و تبلیغات را دربر می گیرد. در سال 1950 میلادی که استفاده از رسانه های چاپی روی کار آمد، استفاده از بازاریابی مدرن برای جلب توجه مخاطبین به سمت یک محصول خاص آغاز شد. بعد از آن و با روی کار آمدن اینترنت سبک بازاریابی نیز تغییر کرد و افراد از استراتژی های جدید دیگری نیز برای بازاریابی استفاده کردند. اکنون شما می توانید انواع مختلف بازاریابی را مشاهده کرده و با توجه به نیاز خود از یک یا چند مورد به صورت همزمان استفاده کنید. در ادامه به معرفی انواع مختلف روش های بازاریابی خواهیم پرداخت.

انواع بازاریابی
به طور کلی انواع مختلف استراتژی بازاریابی در دسترس است. انتخاب استراتژی بازاریابی شامل تحلیل نیازهای شغلی، مخاطبین هدف و مشخصات محصولات شما می شود.

بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری (Account-based Marketing)
بازاریابی مبتنی بر حساب یک استراتژی بازاریابی کاملا متمرکز است که در آن تیم ها با یک فرد خاص یا یک مشتری مانند یک بازار خاص رفتار می کند. در واقع تیم های بازاریابی محتوا، رویدادها و کمپین های خود را به جای اینکه به کل بازار اختصاص دهند، به افرادی خاص اختصاص می دهند.

بازاریابی اکتسابی (Acquisition Marketing)
در بازاریابی اکتسابی بازدیدکنندگان جدید جذب شده و از طریق بهینه سازی موتورهای جستجو، محصولات رایگان، مراکز آموزشی، تبلیغات پولی، کپی رایت، بهینه سازی نرخ تبدیل و کمپین های هدایت مشتری و … به سمت وب سایت شما فرستاده می شوند.

افیلیت مارکتینگ (Affiliate Marketing)
زمانی که وب سایت هایی با دریافت کمیسیون در ازای هر مشتری که توسط آنها و تبلیغاتی که کردند به یک وب سایت هدف فرستاده می شوند، در واقع از افیلیت مارکتینگ استفاده شده است. معمولا برای تبلیغاتی که به فروش منجر می شوند، کمیسیون پرداخت می شود.

برند مارکتینگ (Brand Marketing)
طی برند مارکتینگ شما یک درک کلی درباره برند خود را به مخاطبین می دهید. در واقع با داستان گویی، خلاقیت، طنز و … نوعی ارتباط عاطفی با مخاطبین مورد نظر خود برقرار می کنید.

بازاریابی همهمه ای (Buzz Marketing)
بازاریابی همهمه ای نوعی از بازاریابی ویروسی است که در آن از محتوای خلاقانه، رویدادهای تعاملی و افراد تاثیرگذار در جامعه برای بازاریابی به صورت کلامی استفاده می شود.

بازاریابی دانشگاهی (Campus Marketing)
در این نوع از مارکتینگ از دانشجویان برای تبلیغ نام تجاری در محیط دانشگاه استفاده می شود. معمولا با راه اندازی غرفه هایی در اطراف دانشگاه یا دادن هدایایی کوچک به دانشجویان آنها را به سمت خدمات و محصولات یک شرکت می آورند.

بازاریابی حمایتی (Cause Marketing)
بازاریابی حمایتی نوعی مسئولیت اجتماعی است که با هدف ارتقا جامعه و به طور همزمان بهبود میزان آگاهی افراد درباره یک برند خاص از طریق تبلیغات و پشتیبانی از یک برنامه خیرخواهانه صورت می گیرد.

بازاریابی محتوا (Content Marketing)
منظور از بازاریابی محتوا ایجاد، انتشار و ارائه محتوای مناسب برای مخاطبین هدف است. متداول ترین بخش هایی که در مارکتینگ محتوایی از آن استفاده می شود، رسانه های اجتماعی، وبلاگ ها، وبینار، کتاب الکترونیک و … است.

بازاریابی مفهومی (Contextual Marketing)
بازاریابی مفهومی با استفاده از تبلیغات مختلف در وب سایت ها و رسانه های اجتماعی بر پایه رفتار جستجو مخاطبین خود در فضای آنلاین، آنها را هدف قرار می دهد.

بازاریابی محاوره ای (Conversational Marketing)
برای استفاده از این روش بازاریابی شما باید این امکان را داشته باشید که به صورت تک به تک با مخاطبین خود ملاقات و مذاکره داشته باشید. این ملاقات می تواند به صورت حضوری یا از طریق تماس یا چت آنلاین صورت بگیرد.

بازاریابی بحث برانگیز (Controversial Marketing)
بازاریابی بحث برانگیز به هیچ عنوان به معنای قطبی کردن مخاطب هدف نیست. در این تکنیک شما توجه مخاطبین خود را جلب می کنید تا عقیده خود را بیان کنند. معمولا کاربران ترغیب می شوند تا نظر خود را درباره یکسری موارد مربوط به یک نام تجاری بیان کنند. در سال های اخیر هر گونه موضع گیری درباره یکری موضوعات خاص و حساس اجتماعی را می توان نمونه از بازاریابی بحث برانگیز دانست.

بازاریابی مشتری (Customer Marketing)
در این سبک از مارکتینگ شرکت ها تلاش می کنند تا مشتریان فعلی خود را حفط کنند. برای اینکار باید رضایت آنها را درباره کیفیت خدمت یا محصول خود و همچننین خدمات پس از فروش آن حفظ کرد. بدین ترتیب می توانید آنها را به عنوان یک مدافع نام تجاریتان در کنار خود داشته باشید.

بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing)
دیجیتال مارکتینگ در واقع شامل تمامی اقداماتی است که با استفاده از دستگاه های الکترونیک و اینترنت شکل می گیرند. کسب و کارها برای داشتن ارتباط با مشتریان فعلی خود و مشتریان بالقوه از کانال های دیجیتالی مثل موتورهای جستجو، رسانه های اجتماعی، ایمیل و وب سایت ها استفاده می کنند.

ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)
در ایمیل مارکتینگ با ارسال پیام های تبلیغاتی یا سرگرم کننده و خبرنامه ها برای افرادی که خخودشان عضو خبرنامه کسب و کار شما شده اند، آنها را به سمت خود می کشانید. شما می توانید از بازاریابی ایمیلی برای بردن مستقیم کاربران به صفحه خرید استفاده کنید.

بازاریابی رویداد (Event Marketing)
در این سبک از مارکتینگ شما با برنامه ریزی، سازماندهی و اجرای یک رویداد اقدام به تبلبغ برند، خدمات یا محصولات خود خواهید کرد. رویدادها می تواند به صورت حضوری یا آنلاین برگزار شوند. شرکت ها نیز با داشتن غرفه در چنین رویدادهایی اقدام به جلب مشتری می کنند.

بازاریابی تجربی (Experiential Marketing)
در این سبک از مارکتینگ در واقع از رویدادهای حضوری، تجربیات و تعاملات استفاده می شو تا یک رابطه عاطفی پایدار میان یک نام تجاری و مخاطبین هدف آن ایجاد شود.

بازاریابی رشته ای (Field Marketing)
در بازاریابی رشته ای از مورد مطالعاتی، بررسی اجمالی محصولات، مقایه رقبا و موارد این چنینی دیگر برای کمک مشتریان در مسیر خرید محصول استفاده می شود.

بازاریابی جهانی (Global Marketing)
در این نمونه از مارکتینگ روی مشتریان بالقوه حاضر در سایر کشورها تمرکز می شود. به طور معمول استراتژی بازاریابی جهانی نیاز دارد که کسب و کارهایی که به دنبال آن هستند، تحقیقات وسیعی را در سطح جهانی داشته و کشورهایی که ممکن است بتوانند در آنجا عملکرد موفقیت آمیزی را داشته باشند را شناسایی نمایند.

بازاریابی چریکی (Guerrilla Marketing)
بازاریابی چریکی در واقع مجموعه ای از فعالیت های هوشمندانه و بارزی است که در محیط هایی که بیشترین مخاطبین هدف را در خود جای داده اند، صورت می گیرد. بدین ترتیب می توان با کمترین هزینه به بیشترین تعداد مخاطبین هدف دست پیدا کرده و آنها را نسب به نام تجاری خود آگاه نمود.

بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)
در این سبک از بازاریابی تجربیات ارزشمندی را برای مخاطبین خود ایجاد می کنید که با جذب مشتریان به سمت وب سایت خود از طریق ارائه محتوای مناسب و مرتبط، تاثیر مثبتی روی افراد و کسب و کار شما خواهد داشت. بعد از آمدن آنها به وب سایت خود، با استفاده از ابزارهای ارتباطی مثل ایمیل، چت و … آنها را درگیر می کنید. در نهایت نیز با فعالیت به عنوان یک مشاور یا متخصص دلسوز، رضایت آنها را جلب می کنید. برخلاف بازاریابی outbound در این سبک از بازاریابی شما نیازی ندارید که برای جلب توجه مشتریان خود بجنگید. با ارائه محتوای مناسب برای رفع مشکلات آنها و پاسخگویی به نیازهایشان می توانید توجه آنها را داشته باشید. همچنین اعتبار و اعتماد آنها را نیز خواهید داشت.

اینفلوئنسر مارکتینگ (Influencer Marketing)
در اینفلوئنسر مارکتینگ شما تلاش می کنید تا دنبال کنندگان یک فرد خاص در رسانه های اجتماعی را درگیر کنید. اینفلوئنسرها معمولا کسانی هستند که در زمینه ای خاص متخصص بوده و شناخته می باشند. به همین دلیل آنها تاثیر زیادی روی مخاطبین خود داشته و شما می توانید با پرداخت مبلغی از همکاری آنها در زمینه بازاریابی استفاده کنید.

بازاریابی آموزنده (Informative Marketing)
در بازاریابی آموزنده بیشتر روی واقعیت های تمرکز می شود و به احساسات توجه کمتری خواهید داشت. در این تکنیک مارکتینگ شما تمرکز خود را روی معرفی ویژگی ها و مزایای محصولات یا خدمات خود قرار می دهید و به مشتریان نشان می دهید که چه مشکلاتی از آنها را می توانید حل نمایید. حتی می توانید برای تاثیرگذارتر بودن خدمات یا محصولات خود را با رقیبان مقایسه نمایید.

بازاریابی تعاملی (Interactive Marketing)
بازاریابی تعاملی نوعی از استراتژی های مارکتینگ نوآورانه است که مخاطبین شما می توانند توسط تصاویر یا فیلم های قرار گرفته درون محتوا با شما ارتباط برقرار کنند. این سبک از مارکتینگ باعث می شود که شما از خلاقیت خود استفاده کرده و داستان های جذاب تری را در محتوای تصویری و ویدیویی خود ارائه دهید.

بازاریابی چندفرهنگی (Multicultural Marketing)
اگر شما سعی کنید با طراحی و اجرای کمپین های بازاریابی خود قومیت ها و فرهنگ های مختلف را به عنوان مخاطبین اصلی خود هدف قرار دهید، در واقع از بازاریابی چندفرهنگی استفاده کرده اید. این امر نه تنها به شما کمک می کند تا با گروه های اقلیت نیز ارتباط برقرار کنید بلکه به مخاطبین خود نشان می دهید که تمامی قومیت ها و فرهنگ ها را به رسمیت می شناسید.

بازاریابی بومی (Native Marketing)
بازاریابی بومی یعنی برندها به ناشران معتبر هزینه ای را پرداخت کنند تا در فرآیند تهیه یک مقاله یا ویدیوی خلاقانه که تحت حمایت قرار گرفته است و یکی از موضوعات اصلی ناشر مورد نظر را پوشش می دهد، با آنها همکاری کنند. به طوری که انگار یک مطلب معمولی را در وب سایت خود دارند. همچنین آنها هزینه ای را پرداخت می کنند تا محتوایی برای حمایت از آنها را از طریق رسانه های اجتماعی و وب سایت خود در اختیار مخاطبی قرار دهند.

بازاریابی عصبی (Neuromarketing)
این سبک از بازاریابی ترکیبی از علم اعصاب شناسی و بازاریابی است که به برندها در زمینه ارزیابی نقش عاطفی فعالیت های بازاریابی فعلی و آینده خود کمک می کند. برای انجام این کار شرکت هایی ایجاد شده اند که با ایجاد فناوری های جدید سعی در بررسی پاسخ های شیمیایی و فیزیولوژیکی افراد دارند. پاسخ هایی که نشان دهنده درگیری عاطفی افراد در هنگام مواجه با محتوای بازاریابی هستند.

بازاریابی برونگرا (Outbound Marketing)
بازاریابی برونگرا یک روش سنتی برای مارکتینگ است که شامل مواردی مثل تبلیغات چاپی، تبلیغات تلویزیونی، تماس تلفنی و … است.

بازاریابی مشارکتی (Partner Marketing)
در این سبک از مارکتینگ شما شرکای جدیدی را پیدا می کنید که محصولات یا خدمات شما را به مجموعه دیگری از مشتریان به فروش می رسانند.

بازاریابی شخصی (Personalized Marketing)
اگر از تکنولوژی و تجزیه و تحلیل داده ها برای توزیع پیام های مربوط به بازاریابی خود در میان مشتریان هدف خود استفاده کنید، در واقع از بازاریابی شخصی استفاده کرده اید. چرا که شما تنها به دنبال شناسایی و جذب اشخاص خاصی هستید که می توانند به مشتریان شما تبدیل شوند.

بازاریابی اقناعی (Persuasive Marketing)
در بازاریابی اقناعی تمرکز روی احساسات بوده و چندان به واقعیت های اشاره نمی شود. هدف از این کار این است که مخاطب بتواند چیزی را احساس کند و آن احساس را به یک نام تجاری مرتبط سازد.

بازاریابی محصول (Product Marketing)
در بازاریابی محصول شما محصول خود را به بازار آورده و به دنبال مشتری برای آن خواهید بود. این سبک از مارکتینگ شامل موقعیت یابی محصول، رونمایی از آن و معرفی مزایا و ویژگی های آن به مشتریان است.

بازاریابی مجاورتی (Proximity Marketing)
در این سبک از بازاریابی نام های تجاری از Beacons که در واقع دستگاه های بلوتوثی هستند که پیغام هایی را به گوشی های هوشمند افراد به دلیل نزدیکی آنها به یکی از فروشگاه های خود ارسال می کنند. این پیغام مربوط به تخفیفاتی است که ممکن است او را متقاعد کند که یک سر به فروشگاه شما بیاید.

بازاریابی رابطه ای (Relationship Marketing)
در این سبک از مارکتینگ روی داشتن روابط عمیق تر و بهتر با مشتریان به منظور کسب وفاداری بیشتر و طولانی مدت تر نسیت به یک نام تجاری تمرکز می شود. در نظر داشته باشید که در بازاریابی رابطه ای روی پیروزی ها یا معاملات کوتاه مدت تمرکز نمی شود و هدف ایجاد یک رابطه طولانی مدت با مشتریان است.

بازاریابی موتورهای جستجو (Search Engine Marketing)
بازاریابی از طریق سئو یا بهینه سازی محتوا برای موتورهای جستجو یا استفاده از تبلیغات پولی برای نمایش در صفحات اول نتایج جستجو در واقع بازاریابی موتورهای جستو یا همان SEM دانسته می شود. بدین ترتیب زمانی که کاربر کلمه کلیدی مرتبط با کسب و کار شما را جستجو می کند، وب سایت شما به عنوان نتایج برتر به او نمایش داده می شود.

بازاریابی رسانه های اجتماعی (Social Media Marketing)
ایجاد محتوا برای تبلیغ نام تجاری و محصولات یا خدمات در پلتفرم های رسانه های اجتماعی مختلف مثل لینکدین، فیسبوک، توییر، اینستاگرام و … بازاریابی رسانه های اجتماعی به شمار می رود. محتوای منحصر به فرد ایجاد شده باید متناسب با پلتفرم مورد نظر طراحی شده و به اشتراک گذاشته شود تا به شما در زمینه رسیدن به مشتریان هدف کمک کنند.

بازاریابی مخفی یا پنهان (Stealth Marketing)
زمانی که یک برند بازیگران یا افراد مشهور را استخدام می کند یا از اسم های مستعار برای تبلیغ محصول خود استفاده می کند بدون اینکه مخاطبین متوجه شوند که به سمت چه بازاری کشیده می شوند، بازاریابی مخفی یا پنهان صورت گرفته است. برخی از مثال های این نوع از مارکتینگ استخدام بازیگران، تهیه برنامه های تبلیغاتی، ایجاد فیلم های ویروسی یا قرار دادن تبلیغات محصول در فیلم ها است.

بازاریابی ایجاد شده توسط کاربر (User-generated Marketing)
زمانی که یک کسب و کار از عموم درخواست می کند تا ایده ها، اطلاعات و نظرات خود را در رسانه های اجتماعی عنوان کرده یا در زمینه راه اندازی بازاریابی بهتر به آنها کمک کنند، در واقع از بازاریابی ایجاد شده توسط کاربر استفاده کرده اند.

بازاریابی ویدیویی (Video Marketing)
در ویدیو مارکتینگ شما باید از وب سایت خود، یوتیوب و رسانه های اجتماعی به منظور ایجاد و بارگذاری ویدیوهای برند خود استفاده کنید. این کار باعث افزایش آگاهی مشتریان شما و ایجاد ارتباط می شود.

بازاریابی صوتی (Voice Marketing)
بازاریابی صوتی در واقع بلندگوهای هوشمندی مثل Amazon Alexa یا Google Home است که از آن برای آموزش دادن به افراد و پاسخگویی به موضوعات مورد نظر آنها استفاده می شود.

بازاریابی دهان به دهان (Word of Mouth Marketing)
زمانی که یکی از مشتریان نام تجاری خاصی را پیشنهاد می دهند، از بازاریابی دهان به دهان استفاده شده است. این سبک از مارکتینگ در واقع قابل اعتمادترین شکل بازاریابی در نگاه مخاطبین است. برای اینکه بتوانید در این زمینه موفق باشید باید بهترین خدمات را به مشتریان خود ارائه دهید. در واقع شاید بهتر است بگوییم شما باید نیازهای مشتریان خود را قبل از نیازهای خود رفع کنید. تنها در این حالت است که آنها به شما اعتماد کرده و به یکی از طرفداران اصلی و وفادار شما تبدیل می شوند. در نتیجه شما پیشنهاد همیشگی آنها خواهید بود.

بازاریابی پنهانی (Undercover marketing)
این نوع از بازاریابی روی بازاریابی محصول در حالی که مشتریان از استراتژی بازاریابی به کار رفته بی اطلاع هستند، تمرکز دارد.

بازاریابی اینترنتی (Internet marketing)
این سبک از بازاریابی با نام بازاریابی ابری نیز شناخته می شود. این اتفاق در بستر اینترنت روی می دهد. تمامی موارد مارکتینگ در اینترنت به اشتراک گذاشته می شود.

بازاریابی تراکنشی (Transactional Marketing)
فروش یکی از چالش برانگیزترین کارهای ممکن است. حتی برای بزرگ ترین فروشندگان جهان نیز فروش کار سختی است به ویژه اگر قرار باشد در حجم زیادی این فروش صورت گیرد. با این حال و با روی کار آمدن استراتژی های مارکتینگ دیگر فروش به سختی گذشته نیست. در بازاریابی تراکنشی خرده فروشان مشتریان را ترغیب می کنند تا از کوپن ها یا تخفیف های قرار گرفته استفاده کنند. با این کار شانس فروش بیشتر شده و مخاطب هدف ترغیب می شود که خرید انجام دهد.

بازاریابی پولی (Paid advertising)
این نوع از بازاریابی چندین رویکرد مختلف را دربر می گیرد. این سبک از مارکتینگ هر نوع از استراتژی بازاریابی که در ازای آن هزینه ای پرداخت می شود مثل تبلیغات کلیکی را شامل می شود.

بازاریابی متنوع (Diversity Marketing)
این برنامه با شخصی سازی و تلفیق انواع مختلف استراتژی های بازاریابی موجود سعی می کند مخاطبین مختلف را جذب نماید. در این نوع از بازاریابی جنبه های مختلفی مثل فرهنگ، اعتقادات، نگرش، دیدگاه و سایر نیازها خاص افراد در نظر گرفته می شود.

استراتژی های بازاریابی
استراتژی بازاریابی در واقع اقداماتی است که شرکت های مختلف برای همکاری با مشتریان خود از آن استفاده می کنند. از استراتژی های بازاریابی مختلف برای آگاه سازی مشتریان درباره ویژگی ها، مشخصات و مزایای محصولات استفاده می شود. به طور معمول استراتژی ها به شکلی انتخاب می شوند که بتوانند مشتریان را تشویق کرده که محصولات آنها را خریداری کرده یا از خدمات آنها استفاده کنند. استراتژی های بازاریابی که مورد استفاده قرار می دهید می توانند نوآورانه باشند یا اینکه پیش تر توسط دیگران مورد آزمایش قرار گرفته اند.
به طور کلی انواع مختلف استراتژی بازاریابی در دسترس افراد است. شما باید با توجه به نیازهای شغلی خود، مخاطبین هدفی که دارید و مشخصات محصولات خود باید یکی از این استراتژی ها را انتخاب نمایید. دو نوع اصلی استراتژی بازاریابی عبارتند از:
بازاریابی B2B
بازاریابی B2C

متداول ترین شکل بازاریابی نوع بازاریابی تجارت به مصرف کننده است. این استراتژی را می توان به سبک های مختلفی پیاده سازی کرد. استفاده از استراتژی های بازاریابی موثر به شما کمک می کند تا بتوانید از رقیبان خود سبقت بگیرید. شما باید بتوانید یک استراتژی خوب و مناسب را با توجه به نیازهای خود انتخاب نمایید. اما پیش از آن باید موارد زیر را در نظر بگیرید:

مخاطبین هدف خود را شناسایی نمایید
تعیین مخاطبین هدف یک گام مهم و ضروری است که شما باید در مسیر شناسایی استراتژی بازاریابی خود بردارید. چرا که شما این امکان را خواهید داشت که با توجه به آمار و اطلاعات به دست آورده مناسب ترین برنامه بازاریابی را برای کسب و کار خود انتخاب نمایید.

مخاطبین خود را آزمایش کنید
برای آزمایش مخاطبین هدف خود یک فرآیند خرید فرضی را برای آنها فراهم آورید. زمانی که بتوانید رفتار خرید مخاطبین خودد را شناسایی نمایید، می توانید مناسب ترین استراتژی بازاریابی را انتخاب نمایید.

استراتژی بازاریابی خود را در نظر بگیرید
زمانی که شما مخاطبین هدف خود را به خوبی شناسایی و ارزیابی کردید، می توانید استراتژی خود را انتخاب نمایید.

این استراتژی را ارزیابی کنید
بعد از انتخاب طرح مورد نظر خود زمان آن می رسد که آن را ارزیابی کنید. شما باید آنها را به کار ببرید و نتایجی که به دست می آورید را مورد بررسی قرار دهید. در واقع شما باید با آزمایش کردن استراتژی های مختلف انتخاب شده، بهترین و مناسب ترین آنها را به صورت جدی مورد استفاده قرار دهید.

انواع طرح های بازاریابی
بسته به اینکه در چه شرکتی مشغول به کار هستید، ممکن است نیاز باشد از انواع مختلف طرح های بازاریابی استفاده کنید. برخی از این طرح ها عبارتند از:

برنامه های بازاریابی سه ماهه یا یکساله:
این برنامه ها استراتژی ها یا کمپین هایی را که شما در یک بازه زمانی مشخص دنبال می کنید را شامل می شوند.

برنامه های بازاریابی پولی:
این دسته از طرح های بازاریابی در واقع استراتژی های پولی شما مثل تبلیغات بومی، تبلیغات کلیکی یا تبلیغات پولی در رسانه های اجتماعی را دربر می گیرد.

برنامه بازاریابی در رسانه های اجتماعی:
این برنامه کانال ها، تکنیک ها و کمپین هایی که قصد دارید با استفاده از آنها برنامه های بازاریابی خود را پیش ببرید را شامل می شود.

برنامه بازاریابی محتوا:
در بازاریابی محتوا استراتژی ها، تکنیک ها و کمپین هایی که از آنها برای ارائه محتواهای خود و معرفی محصول یا خدمتی که ارائه می دهید، استفاده می کنید را می توانید مدیریت نمایید.

معرفی 45 نوع بازاریابی
انتشار : ۲ آذر ۱۳۹۹

برچسب های مهم

10 نکته بازاریابی درشرایط کرونایی


بسته به نوع کسب و کاری که دارید احتمالا اخیرا به دلیل آمدن ویروس کرونا متوجه افت فروش و درآمد خود شده اید. برخی از بخش های کسب و کارها متوقف شده اند و افراد مجبور هستند برای بقا به نوآوری روی بیاورند. این امر سبب شده است که بازاریابی برای کسب و کارهای مختلف به یک امر بسیار مهم و حیاتی تبدیل شود. بیشتر کسب و کارها نیاز دارند که بتوانند به صورت آنلاین فعالیت کنند و هزینه برای تبلیغات سنتی مثل تبلیغ ددر تلویزیون برای بسیاری از کسب و کارها ضرر آفرین شده است. مطمئنا دلایل بسیار قانع کننده دیگری نیز وجود دارد که بتواند شما را متقاعد کند که روی بازاریابی آنلاین تمرکز کنید. چرا که افراد در شرایط فعلی بیشتر وقت خود در خانه می گذرانند و به همین دلیل تمایل بیشتری به رفتن در دنیای اینترنت دارند. در ادامه برخی از ایده های بازاریابی که می توانید از آنها در زمان حضور ویروس کرونا استفاده کنید را در اختیار شما قرار می دهیم.

ایده های بازاریابی در زمان حضور ویروس کرونا
1. در شرایط وحشت و نگرانی بدون فکر عمل نکنید
2. با مشتریان خود از طریق رسانه های اجتماعی در ارتباط باشید
3. از هر فرصتی که می تواند به افراد در شرایط بحرانی کمک کند، استفاده کنید
4. حضور خود در دنیای آنلاین را بهبود ببخشید
5. سئو وب سایت خود را ارتقا دهید
6. از تبلیغات PPC استفاده کنید
7. پیشنهادات خود را با توجه به شرایط موجود ارائه دهید
8. برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان خود آمادگی کامل داشته باشید
9. اصلی ترین معیارهای بازاریابی خود را دنبال کنید
10. از همین الان برای بازاریابی خود در آینده برنامه ریزی کنید


در شرایط وحشت و نگرانی بدون فکر عمل نکنید
در حال حاضر شرایط سخت شده است و کسب و کارها با افت شدیدی رو به رو شده اند. حتی ممکن است شما بنا بر دلایل مختلف مجبور به تعطیل کردن کسب و کار خود شده باشید. اما شرایط بهتر خواهد شد. چین نشان داده است که ویروس کرونا به یک پیک رسیده و سپس ریزش خواهد کرد. قرنطینه ها شکسته شده و کارگران و کارمندان دوباره به سر کار خود برگشتند. حتی صادرات و واردات نیز دوباره از سر گرفته شده است. اگر چه تا زمانی که واکسن ویروس کرونا مسافرت بین المللی ممنوع خواهد بود اما جهان از این مرحله نیز عبور خواهد کرد. البته این بدین معنا نیست که تاثیرات وحشتناک و اینفودمی کرونا را نادیده بگیریم. ویروس کرونا واقعی است و تاکنون تعداد زیادی از افراد در سرتاسر جهان به آن مبتلا شده و تعداد آنها نیز در حال افزایش است. حتی بسیاری از مبتلایان نیز در حال مرگ هستند. به همین دلیل شما مجبور هستید کسب و کار خود را برای مدتی متوقف کنید. اما این بدین معنا نیست که بخواهید از روی وحشت و نگرانی حاصل از شرایط فعلی بدون فکر عمل کنید. اگر می خواهید از این شرایط عبور کرده و مجددا کسب و کار خود را احیا کنید، باید با ترس به وجود آمده به شکلی هوشمندانه رو به رو شوید. حتی اگر درآمد شما صفر شده است و شاید حتی نیاز داشته باشید که از سمت دولت حمایت شوید هم باز باید بازاریابی دیجیتال را ادامه دهید. این کار اسم شما را در معرض دید مشتریان بالقوه قرار می دهد و در زمانی که شرایط بهتر می شود به طور قطع به سراغ شما خواهند آمد.

با مشتریان خود از طریق رسانه های اجتماعی در ارتباط باشید
در حال حاضر افراد بیشتر از هر زمان دیگری به حساب های خود در رسانه های اجتماعی مراجعه می کنند. دلیل این اتفاق نیز بیشتر می تواند این موضوع باشد که آنها می ترسند یا دقیقا نمی دانند که چه اتفاقاتی در اطراف آنها در حال افتادن است. اگر شما در جایی زندگی می کنید که قرنطینه شده است، پس رسانه های اجتماعی می توانند بهترین گزینه برای برقراری ارتباط به دیگران باشند. مصرف اینترنت در ماه اخیر به طرز چشمگیری افزایش پیدا کرده است. چرا که افراد مختلف از این مجرای ارتباطی برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند. در واقع رسانه های اجتماعی بهترین گزینه ای است که افراد می توانند در این شرایط برای داشتن ارتباط با جهان پیرامون خود داشته باشند. مطمئنا افراد نمی توانند به آرایشگاه، تعمیرگاه، رستوران و خیلی از مکان های عمومی دیگر بروند. اما همچنان به این محیط ها علاقه مند هستند. آنها به محض حل مشکل کرونا دوباره به اجتماع بازمی گردند و به همین دلیل است که شما باید در این برهه با کمک بازاریابی رسانه های اجتماعی به خوبی به معرفی کسب و کار خود به آنها بپردازید. چرا که آنها نام شما را به خاطر خواهند سپرد.

از هر فرصتی که می تواند به افراد در شرایط بحرانی کمک کند، استفاده کنید
بهترین شکل بازاریابی زمانی است که شما با حسن نیت این کار را انجام دهید. افراد همیشه کارهای خوبی که کسب و کار شما انجام داده است را به خاطر خواهند سپرد. اگر شما می توانید در این برهه زمانی حساس به دیگران کمک کنید، حتما این کار را انجام دهید. به عنوان مثال در نیوزلند خیلی از کارخانه های تقطیر خطوط تولید خود را به ساختن مواد ضدعفونی کننده تغییر داده اند. البته شاید هدف اصلی این کارخانه ها و دیگر کسب و کارهایی که اقدامات مشابه ای داشته اند بازاریابی نبوده است. اما با این وجود افراد آنها را به خاطر سپرده و در شرایط نرمال پول خود را دوباره با خرید از همین موارد خرج می کنند.

حضور خود در دنیای آنلاین را بهبود ببخشید
همانطور که بارها گفته شده است، امروزه تعداد افراد آنلاین بیشتر شده است. آنها حتی این امکان را ندارند که ارتباطات معمول قبلی خود را داشته باشند و همین بیشتر آنها را به سمت اینترنت و جستجو در آن می کشاند. شاید شما هم جزء شرکت هایی باشید که بودجه ای را برای نمایشگاه و به طور کلی حضور فیزیکی در میان مردم اختصاص داده باشید. اما با آمدن ویروس کرونا این رویدادها به طور کامل کنسل شده اند. در نتیجه شما می توانید همین الان اقدام کرده و وب سایت خود را تغییر دهید. وب سایت شما باید به بهترین نحوه ممکن پاسخگو نیازها و تقاضاهای فعلی باشند. به عنوان مثال اگر یک مجموعه فروشگاهی بزرگ هستید، می توانید به جای تمرکز روی اجناس آنتیک روی مواد غذایی ضروری متمرکز شوید. به خاطر داشته باشید که بازاریابی دیجیتال نسبت به سایر روش های بازاریابی یک مزین مهم دارد و این مزیت این است که شما نیازی به ملاقات حضوری با افراد ندارید.

سئو وب سایت خود را ارتقا دهید
اینکه در دنیای دیجیتال حضور داشته باشید امری بسیار مناسب است اما اگر افراد نتوانند شما وب سایتتان را پیدا کنند، این حضور ارزشی نخواهد داشت. همه کسب و کارها به یک وب سایت نیاز دارند که به خوبی برای موتورهای جستجو بهینه شده باشند. در غیر این صورت در رقابت با رقیبان خود شکست خواهند خورد. گوگل و سایر موتورهای جستجو به طور مداوم الگوریتم های خود را تغییر می دهند. بنابراین باید مطابق با این تغییرات پیش بروید تا بتوانید همیشه در بهترین جایگاه موتورهای جستجو قرار بگیرید. هدف از سئو این است که هر زمان که مشتریان بالقوه شما به دنبال نتایج برای کلمه کلیدی مشخصی بودند، وب سایت شما به عنوان نتایج اولیه نمایش داده شود. معمولا افراد روی چند نتیجه اول برای یک کلمه کلیدی خاص کلیک می کنند. قرار گرفتن در نتایج ابتدایی نیز تنها زمانی میسر خواهد بود که شما روی سئو وب سایت خود کار کرده باشید.

از تبلیغات کلیکی PPC استفاده کنید
 این موضوع تا حد زیادی به نوع کسب و کار شما بستگی دارد اما اکنون می تواند زمان مناسبی برای افزایش تبلیغات کلیکی (PPC) باشد. اکنون تعداد افرادی که در اینترنت گشت و گذار دارند بیش از هر زمان دیگری است و این نشان می دهد که شما شانس بیشتری برای دیده شدن تبلیغات کلیکی خود خواهید داشت و این یک مزیت رقابتی بزرگ برای کسب و کار شما به شمار می رود. به عنوان مثال در حال حاضر نیاز به نرم افزارهای کاربردی برای استفاده در منازل بسیار بیشتر شده است. به همین دلیل اگر شرکتی بتواند پاسخگو این نیاز باشد، می تواند به موفقیت بسیار مناسبی دست پیدا کند. در حال حاضر خرید و فروش محصولاتی ضدعفونی کننده، ماسک، دستکش، دماسنج و … نیز رشد بسیار زیادی داشته است.

پیشنهادات خود را با توجه به شرایط موجود ارائه دهید
آیا تاکنون دقت کرده اید که بیشتر تبلیغاتی که این اواخر در تلویزیون نمایش داده می شود ارتباط چندانی با شرایط فعلی ندارند؟ ممکن است تبلیغاتی مربوط به آژانس های مسافرتی یا مواردی را مشاهده کنید که هیچ سنجیتی با شرایط فعلی ندارند. احتمالا این تبلیغات برای بلند مدت به کار می روند و آنها به دنبال فروش آنی محصولات یا خدمات خود نیستند. به ویژه اگر شما ساکن کشوری هستید که در حال حاضر در قرنطینه به سر می برد. بازاریابان موفق به سرعت حرکت می کنند و خودشان را با شرایط وقف می دهند. اینکه شما چیزی را تبلیغ کنید که مشتریان شما در حال حاضر امکان خرید آن را ندارند، کاملا حرک اشتباهی است. سعی کنید خودتان را با شرایط سازگار کنید

برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان خود آمادگی کامل داشته باشید
این مورد به موضوع عنوان شده در مورد قبل مرتبط است. شما نیاز دارید که به شکلی مناسب برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان خود آماده شوید. فورد یک نمونه مناسب برای این گفته است. در حال حاضر تقاضای افراد برای خرید ماشین جدید به شدت کاهش پیدا کرده است. در برخی از کشورها فروش یه صفر نیز رسیده است. به همین دلیل فورد نیز جزء شرکت هایی شده است که تولید خود را با توجه به نیاز فعلی تغییر داده است. این شرکت اقدام به تولید تجهیزات پزشکی کرده است. کسب و کارهای کوچک تر نیز نیاز دارند که عملکرد خود را با توجه به شرایط موجود تغییر دهند. اگر شما صاحب یک فسد فودی در منطقه ای که قرنطینه نشده است می باشیند، می توانید غذاخوری خود را موقتا تعطیل کرده و به شکل بیرون بر فعالیت کنید. همچنین اگر صاحب یک سالن ورزشی هستید، موقتا به صورت ویدیویی و از خانه پیگیر تمرینات افراد خود باشید.

اصلی ترین معیارهای بازاریابی خود را دنبال کنید
در حال خاضر بیشتر از هر زمان دیگری باید به داده هایی که از بازاریابی خود دریافت می کنید، دقت داشته باشید. بررسی کنید که چه کارهایی مفید بوده است و همان کارها را انجام دهید. اگر استراتژی بازاریابی قبلی شما که موفقیت آمیز نیز بوده است، اکنون جوابگو نیست، آن را برای مدتی کاهش داده یا متوقف کنید. البته این کار باید به یک حرکت روزانه شما تبدیل شود. اطلاعاتی مثل روند تغییرات را بررسی و در صورت لزوم تغییرات مورد نیاز را اعمال نمایید. محاسبه ROI در خصوص فعالیت های مربوط به بازاریابی دیجیتال کاری تقریبا ساده است. شما تنها باید یک هدف بازاریابی مشخص را برای خود تعیین کنید و معیارهای مربوط به آن را مورد بررسی قرار دهید.

از همین الان برای بازاریابی خود در آینده برنامه ریزی کنید
اگر شما در یک شهر قرنطینه شده زندگی می کنید، احتمالا زمان بیشتری را در اختیار دارید که می توانید به شکلی موثر از آن استفاده کنید. اینکه در حال حاضر به خاطر ویروس کرونا در خانه مانده اید به این معنا نیست که نمی توانید برای بعد از این برهه برنامه ریزی کنید. بسیاری از بازاریابان همواره از اینکه زمان کافی برای تجریه و تحلیل عملکرد خود نداشته و همیشه درگیر کار هستند، گلایه می کنند. اما اکنون دیگر جایی برای گلایه باقی نمی ماند. چرا که افراد به راحتی می توانند از فرصت پیش آمده برای این کار استفاده کنند. اکنون بهترین زمان برای برنامه ریزی برای آینده کاریتان است. شما می توانید در این برهه روی بازاریابی خود کار کرده و آن را بهبود ببخشید. در واقع در کنار بررسی عملکرد وب سایت و بازاریابی خود نیاز است که روی ایجاد تغییرات و بهبود شرایط آنها نیز زمان بگذارید. محتوای جدید بنویسید، ویدیو جدید بسازید، نوشته ها و داده های قبلی را ویرایش کنید و به طور کلی یک حرکت رو به جلو داشته باشید.

10 نکته بازاریابی درشرایط کرونایی
انتشار : ۲ آذر ۱۳۹۹

برچسب های مهم

بازاریابی محصول چیست؟


کمپانی فولکس واگن در دهه 1950 میلادی یک اتوبوس جدید تولید و به بازار عرضه کرد. با این که این اتوبوس در حال حاضر یک وسیله نقلیه کلاسیک محسوب می‌شود؛ اما همین اتوبوس، چند دهه بعد به نماد این شرکت خودروسازی تبدیل شد. اخیرا کمپانی فولکس واگن از اتوبوس VW جدید خود رونمایی کرده است. این اتوبوس برقی است و استایلی شیک و مدرن دارد. اما آنچه این محصول را خاص و متمایز ساخته، شیوه بازاریابی آن است. کمپانی تولید کننده برای بازاریابی محصول خود از روشی جذاب، منحصر بفرد و بامزه استفاده کرده است. شما می‌توانید حال و هوای هیپی اتوبوس معروف فولکس واگن را در این محصول جدید مشاهده کنید. این کمپانی خودروسازی همچنین از یک تبلیغ تلویزیونی نیز برای معرفی محصول خود استفاده کرده است. این آگهی بازرگانی بسیار مینیمالیستی و هوشمندانه عمل کرده و تصویر برند خوبی برای فولکس واگن محسوب می‌شود. از قطعه Sound of Silence سایمون اند گارفانکل برای موسیقی متن این آگهی بازرگانی استفاده شده است. بد نیست بدانید که خودروهای برقی دارای کمترین صدا هستند. در پایان این آگهی، مخاطب با این پیام مواجه می‌شود:”رونمایی از نسل جدید خودروهای برقی”. همه لطف این آگهی بازرگانی در این است که به علاقمندی مخاطبین به وسایل نقلیه برقی و دوستدار محیط زیست اهمیت می‌دهد؛ و تحولی در صنعت اتوبوس سازی پدید آورده است. شاید می‌خواهید بدانید پشت پرده همه این تبلیغات چیست؟ این کیست که مخاطبین فولکس واگن را تا این اندازه به تولیدات جدید و به روز این کمپانی، از جمله اتوبوس VW علافمند ساخته است؟ چه کسی میل به خرید را در مشتریان ایجاد کرده است؟ این فرد کسی نیست جز مدیر بازاریابی محصول. اگر می‌خواهید در مورد بازاریابی محصولات خود بیشتر بدانید توصیه می‌شود مطالعه این مطلب را به هیچ عنوان از دست ندهید. در متن پیش رو، شما می‌توانید با تأثیر بسزای بازاریابی محصول (product marketing) بر درآمد کل و افزایش فروش بیشتر آشنا شوید.

بازاریابی محصول چیست؟
به طور کلی، منظور از بازاریابی محصول معرفی یک محصول یا خدمات به بازار، ترویج (پروموت) آن و در نتیجه فروش و تحویل آن به مشتری نهایی است. بازاریابی محصول مستلزم آن است که شما به عنوان مدیر بازاریابی، شناخت خوبی از بازار هدف داشته باشید و با استفاده از استراتژی‌های کارآمد بازاریابی، تقاضا را در بازار افزایش داده و در نتیجه فروش بیشتر، درآمد بیشتری را برای برند خود به ارمغان بیاورید. شاید بپرسید تفاوت بازاریابی محصول با بازاریابی سنتی چیست؟ یا چه عاملی باعث تمایز بازاریابی محصول به عنوان یک استراتژی مارکتینگ شده است؟ در ادامه بیشتر به این مبحث خواهیم پرداخت.

مقایسه بازاریابی محصول با بازاریابی سنتی
مهم‌ترین وجه تمایز بازاریابی محصول و بازاریابی سنتی در این است که نوع اول، استراتژیک بوده؛ حال آنکه مورد دوم، یک مقوله کلی و جامع است. بازاریابی محصول یکی از مؤلفه‌های بازاریابی سنتی محسوب می‌شود. اگر به اصل 7p بازاریابی خوب توجه کنید، خواهید دید که بازاریابی محصول یکی از مهم‌ترین جنبه‌های بازاریابی در هر کسب و کاری محسوب می‌شود. بازاریابی محصول متکی بر ایجاد تقاضا و انتخاب یک محصول در میان مشتریان همیشگی است. این نوع بازاریابی بیشتر به رویکرد مشتریان نسبت به محصولات شما مربوط است؛ به همین علت، بازاریابان محصول برای پشتیبانی از این رویکرد، کمپین‌هایی را راه اندازی می‌کنند. در بازاریابی محصول باید درک عمیقی از مخاطبین محصولات داشته باشید. بر اساس این درک عمیق است که می‌توانید به ترویج محصول خود پرداخته و آن را به محصولی جذاب‌تر در چشم مخاطب تبدیل کنید. این فرایند شامل مراحلی چون طراحی و تولید محصول و همچنین اجرای استراتژی بازاریابی می‌شود. به همین دلیل است که یک بازاریاب محصول نقش و جایگاه مهمی در فرایند بازاریابی و فروش محصول برخوردار است. در بازاریابی سنتی تأکید و تمرکز عمدتا بر زیرشاخه‌های کلی بازاریابی مانند سئو، سرنخ یابی مشتری (لید جنریشن) و سایر موارد مربوط به جذب مشتری و نرخ تبدیل است. این نوع مارکتینگ بیشتر مبتنی بر ترویج کلی شرکت، برند و محصولات آن است. پیامی که محتوای بازاریابی سنتی به مخاطب القا می‌کند باید تصویر یکدست و دقیقی از برند ارائه کند.

دلیل اهمیت بازاریابی محصول
بازاریابی محصول، همانطور که قبلا هم اشاره شد یکی از مهم‌ترین مولفه‌های هر استراتژی بازاریابی محسوب می‌شود. قطعا بدون بازاریابی محصول نمی‌توانید نرخ تبدیل ایده‌آل خود را در بازار هدف‌تان جذب کنید. در ادامه شما را با تعدادی از کاربردهای بازاریابی محصول آشنا خواهیم کرد:
درک و شناخت بیشتر مشتریان
رسیدگی بیشتر و بهتر به بازار هدف
شناخت رقبا اعم از شناخت محصولات و تاکتیک‌های بازاریابی
یکپارچه سازی عملکرد تیم‌ تولید، بازاریابی و فروش در یک مسیر مشخص
معرفی و تثبیت موقعیت صحیح محصول در بازار
افزایش فروش و درآمد

شما به عنوان یک بازاریاب محصول ممکن است در خصوص محصولات سوالاتی از خود بپرسید. چند مورد از این سوالات که به سود بازاریابی شما خواهد بود عبارتند از:
آیا این محصول برای بازار فعلی مناسب است؟
آیا این محصول برای مشتریان فعلی ما مناسب است؟
چه چیزی محصول ما را از محصولات رقبا متمایز می‌سازد؟
آیا روش‌های دیگری برای بیشتر متمایز ساختن این محصول یا محصولات وجود دارد؟
آیا در گذشته محصولی را به بازار عرضه کرده‌ایم که اکنون مایه پشیمانی مان شده باشد؟ اگر جواب مثبت است، به چه دلیل؟

همانطور که مشاهده می‌کنید، در بازاریابی محصول باید با دیدی استراتژیک به محصول نگاه کرد. تنها از این طریق است که می‌توانید در بازار فعلی خود عملکرد خوبی داشته باشید. اکنون بیایید به طور دقیق با وظایف یک بازاریاب محصول یا مدیر بازاریابی محصول آشنا شویم. وظایف شما به عنوان مدیر بازاریابی محصول با توجه به این موارد تغییر خواهد کرد:
صنعتی که در آن مشغول فعالیت هستید
نوع شرکت
محصولات
مقیاس شرکت
منابع

اگر برای یک استارت آپ کار می‌کنید، شاید لازم باشد در صورت کمبود بودجه و منابع، برای کمک به تیم تولید و بازاریابی محتوا شما نیز محتوا تولید کنید. به مرور زمان وارد تیمی خواهید شد که تنها کار آن بازاریابی محصول است.

مسئولیت‌های مدیر بازاریابی محصول
در ادامه شما را با چند مورد از مهم‌ترین مسئولیت‌ها و وظایف مدیران بازاریابی محصول َآشنا خواهیم کرد.

1. شناسایی پرسونای مشتری و بازار هدف محصول
برای این که بتوانید مشتری را متقاعد کنید که محصول شما را خریداری کرده و به آن جذب شود، اولین کار این است که پرسونای مشتری خود را مشخص کنید.با این کار شما می‌توانید مشخصات مختلف محصول خود را در راستای برطرف کردن نیازهای بازار هدف‌تان تنظیم نمایید.

2. خلق و اجرای موفقیت آمیز استراتژی بازاریابی محصول
با اعمال استراتژی بازاریابی محصول می‌توانید محتوا و کمپین مارکتینگ را ایجاد کرده و به کار بندید. با این روش، می‌توانید مرحله تشخیص پرسونای مشتری را تکمیل کرده و مخاطب خود را برای خرید محصول‌تان متقاعد کنید.

3. همکاری و فروش محصول به مشتریانی که بیشترین تناسب را با محصولات جدید دارند
شما به عنوان مدیر بازاریابی محصول، همیشه در ارتباط مستقیم با بخش فروش هستید. در همکاری با بخش فروش این مسئولیت بر عهده شماست که مشتریان را شناسایی کرده و به سمت خرید محصول سوق دهید. به همین دلیل باید ترفندهای تسهیل خرید را در اختیار کادر فروش قرار دهید تا درک بهتری از زیر و بم محصول به دست آورده و تنها به مشخصات عمومی آن بسنده نکنند. از این نظر، شما و سایر تیم‌های بازاریابی برندتان، در یک مسیر قرار داشته و اطلاعات مشترکی در مورد مشتریان محصول خود دارید. همین امر سبب می‌شود تا بتوانید به صورت مشارکتی، یک تجربه خرید یکپارچه و برندمحور را برای مشتریان خود خلق کنید.

4. تصمیم گیری در خصوص تثبیت موقعیت محصول در بازار
یکی از مهم‌ترین اهداف بازاریابی محصول تثبیت موقعیت محصول در بازار است. توصیه می‌کنیم به این فرایند به چشم یک تجربه قصه گویی نگاه کنید. در واقع، شما برای تثبیت موقعیت محصول خو باید داستان محصول خود را خلق کرده و برای مشتریان تعریف کنید. شما به عنوان مدیر بازاریابی محصول، در مشارکت با تیم اصلی بازاریابی و همچنین تیم توسعه محصول با پاسخ به این سوالات، داستان محصول جدید خود را برای مشتریان تعریف خواهید کرد:
دلیل تولید این محصول چه بود؟
مخاطب اصلی چنین محصولی کیست؟
تولید این محصول چه مشکلاتی را حل می‌کند؟
ویژگی منحصربفرد این محصول چیست؟

5. تضمین پاسخگویی نیازهای بازار هدف توسط محصول جدید
این که محصول شما بتواند پاسخگوی نیازهای تارگت مارکت شما باشد بسیار حائز اهمیت است. پس از این که به درک خوبی از پرسونای خریدار و بازار هدف خود رسیدید، وقت آن است که چالش‌ها و مشکلات پیش روی آنها را شناسایی و بررسی کرده و در راستای حل این مسائل به تولید محصول بپردازید. لازم به ذکر نیست که وقتی محصول شما پاسخگوی نیازهای تارگت مارکت شما نباشد، دلیلی وجود ندارد که مشتری به جای محصول رقیب، محصول شما را انتخاب کند.

6. تولید محصول به اقتضای شرایط
از تولدی محصولات بی‌ربط خودداری کنید. همانطور که با گذشت زمان، نیازها، انتظارات و چالش‌های افراد و جامعه تغییر و تحول می‌یابند، بالطبع، به راه حل‌های متفاوت و جدیدی نیاز است. این وظیفه شماست که به عنوان مدیر بازاریابی محصول، دقت کنید که هم استراتژی بازاریابی محصول و هم خود محصول کاملا مرتبط با این نیازها و چالش‌ها باشد؛ و بتواند به بهترین نحو، رضایت مشتری را جلب کند. به این منظور، بعضا لازم است که استراتژی بازاریابی محصول خود را کمی تغییر داده و یا به اصلاحات و به روز رسانی محصول خود بپردازید. البته تغییر و به روز رسانی محصول در حوزه اختیارات تیم توسعه محصول است.

استراتژی بازاریابی محصول
اساسا استراتژی بازاریابی محصول شما در سه مورد، راهنمای کار شما خواهد بود:
تثبیت موقعیت محصول
قیمت گذاری محصول
ترویج یا پروموشن محصول

با کمک استراتژی بازاریابی محصول است که می‌توانید محصول خود را از مرحله توسعه به مرحله اجرا ارتقا داده و درک بهتری از مشتریان و بازارهای مناسب محصول خود داشته باشید. در این قسمت شما را با پنج گام برای بهینه سازی استراتژی بازاریابی محصول آشنا خواهیم کرد:

تعریف بازار هدف و پرسونای خریدار
قبلا هم اشاره کردیم که یکی از مهم‌ترین مسئولیت‌های شما در سمت بازاریاب محصول این است که برای هر محصول، یک بازار هدف خاص و یک پرسونای خریدار تعریف کنید. مشخصا هر محصول دارای بازار هدف مخصوص به خود بوده، و در نتیجه، یک پرسونای خریدار منحصر بفرد نیز دارد. این مرحله اولین مرحله بازاریابی محصول شماست. با درک نیازها، چالش‌ها و نقاط درد مشتریان می‌توانید با دید بازتری، استراتژی بازاریابی محصول خود را برنامه ریزی کرده و با پرسونای خریدار و بازار هدف تطبیق دهید. به این ترتیب، محصول شما و همچنین محتوای بازاریابی‌تان به نظر مخاطب شما نزدیک‌تر خواهد بود.

با انتقال پیام و تثبیت موقعیت محصول خود آن را متمایز سازید
پس از انجام تحقیقات کافی در مورد بازار هدف و تعریف پرسونای خریدار، شما به درک جامعی از نیازها، چالش‌ها و نقاط درد آنها خواهید رسید. اکنون وقت آن است که به روش‌هایی برای متمایز ساختن محصول خود فکر کنید. در واقع، محصول شما باید به روشی منحصر به فرد و متفاوت از دیگر محصولات، نیازهای مشتریان را برآورده سازد. البته منظور این نیست که لزوما خود را از رقبای‌تان جدا کنید. چرا که هر چه باشد، شما و برندهای رقیب همه به هدف حل یک مشکل مشترک به تولید و عرضه محصول می‌پردازید. رمز موفقیت شما برای متمایز ساختن محصول‌تان تثبیت موقعیت محصول و انتقال پیام آن است. پیشتر به تثبیت موقعیت پرداخته شد. تثبیت موقعیت و انتقال پیام بهترین روش برای پاسخ به سوالات مشتریان در مورد محصول و وجه تمایز آن با دیگر محصولات است. شما می‌توانید در طراحی استراتژی بازاریابی محصول از این پاسخ‌ها استفاده کنید. این وظیفه شماست که به عنوان یک مدیر بازاریابی محصول تضمین کنید مشتری و مخاطب شما به خوبی از پاسخ این سوالات آگاه بوده و سوال بی‌جوابی نداشته باشد. از جمله سوالاتی که در زمان توسعه برنامه انتقال پیام و تثبیت موقعیت محصول خود باید به آنها جواب بدهید عبارتند از:
دقیقا چه مشخصه‌ای محصول ما را منحصربه فرد می‌سازد؟
چرا محصول ما از محصول رقیب بهتر است؟
چه چیز محصول ما را در چشم مخاطب، به یک محصول ایده‌آل تبدیل می‌کند؟
محصول ما در مقایسه با محصولات رقیب چه مزیتی برای مشتریان دارد؟
چرا مشتری باید به ما و محصول‌مان اعتماد کرده و هزینه بپردازد؟

هرگاه به این سوالات پاسخ دادید، می‌توانید جواب ‌را در قالب یک متن واحد، تأثیرگذار و قابل اشتراک گذاری در آورید. این متن، می‌تواند تصویری کلی از استراتژی انتقال پیام و تثبیت موقعیت محصول شما باشد. برای این کار می‌توانید مراحل زیر را طی کنید:
پاسخ‌ها را در قالب یک متن ارائه آسانسوری (elevator pitch) در آورید.
برای برانگیختن هیجان مخاطب خود، از افعال حرکتی استفاده کنید.
دقت کنید که لحن متن شما شبیه به لحن برندتان باشد.
روی مزایای کلی محصول (نه فقط یک مزیت خاص) خود تمرکز کنید.

اگر باز هم به راهنمایی بیشتری نیاز دارید می‌توانید به صفحه Hubspot Marketing Hub product page مراجعه کنید. یک نمونه از متن انتقال پیام و تثبیت موقعیت محصول را در زیر می‌بینید: “نرم افزار بازاریابی جاذبه‌ای آل این وان: هر آنچه که لازم دارید تا با راه اندازی کمپین‌های بازاریابی کارآمد، توجه افراد را به کسب و کار خود جمع کرده و آنها را به مشتریانی رضایتمند تبدیل کنید.”

توصیه: به عنوان مدیر بازاریابی محصول این وظیفه بر دوش شماست که مطمئن شوید دیگر تیم‌ها از جمله تیم فروش، توسعه محصول و همه تیم‌های بازاریابی به خوبی از فرایند انتقال پیام و تثبیت موقعیت محصول شما آگاه باشند. چرا که این تیم‌ها تنها در گرو آگاهی از این این فرایندها قادرند اطلاعات دقیقی به مشتریان احتمالی یا مشتریان همیشگی شما ارائه دهند. بدین ترتیب تمامی اعضای شرکت شما از محتوا و اطلاعاتی یکدست و یکپارچه در مورد محصول شما برخوردار خواهند بود.به علاوه، در صورت لزوم می‌توانید این اطلاعات را در اختیار تیم پشتیبانی نیز قرار دهید. این تیم معمولا انجام تماس‌های پشتیبانی و رسیدگی به امور مشتریان قبلی را بر عهده دارد.

برای محصول خود هدف تعیین کنید
در این مرحله آنچه اهمیت دارد، تعیین هدف محصول است. البته هدف محصول بسته به مواردی چون نوع محصول، نوع شرکت، و اهداف و مقاصد کلی بازاریابی متفاوت خواهد بود. در واقع، هدف محصول شما بیش از هر چیزی به نوع کسب و کار شما و موقعیت آن بستگی دارد. در زیر چند مورد از متداول‌ترین اهداف محصولی را که مد نظر بسیاری از مدیران بازاریابی محصول است مشاهده می‌کنید:
افزایش درآمد
تعامل با مشتری
بهسازی سهام بازار
قاپیدن مشتری رقبا
ارتقای سطح آگاهی از برند

توصیه: شما می‌توانید به دلخواه یکی از این اهداف را برای بازاریابی محصول خود انتخاب کرده و بر آن تمرکز کنید. چرا که هر شرکت و کسب کاری هدف خاص خود را دنبال می‌کند. رمز موفقیت شما در این است که این اهداف را در قالب هدف هوشمند (SMART goal) ببینید و تنظیم کنید. واژه SMART مخفف این پنج کلمه است: Specific (خاص)، measurable (قابل سنجش)، Attainable (دست یافتنی)، realistic (واقع گرایانه) و Time-bound (زمان دار). بنابراین، یک هدف هوشمند باید حتما دارای هر پنج ویژگی مذکور باشد.

محصول خود را قیمت گذاری کنید
شما در نقش مدیریت بازاریابی محصول، در عملیات قیمت گذاری محصول نیز سهیم هستید. بسته به شرکتی که در آن مشغول به کار هستید، تیم‌هایی که باید در خصوص امر قیمت گذاری با آنها همکاری و مشورت کنید متفاوت هستند. بعضا ممکن است این وظیفه تنها بر دوش شما یا یکی از همکاران شما در بخش مدیریت بازاریابی محصول باشد. در هر یک از این حالات، شما می‌توانید از دو شیوه زیر برای قیمت گذاری استفاده کنید:
قیمت گذاری رقابتی
قیمت گذاری بر اساس ارزش

مقایسه قیمت گذاری رقابتی با قیمت گذاری بر اساس ارزش
منظور از قیمت گذاری مقایسه‌‌ای، فرایند تعیین قیمت بر اساس قیمت فروش محصول مشابه شرکت رقیب است. این نوع قیمت گذاری برای شرکت‌هایی بهتر است که به تولید محصولات جدید نمی‌پردازند؛ و در واقع نمونه مشابه محصولات‌شان را شرکت‌های رقیب نیز به بازار عرضه می‌کنند. البته چنانچه فکر می‌کنید ویژگی‌های منحصربفرد محصول شما می‌تواند تضمینی برای تعیین قیمتی بالاتر از قیمت رقیب باشد، بهتر است که قیمتی که برای آن تعیین می‌کنید بیشتر از قیمت محصولات مشابه رقبا باشد. اگر می‌خواهید بدانید قیمتی که تعیین کرده‌اید منصفانه است یا خیر، می‌توانید گزارش‌های مالی و ترندهای صنعتی را مطالعه کنید و بهترین تصمیم را اتخاذ کنید. قیمت گذاری بر اساس ارزش با سود بیشتری برای شما همراه خواهد بود. البته ناگفته نماند که این روش قیمت گذاری در مقایسه با روش قبل، بسیار زمان‌بر است. این روش تعیین قیمت عمدتا برای شرکت‌هایی مناسب است که رقبای زیادی نداشته باشند و یا محصولاتی با مشخصات فوق العاده جدید و خاص وارد بازار می‌کنند. در روش قیمت گذاری بر اساس ارزش، قیمتی که برای محصول خود تعیین می‌کنید با سودآوری محصول برای مشتری رابطه مستقیم دارد. در واقع، در این شیوه، قیمت محصول شما بر اساس ارزشی تعیین می‌شود که برای مشتری خلق می‌کند. لذا عواملی چون بازر، ترندهای صنعتی و رقبای شما تأثیر چندانی در این فرایند نخواهند داشت.

محصول خود را معرفی یا لانچ کنید
اکنون زمان آن رسیده تا به عنوان مدیر بازاریابی محصول، مهم‌ترین و در عین حال هیجان انگیزترین نقش خود را ایفا کنید. این مرحله به لانچ کردن محصول شما اختصاص دارد. هنگام لانچ کردن محصول، باید دو موضوع مهم را به یاد داشته باشید:
لانچ داخلی (شرایطی که در پی لانچ کردن محصول در داخل شرکت ایجاد می‌شود)
لانچ خارجی (شرایطی که در پی لانچ کردن محصول شما در بیرون از شرکت و بین مشتریان و مخاطبین ایجاد می‌شود)

ابعاد داخلی لانچ محصول
قبلا هم اشاره کردیم که شما در نقش یک مدیر بازاریابی محصول، باید مطمئن شوید که تمام اعضای سازمان دیدگاه یکسانی در مورد محصول جدید شما دارند. به این ترتیب، مشتریان شما نیز به اطلاعات دقیق و یکپارچه‌ای در مورد محصول دسترسی خواهند داشت. سه تیم بازاریابی، توسعه محصول و فروش شرکت شما باید به خوبی از اطلاعات زیر آگاه باشند:
مزایای محصول
هر گونه نمونه اطلاعاتی که ممکن است در مورد محصول شما وجود داشته باشد
فرصت‌های آموزش
اصول فروش محصول و تمامی جزئیات مربوط به آن
روند انتقال پیام و تثبیت موقعیت محصول
پرسونای خریدار و مشتری ایده‌آل
اهداف محصول
مشخصات محصول
قیمت محصول
نحوه معرفی محصول به مشتریان

اکنون حتما می‌پرسید چطور باید این اطلاعات را به تیم‌های مذکور ارائه دهید. بهترین کانال‌های ارتباطی که می‌توانید به این منظور به کار برید عبارتند از:
بسته توانمند سازی فروش ( مناسب برای عملیات فروش)
پرزنتیشن ( مناسب برای محصولات و بخش‌های بازاریابی گسترده‌تر)
کانال‌های ارتباطی دانش بنیان (مناسب برای بخش پشتیبانی)

ابعاد خارجی لانچ محصول
خارج از فضای شرکت، روش‌های مختلفی برای تعریف محصول وجود دارد؛ و بالطبع، مشتریان، مشتریان احتمالی و تارگت مارکت شما به طرق مختلف می‌توانند از ویژگی‌های محصول جدید شما آگاه شوند. پیش از هر کاری، باید نقطه تمرکز عملیات بازاریابی محصول خود را تعیین کنید. در زیر چند نمونه از کانال‌ها و فضاهایی که می‌توانید برای لانچ محصول خود روی آن تمرکز کنید آورده‌ایم. شما می‌توانید بسته به نیازهای مشتری، اهداف محصول و منابع خود یک یا چند مورد از فضاها و کانال‌های زیر را انتخاب و استفاده کنید:
فضای مجازی
داخل فروشگاه
ایونت‌های معرفی محصول
بلاگ‌ها
لندینگ پیج وبسایت
پیش نمایش انحصاری محصول (قبل از معرفی رسمی آن به بازار)
کمپین‌ها و ایونت‌های ترویجی (حضوری و آنلاین)

فرقی ندارد از کدام کانال برای لانچ و معرفی محصول خود استفاده می‌کنید؛ مهم این است که همیشه اطلاعات مرتبط به محصول را ارائه کنید. در واقع، اطلاعاتی که ارائه می‌کنید باید عمدتا بر فرایند انتقال پیام و تثبیت موقعیت محصول شما متمرکز باشند تا بدین ترتیب، مشتریان احتمالی و واقعی به بهترین نحو با محصول شما آشنا شده و دلیل نیاز به آن را دریابند. از جمله مواردی که مشمول این اطلاعات می‌شوند عبارتند از:
مشخصات محصول
ویژگی‌های متمایز محصول
قیمت محصول
نمونه برای مشتریان
آموزش طریقه مصرف به مشتریان

تبریک می‌گوییم. شما از پس همه مراحل بازاریابی محصول بر آمدید. یادتان باشد که باید با فکر و دقت کافی فرایند بازاریابی محصول را به سمت جلو پیش ببرید و به ازای هر گونه تغییر و تکاملی در محصول، اطلاعات و در نتیجه فرایند بازاریابی را به روز رسانی کنید تا محصول به دست مرتبط ترین مشتری برسد. مادامی‌ که ترتیبی دهید تا یکی از اعضای تیم شما بر بازاریابی محصول متمرکز شود و این پروسه را مسئولیت اصلی خود تلقی کند، لازم نیست در این خصوص نگران باشید.

نمونه ها و مثال هایی از بازاریابی محصول
بیایید با هم چند نمونه از عملیات بازاریابی محصول برندهای مختلف را بررسی کنیم:

اپل
همانطور که می‌دانید کمپانی اپل یک شرکت پیشرو در عرصه محصولات و نرم افزارهای فناوری است. محصولات این برند نه تنها فوق العاده جذاب و چشم نواز هستند، بلکه از کارآیی بالایی نیز برخوردارند. اما جالب است بدانید که بازاریابی محصول این شرکت بر ویژگی‌های مختلف محصولات آن تأکید و تمرکز ندارد. در واقع تنها چیزی که بر آن تأکید می‌شود نفع کاربر است. این شرکت به جای لیست کردن ویژگی‌های خاص و تأثیرگذار محصولات خود، از این ویژگی‌ها استفاده می‌کند تا به مشتریان بگوید که استفاده از محصولات اپل چه مزایا و منافعی برای‌شان خواهد داشت. آنها روایت‌هایی را در مورد استفاده از محصولات اپل تعریف می‌کنند و بدین روش، مردم را به خرید این محصولات ترغیب می‌کنند.

شرکت بیلی
بیلی نام یکی از برندهای تیغ اصلاح بانوان است. در بازار شدیدا رقابتی محصولات اصلاح، برن بیلی توانسته به خوبی جایگاه خود را در میان رقبا حفظ کند. اما چگونه؟ این شرکت با تولید یک آگهی تبلیغاتی بی‌سابقه توانست گوی سبقت را از دیگر رقبا برباید. در این آگهی، موی بدن نمایان بود. این کار نه تنها توجه بسیاری از مخاطبین را به این برند جلب کرد، بلکه تشویق بسیاری از آنها را نیز به همراه داشت. چرا که برای اولین بار تصویر حقیقی از بدن زنان و موی بدن به نمایش گذاشته شده بود. این اقدام متفاوت کافی بود تا تیغ‌ها و دیگر محصولات بیلی به محصولاتی متمایز و خاص تبدیل شوند.

کوکا کولا
آیا می‌دانستید که بیش از 95درصد از مردم سراسر جهان با برند کوکا کولا و رنگ قرمز و سفید مخصوص آن آشنا هستند؟ البته جای تعجب نیست، وقتی بیشتر مردم هنگام خرید نوشابه یا نوشیدنی‌های غیر الکلی، “کوک” سفارش می‌دهند، نتیجه غیر از این نخواهد بود. در واقع، برند کوکا کولا به قدری شناخته شده است که حتی رقیب سرسخت آن یعنی شرکت پپسی در تبلیغ سوپر بال خود به داستان این برند اشاره کرده است. کوکا کولا موفق شده به واسطه تثبیت موقعیت هدفمند، تبلیغات پی در پی، و برندسازی مداوم به یک نام طراز اول جهانی تبدیل شود.

میل چیمپ
ابزارهای ایمیل مارکتینگ بسیار زیادی در بازار یافت می‌شود، اما هیچ کدام میل چیمپ نمی‌شود. دلیل پیشروی میل چیمپ در مقایسه با دیگر رقبا، ارائه خدماتی فراتر از خدمات معمول یک ابزار بازاریابی ایمیلی است. این ابزار یک پلتفرم بازاریابی آل این وان است که به رشد کسب و کارها کمک شایانی می‌کند. این برند نیز درست مانند برند اپل، به جای اشاره مستقیم به مشخصات متمایز خود، به شرح مزایای مشتریان می‌پردازد.

محصولات خود را بازاریابی کنید
بازاریابی محصول فرایندی است که شرکت‌ها به واسطه آن می‌توانند محصولات خود را به بازار عرضه کنند. نقش بازاریاب محصول یا مدیر بازاریابی محصول این است که به عنوان نقطه کانونی بخش بازاریابی، فروش و توسعه محصول شرکت فعالیت کند. شما به عنوان یک بازاریاب محصول از نقشی کلیدی برای موفقیت محصولات شرکت خود برخوردار هستید. چرا که این شمایید که استراتژی بازاریابی محصول مختص به هر محصول را خلق و مدیریت می‌کنید، و همچنین این شما هستید که سه بخش فروش، بازاریابی و توسعه محصول را به هم پیوند می‌دهید. به علاوه، کار سازماندهی اطلاعات و یکپارچه سازی این تیم‌ها نیز بر عهده شخص شماست. بنابراین اگر چنین سمتی دارید، بد نیست جدیدترین استراتژی بازاریابی محصول خود را به کار بسته و به دنبال جذب حداکثر مشتری از بازار هدف خود باشید.

بازاریابی محصول چیست؟
انتشار : ۱ آذر ۱۳۹۹

برچسب های مهم

5 ایده بازاریابی برای استارت آپ


راه اندازی یک استارت آپ و بازاریابی محتوا برای آن از مهم ترین اقداماتی است که این روزها افراد به آن فکر کرده و به سمت آن رو آورده اند. آیا شما هم جزء کسانی هستید که تصمیم دارید استارت آپ خود را راه اندازی کنید اما تجربه کافی را نداشته و در واقع در این زمینه تازه کار هستید؟ اگر چنین است باید در همین ابتدای مسیر بدانید که به طور قطع با شروع کار فرصت کافی برای فکر کردن به استراتژی های بازاریابی برای تضمین موفقیت خود نخواهید داشت و این امر ممکن است شما را دچار مشکل کند. در نتیجه اگر شما در این مرحله قرار دارید، توصیه ما به شما این است که اصلا نگران نباشید. چرا که ابزارهای مناسب و کمک کننده ای وجود دارد که با استفاده از آنها بتوانید کسب و کار خود را شکست نجات دهید. ابزارهایی مثل CMS، رسانه های اجتماعی یا نرم افزارهای گرافیکی که به بازاریابی برای استارت آپ شما کمک خواهند کرد.

اما موضوعی که در این زمینه مطرح می شود این است که شما باید بدانید که چگونه از این ابزارها استفاده کرده و از آنها در راستای رسیدن به اهداف تجاری خود استفاده کنید. به همین دلیل در این مقاله قصد داریم به بررسی این موضوع بپردازیم. در واقع به شما خواهیم گفت که چگونه از همان ابتدای مسیر استارت آپ خود یک استراتژی بازاریابی موفقیت آمیز را شناسایی و دنبال کنید. پس با ما همراه شوید تا به بررسی برخی از بهترین استراتژی های بازاریابی برای استارت آپ بپردازیم.

ایده های بازاریابی برای استارت آپ
به نظر شما در کنار استفاده از ایمیل مارکتینگ، نرم افزاهای آنلاین، بازاریابی محتوا و … که جزء روش های معمول بازاریابی می باشند، شما چه اقدامات دیگری را می توانید برای بازاریابی برای استارت آپ خود داشته باشید؟ برخی از اصلی ترین اقدامات ممکن عبارتند از:
استفاده از تبلیغات پولی برای جلب مخاطبین مورد نیاز
استفاده از رسانه های اجتماعی برای برقراری ارتباط با مشتریان
استفاده از بازاریابی تامین مالی جمعی
برقراری ملاقات های مجازی به جای استفاده از کنفرانس های حضوری
استفاده از محتوای تولید شده توسط کاربران برای بیان داستان خود

اگر شما در تلاش هستید تا از استراتژی های جدید برای بازاریابی کسب و کار خود استفاده کنید، می توانید از میان مواردی که در ادامه به بررسی دقیق تر آنها می پردازیم، مناسب ترین آنها را با توجه به اهداف خود انتخاب کرده و آن را دنبال کنید.

استفاده از تبلیغات پولی برای جلب مخاطبین مورد نیاز
Starburst Data نوعی بازاریابی B2B یا همان بازاریابی تجارت به تجارت است که به شرکت های مختلف کمک می کند تا بتوانند وب سایت های خود را تجزیه و تحلیل کنند. آنها از یک دیتابیس قوی از موتور جستجو استفاده کرده و به وسیله آن داده ها را سازماندهی می کند. بنابراین مشتریان می توانند به راحتی حجم زیادی از اطلاعات را در کوتاه ترین زمان ممکن تحلیل کنند. یک بازاریاب محتوا فعال در شرکتی مثل Starburst شانس خوبی برای پیدا کردن مخاطبین هدف خود در لینکدین داشته باشد. چرا که لیندکین یک بستر بسیار مناسب برای شبکه سازی حرفه ای است. بخشی از کمپین بازاریابی چنین شرکت هایی می تواند به تبلیغات در لینکدین برای جلب نظر مشتریان بالقوه و ارائه اطلاعات مفید به آنها اختصاص پیدا کند. شما می توانید از قابلیت تبلیغات پولی در پلتفرم های رسانه های اجتماعی مختلف به ویژه لینکدین برای استارت آپ های B2B استفاده کنید. همچنین این امکان را نیز خواهید داشت که با استفاده از هشتگ گذاری در شبکه های اجتماعی نیز تبلیغاتی را داشته باشید.

استفاده از رسانه های اجتماعی برای برقراری ارتباط با مشتریان
بازاریابی در رسانه های اجتماعی نیازی به صرف هزینه ای خاص ندارد و شما می توانید به راحتی برای جذب مشتریان جدید و برقراری ارتباط با مشتریان فعلی خود از آن استفاده نمایید. به عنوان مثال Take Paperless Parts شرکتی است که در زمینه تولید قطعات بدون استفاده از کاغذ فعالیت می کند و دارای یک صفحه بیزینسی فعال در رسانه اجتماعی فیسبوک است. ایجاد یک صفحه بیزینسی در فسبوک و خیلی از رسانه های اجتماعی دیگر و بهینه سازی آن کاملا رایگان است. شما می توانید صفحات مربوط به کسب و کار خود را ایجاد کرده و از طریق آنها بازاریابی برای استارت آپ خود را دنبال کنید. همچنین می توانید در این شبکه ها از توصیه ها و نظرات مشتریان راضی خود به منظور جلب نظر مشتریان بالقوه جدید استفاده نمایید. در کنار اقدامات بیان شده نیز می توانید از کسب و کار خود و روند کاریتان نیز فیلم تهیه و با مخاطبین خود در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید. استفاده از وبینار و تولید محتوای متنی نیز می تواند بسیار کمک کننده باشد. در واقع محتوایی که در این صفحات قرار می گیرند باید به شکلی بهینه سازی شده باشند که بتوانند مخاطبین را ترغیب کنند که از شما خرید کرده و از خدمات یا محصولات شما استفاده کنند. در واقع باید آنها را متقاعد کنید که شما دارای اعتبار بالایی هستید و باید روی وب سایت شما کلیک کنند.

استفاده از بازاریابی تامین مالی جمعی
آیا تاکنون به استفاده از بازاریابی تامین مالی جمعی فکر کرده اید؟ اگر قصد دارید از این روش استفاده کنید می توانید از مطبوعات بزرگ در این زمینه کمک گرفته و دامنه تبلیغات خود را گسترش دهید. به عنوان مثال Take NeighborSchools یک استارت آپ در زمینه مراقبت از کودکان است. این استارت آپ با داشتن مجوزهای لازم و با بهره گیری از افراد متخصص در زمینه مراقبت از کودکان پیشنهادهای منحصر به فردی را ارائه می دهد. این استارت آپ در همان ابتدای کار خود از افراد علاقه مند خواست تا با آنها همکاری کرده و روی ایده آنها سرمایه گذاری کنند و در واقع تصمیم گرفتند هزینه های خود را از این طریق تامین نمایند. آنها با استفاده از همین تکنیک توانستند 3.5 میلیون دلار بودجه برای شرکت خود کسب کنند و این موفقیت را مدیون استفاده از بازاریابی در مطبوعات هستند. شما حتی اگر چند مشتری هم دارید باز می توانید از کمپین سرمایه گذاری جمعی به عنوان بازاریابی برای استارت آپ خود استفاده کنید تا افراد را به کسب و کار خود علاقه مند کنید.

برقراری ملاقات های مجازی به جای استفاده از کنفرانس های حضوری
Mable یک ارائه دهنده SaaS مستقر در بوستون است که در زمینه اتوماسیون آزمایش یادگیری ماشین فعالیت می کند. آنها به توسعه دهندگان در زمینه آزمایش راه حل های خود به شکلی راحت تر کمک می کنند. به همین دلیل نیز برای اینکه بتوانند جامعه بزرگ تری از مشتریان را جلب نمایند، میزبان ملاقات های مجازی با کارشناسان صنعت مربوطه هستند. سخنران های این ملاقات ها به شرکت کنندگان درباره آزمایش نرم افزارهای موجود آموزش می دهند. این ایده بسیار جذاب بوده و هزینه کمی را نیز دارند. شما می توانید از این طریق به راحتی با افراد حرفه ای ارتباط برقرار کرده و بدون نیاز به تحمل دردسرهای برگزاری کنفرانس، مطالب ارزشمندی را در اختیار مشتریان خود قرار دهید.

استفاده از محتوای تولید شده توسط کاربران برای بیان داستان خود
استارت آپ ها معمولا درآمد لازم برای ایجاد کمپین های بازاریابی رسانه های اجتماعی که نیاز به بودجه زیادی را دارند را ندارند. بازاریابان فعال در آژانس مسافرتی Hopjump دریافتند که بهترین جایی که می توانند در آن کسب و کار خود را معرفی کنند، اینستاگرام است. صفحه این آژانس از تصاویر مربوط به مشتریانی که از خدمات این آژانس استفاده کرده اند، پر شده است. مشتریانی که سفر لذت بخشی را تجربه کرده اند نیز می توانند نام این آژانس را در زیر تصاویر خود تگ کنند و بدین ترتیب آنها را تبلیغ نمایند. شما نیز اگر استارت آپ مشابه ای را راه اندازی کرده اید، می توانید از استراتژی بازاریابی این آژانس استفاده کنید. زمانی که به ایده های کمپین های بازاریابی برای استارت آپ خود فکر می کنید، نیازی نیست به اقدامات عجیب و غریب و پیچیده فکر کنید. شما می توانید به راحتی و با استفاده از روش هایی که به آنها اشاره شد پیام کمپین های خود و در اصل پیام اصلی کسب و کار خود را انتقال دهید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که بینید کدام یک از آنها بیشترین تناسب را با کسب و کار شما و اهداف پشت آن دارد. سپس همان روش را انتخاب کرده و با توجه به آن پیش بروید.

5 ایده بازاریابی برای استارت آپ
انتشار : ۱ آذر ۱۳۹۹

برچسب های مهم

روش اجرای بازاریابی اجازه ای


بازاریابی اجازه ای در واقع به نوعی از تبلیغات اشاره دارد که به مخاطبین خود این امکان را می دهند که تصمیم بگیرند که می خواهند پیام های تبلیغاتی را دریافت کنند یا نه. مفهوم بازاریابی اجازه ای اولین بار توسط ست گادین، کارآفرین و نویسنده محبوب معرفی شد. او در ابتدا ایده اش در خصوص بازاریابی اجازه ای را در کتاب خود که به همین عنوان نامگذاری شده است، ارائه داد. ایده او این بود: تبدیل افراد غریبه به دوستان و سپس تبدیل این دوستان به مشتری. بازاریابی اجازه ای با ویژگی های مختلفی از جمله پیش بینی، شخصی سازی و برقراری ارتباط با افراد مفهوم پیدا می کند. در واقع این نوع از بازاریابی دقیقا نقطه مقابل بازاریابی مستقیم است که در آن تبلیغات بدون اینکه رضایت مشتریان جلب شده باشد، به صورت گسترده برای آنها ارسال می شود.

نکات کلیدی
بازاریابی اجازه ای به نوعی از تبلیغات اطلاق می شود که در آن مخاطبین این فرصت را دارند که تصمیم بگیرند که پیام های تبلغاتی را دریافت کنند یا از دریافت این نوع از پیام های تبلیغاتی اجتناب نمایند. شکل های رایج بازاریابی اجازه ای شامل امکان تصمیم گیری در خصوص دریافت یا عدم دریافت ایمیل به روزرسانی به عنوان یکی از اعضای لیست ایمیل یک وب سایت است.

مفهوم بازاریابی اجازه ای (Permission Marketing)
بازاریابی اجازه ای در میان عموم به ویژه در بحث بازاریابی دیجیتال از محبوبیت بالایی برخوردار است. تایید ایمیل های به روز رسانی و دریافت اشتراک آن یکی از بهترین مثال هایی است که می توانید برای بازاریابی اجازه ای بیان کرد. در واقع در این نمونه کاربران می توانند تصمیم بگیرند که تمایل دارند ایمیل های دوره ای با محتوای به روز رسانی یا ارائه پیشنهادات جدید برای آنها ارسال شود یا اینکه در همان ابتدای کار و در هنگام ثبت نام در یک وب سایت یا هر جای دیگری جلو این کار را بگیرند. در واقع مشترک شدن در سرویس ایمیل یک وب سایت این مفهوم را دارد که شما مجوز لازم برای تبلیغات را به آنها ارائه داده اید.

مزایای بازاریابی اجازه ای
بازاریابی اجازه ای روشی کم هزینه و موثر برای برقراری ارتباط با مشتریان بالقوه است. در واقع استفاده از پلتفرم های دیجیتال با داشتن دسترسی مستقیم به مشتریان مثل پلتفرم های ایمیل یا رسانه های اجتماعی، بسیاری از هزینه های غیر ضروری روش های سنتی تبلیغات مثل ارسال نامه به صورت انبوه یا تبلیغات چاپی را از سر راه شما برمی دارد. همچنین اصلی ترین مزیتی که می تواند برای این نوع بازاریابی به آن اشاره کرد این است که از آنجایی که خود کاربر به شما اجازه ارسال پیام های تبلیغاتی را می دهد، پس می توان نتیجه گرفت که آنها بیشترین امکان را برای تبدیل شدن به مشتریان شما دارند. در اصل زمانی که شما از مشتریان اجازه تبلیغات را دریافت می کنید، احتمال اینکه بتوانید نظر آنها را به عنوان مشتریان بالقوه با تبلیغات جلب نمایید بسیار بیشتر است. چرا که آنها با اجازه دادن به شما در همان ابتدای کار علاقه خود را به حوزه فعالیت شما نشان داده اند. در حالی که شما در سایر روش های تبلیغات این شانس را دارید که به تعداد بیشتری از مشتریان دسترسی پیدا کنید، اما در بازاریابی اجازه ای شما امکان برقراری روابط و داشتن تعاملات ارزشمندتر را با مشتریان بالقوه خود در آینده خواهید داشت.

بازاریابی اجازه ای در مقابل بازاریابی مستقیم به شکل سنتی
بازاریابی مستقیم به صورت سنتی در واقع نوعی بازاریابی کورکورانه است. چرا که شما در این نوع از بازاریابی شناخت چندانی درباره مخاطبین هدف خود ندارید و تنها چیزی که از آنها می دانید تنها کد پستیشان است. به عنوان مثال، یک بنگاه معاملات ملکی ممکن است تبلیغات خود را به خانه کسانی که دارای کد پستی خاصی بوده و در یک منطقه خاص زندگی می کنند ارسال کند. اما اگر همین بنگاه معاملات ملکی بخواهد از روش بازاریابی اجازه ای استفاده کند، می تواند از وبلاگ برای به اشتراک گذاشتن مطالبی درباره قیمت خانه، نرخ رهن و اجاره، دریافت وام مسکن یا نکاتی درباره فروش خانه در همان منطقه خاص استفاده کند. در این وبلاگ می تواند لینک خبرنامه ایمیلی خود را نیز قرار دهند و از کاربران بخواهند تا از این طریق به سوالات اساسی آنها پاسخ دهند تا بتوانند با علم بیشتری در راستای ارائه خدمات به آنها گام بردارند.
به عنوان مثال می توانند از آنها بپرسند: «چه زمانی خانه فعلی خود را خریداری کرده اید؟» یا «آیا قصد خرید خانه در سال آینده را دارید؟» این اطلاعات می تواند از طریق ایمیل جمع آوری شده و در ادامه مسیر به شکل مناسبی به کسب و کار فوق کمک کند. این نوع از برقراری ارتباط با مشتریان بالقوه از طریق مشترک شدن آنها صورت می گیرد. در نتیجه به طور قطع هر زمان که مشتریان تصمیم بگیرند که اقدام به خرید یا فروش ملک خود نمایند، به دلیل داشتن ارتباط مناسب با این بنگاه معاملات ملکی، با آنها برای این کار تماس می گیرند.

روش اجرای  بازاریابی اجازه ای
انتشار : ۳۰ آبان ۱۳۹۹

برچسب های مهم

افراد موفق وقت خود را با این 8 کار تلف نمی‌کنند


اکثر انسان‌ها در طول زندگی احساس شکست یا به بن‌بست رسیدن را تجربه می‌کنند. همه ما ممکن است در نقطه‌ای از زندگی در تنگنا قرار گرفته باشیم و احساس کنیم که نمی‌توانیم دیگر اهداف خود را دنبال کنیم. از این که روز‌به‌روز از مسیر رسیدن به موفقیت فاصله گرفته‌ایم اندوهگین شده و خود را سرزنش کنیم و در نهایت سردرگم شده باشیم که اکنون باید چه کاری را انجام دهیم. افراد موفق وقت خود را در این 8 کار تلف نمی‌کنند برای حل چنین شرایطی، ابتدا باید ببینیم چه اعمالی سبب اتلاف وقت ما می‌شود. باید بررسی کنیم که ما زمان خود را صرف چه کارهای بیهوده‌ای کرده‌ایم که به جای حرکت دادن ما به سمت موفقیت‌هایمان، ما را به سمت خود سوق داده اند. این فعالیت‌ها به ما در جهت رسیدن به موفقیت یا خوشبختی کمک نمی‌کند اما باید بدانیم که اگه به دنبال رسیدن به موفقیت هستیم، هر ثانیه از روز آن چنان با ارزش است که نباید آن را هدر دهیم. باید بررسی کنید که روزهای زندگی‌تان را چگونه می‌گذرانید و با تجزیه و تحلیل ساعت به ساعت آن، مرتباً به دنبال روش‌هایی برای هوشمندتر زندگی و روش هایی برای از بین بردن اتلاف وقت باشید.

در این مقاله به هشت موردی که افراد موفق هرگز وقت خود را صرف انجام دادن آنها نمی‌کنند اشاره شده است. اگر شما هم می‌خواهید جز افراد موفق باشید پس به جمع آنها بپیوندید!

1. افراد موفق در رسانه های اجتماعی غرق نمی شوند
حضور در رسانه‌های اجتماعی و چک کردن اعلان‌های فیس بوک، پیمایش تصاویر در اینستاگرام و… اگرچه بخشی از زندگی روزمره ماست اما اگر کنترل نکنید که چقدر زمان را صرف آن می‌کنید، شاهد از دست رفتن بی حد و مرز زمان طلایی خود خواهید بود. اگر خودتان هم از این موضوع به تنگ آمده‌اید اما نمی‌دانید که چطور می‌توانید خود را از این غرق شدن نجات دهید، نگران نباشید. با ایجاد محدودیت زمانی بر روی شبکه‌های اجتماعی می‌توانید استفاده از آنها را به حداقل برسانید. هشدار بستن برنامه را پس از مدت زمان مورد نیازتان تنظیم کنید و پس از آن برنامه را ببندید و به کار دیگری مشغول شوید. می‌توانید پس از اتمام پروژه های کاری لازمتان، مجدد در شبکه‌ها فعال شوید یا اینکه پس از انجام شدن فعالیتتان از رسانه های اجتماعی به عنوان پاداش استفاده کنید.

2. افراد موفق برنامه‌ ریزی روزانه دارند
افراد موفق در طول روز برای خود هدف تعیین می‌کنند و با یک فهرست از کارهای روزانه، هدف روزانه خود را متمرکز به انجام دادن آنها می‌کنند. در نظر داشته باشید که برای تهیه این لیست، یک لیست بلند و طولانی ننویسید و ابتدا اولویت‌های اصلی خود را یادداشت کنید و کارهای بزرگ دیگر را به مراحل بعد موکول کنید.

3. افراد موفق کارهایی انجام نمی‌دهند که از لحاظ عاطفی آنها را تخلیه کند
اگر می خواهید که یک زندگی واقعاً موفق داشته باشید، باید روی چیزهایی تمرکز کنید که زندگی شما را مثبت می‌کند. افراد موفق وقت خود را صرف چیزهایی نمی‌کنند که از نظر عاطفی آنها را تخلیه کنند. قبل از انجام فعالیت‌هایی که در برنامه خود دارید، مطمئن باشید این فعالیت مثبت، به زندگی شما می افزاید. اگر فکر می‌کنید این‌گونه نخواهد بود، پس در مورد آن فکر نکنید. همچنین در مواقعی که از شما خواسته می‌شود کاری انجام دهید، خود را ملزم به پاسخگویی نکنید. قبل از گفتن “بله” فکر کنید و بدانید که درست نیست که به درخواست های خود “نه” بگویید.

4. افراد موفق نگران چیزهایی نیستند که قادر به کنترل آنها نیستند
افراد موفق می‌دانند که نگرانی آدمی را به هیچ نقطه مثبتی در زندگی نمی‌رساند، به خصوص اگر نتوان در مورد آن وضعیت، کاری انجام داد بنابراین به افکار خود جامه عمل بپوشانید و روی کارهایی که می توانید انجام دهید تمرکز کنید.

5. افراد موفق با افراد منفی در ارتباط نیستند
حتما شنیده‌اید که شخصیت انسان، میانگین شخصیت 5 نفریست که بیشترین وقت را با آنها سپری می‌کند پس اگر می‌خواهید بهترین خود باشید، باید خود را با بهترین افراد محاصره کنید. اگر قصد دارید در زندگی صعود کنید، حتماً انرژی منفی و سمی موجود در اطراف خود را از بین ببرید و بار وزن خود را سبک کنید.

6. افراد موفق، اشتباهات گذشته را تکرار نمی‌کنند
افراد موفق هم مانند هرکس دیگر در زندگی خود اشتباه می‌کنند اما نکته اصلی موفقیت در زندگی، اشتباه نکردن دوباره اشتباهات و یادگیری از آنها و بزرگ شدن از اشتباهات است. این اشتباهات باید به شما کمک کنند که به فرد بهتری تبدیل شوید بنابراین وقتی اشتباه می‌کنید، به این فکر کنید که اشتباه اکنون انجام شده است و نمی‌توانید به گذشته بازگردید، به جای این کار روی آنچه آموخته‌اید متمرکز شوید و یک استراتژی طراحی کنید تا مثبت از آن پیش بروید.

7. افراد موفق به کاری که دیگران انجام می‌دهند توجه نمی‌کنند
بسیار خوب است اگر از زندگی افراد موفق، برای پیمودن مسیر موفقیت الهام بگیرید، اما وقتی دائماً خود را با شخص دیگری مقایسه می‌کنید، روحیه خود را به شدت برای ادامه مسیر پایین می‌آورید. اگر تاکنون این کار را می‌کردید وقت آن است که طرز فکر خود را تغییر دهید. از دیگران الهام بگیرید اما تنها با مهمترین فرد رقابت کنید: خودتان.

8. افراد موفق خود را در آخرین اولویت قرار نمی‌دهند
همه ما زمان‌هایی را پشت سر گذاشته‌ایم که برای انجام یک پروژه بزرگ یا مهم مجبور شده باشیم کمتر بخوابیم و ورزش نکنیم اما باید توجه داشته باشید که ارزش قائل نشدن برای خود به منظور تمرکز روی هدف به شما کمک چندانی نمی‌کند چراکه برای موفقیت و خوشبختی طولانی مدت، باید خود را در اولویت قرار دهید. برای شروع می‌توانید روز خود را با انجام دادن کارهایی که برایتان لذت‌بخش است آغاز کنید. این کار می‌تواند تمرین یوگا، روزنامه نگاری یا خواندن کتاب مورد علاقه‌تان باشد. زمانی که روز خود را با انجام کاری که دوست دارید آغاز می‌کنید تا انتهای روز احساس سرخوشی و پیروزمندی خواهید داشت و می‌توانید راحت‌تر روی انجام دادن دیگر کارهایتان تمرکز داشته باشید.

آیا اکنون توانستید مواردی که باعث اتلاف وقتتان در زندگی می‌شد را بیابید؟ آنها را از بین ببرید تا بتوانید به بهترین قسمت زندگی خود سفر کنید.

افراد موفق وقت خود را با این 8 کار تلف نمی‌کنند
انتشار : ۳۰ آبان ۱۳۹۹

برچسب های مهم

12 نکته فوق العاده برای لذت بردن از کار


آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که حقیقتاً چه قدر از محیط کارتان راضی هستید؟ فرقی نمی‌کند چه قدر کارتان را به‌خوبی انجام دهید، چون در بسیاری از اوقات نه مورد تقدیر قرار می‌گیرید و نه پاداشی به شما تعلق خواهد گرفت. همچنین ممکن است با چالش‌های مختلفی در محیط کار خود روبه‌رو شوید، از جمله:
اثربخشی کم و بیکاری در محیط کار
ساعات کاری طولانی و یا ضرب العجل های کوتاه
درخواست‌های متناقض در مورد زمان‌بندی و وظیفه‌شناسی شما
عدم تعادل میان زندگی شخصی و تعهدات کاری
روابط فرساینده با افراد مهم در زندگی
کمبود گفتگو و درد دل در محیط کار
سیاست‌های داخلی و بروکراسی‌های سازمانی
قلدری برخی افراد در محیط کار
فرصت‌های کم برای ارتقای شغلی

با این تفاسیر چگونه با مشکلات خود کنار می‌آیید؟
با سپری شدن هر روز کاری به این نتیجه خواهید رسید که دوست دارید در انجام کارها مشارکت داده شوید، پاداش بگیرید، کارهای لذت‌بخش انجام دهید، به رسمیت شناخته شوید، در ازای تلاش‌های خود ارتقای شغلی دریافت کنید و از شما برای کارهایی که انجام داده‌اید تقدیر شود. اما در نقطه مقابل نیز دوست دارید یک تعادل نسبی بین زمان و کارهایی که واقعاً تمایل به انجام آن‌ها دارید در زندگی شما ایجاد شود. در واقع علاقه دارید به کارتان نظم و ترتیب ببخشید و نسبت به شرح وظایف خود به‌خوبی آگاه باشید، درحالی‌که به دنبال زندگی سالم و به دور از استرسی می‌گردید. به نظر می‌رسد خواسته زیادی باشد؛ با این وجود کلید حل این چالش‌های به‌ظاهر متناقض در این است که پی به این حقیقت ببرید که چه قدر عاشق کار خود هستید و به آن علاقه دارید؟ آیا علاقه‌ای که به کار خود دارید باعث می‌شود صبح اول وقت با اشتیاق از رخت خواب خود بلند شوید؟ یا ترجیح می‌دهید مشغول کار دیگری باشید؟

مهم نیست اوضاع در دیگر بخش‌های زندگی شما همچون خانواده، دوستان و روابط اجتماعی‌تان چطور پیش می‌رود، مسئله این است که شغل و کار شما بخش مهمی از زندگی‌تان را تشکیل می‌دهد و نمی‌توان آن را نادیده گرفت. شما انتخاب کرده‌اید که از موقعیت شغلی کنونی خود گذران زندگی کنید و این موضوع تماماً به شخص خودتان بستگی دارد که نهایت استفاده را از این موقعیت ببرید. هرچند در بلندمدت این توانایی را دارید که شغل خود را عوض کنید و برای موقعیتی جدید اقدام کنید، اما در حال حاضر باید تلاش کنید نسبت به کاری که هم‌اکنون مشغول به آن هستید عشق بورزید. فرض کنید قادر نخواهید بود در کوتاه‌مدت شغل خود را عوض کنید و موقعیت ایدئال خود را به دست آورید، در چنین شرایطی چند نکته وجود دارد که با به‌کارگیری آن‌ها می‌توانید از کاری که هم‌اکنون می‌کنید لذت بیشتری کسب کنید.

از خود بپرسید آیا این نارضایتی به خاطر کار است یا به خاطر شما؟
و اینکه چه کاری می‌توانید برای بهتر شدن و لذت‌بخش‌تر شدن کار خود انجام دهید؟ از محکوم کردن دیگران دست بدارید و این را بدانید که مسئول زندگی شما فقط و فقط خود شما هستید. اگر نمی‌توانید فوراً اقدام به عوض کردن شغل خود کنید، پس باید تصمیم بگیرید که چه اقداماتی لازم است انجام دهید تا نهایت استفاده را از آن داشته باشید.

نکاتی برای لذت بردن از کار
12 نکته‌ای که باعث می‌شوند از کار خود لذت بیشتری کسب کنید و در کار به موفقیت برسید عبارت‌اند از:

1. برای روبه‌رو شدن با روز خود، انگیزه بگیرید
در راه رسیدن به محل کار، به این فکر کنید که کارهایی که انجام می‌دهید به شما اجازه می‌دهد زندگی خوبی در خارج از محیط کار داشته باشید، مانند یک زندگی اجتماعی عالی. یک نگرش مثبت می‌تواند باعث لذت و همین‌طور اثربخشی بیشتر فعالیت‌های شما در آن روز شود.

2. چشم‌انداز شغلی خود را ببینید
شما این توانایی را دارید تا بهترین کاری را که می‌توانید در هر موقعیتی انجام دهید. برای دست‌یابی به این قدرت باید نگاهی فراتر از خود و شغلتان داشته باشید و تصویر بزرگ‌تری از زندگی را در نظر بگیرید. یکی از توصیه‌هایی که می‌شود این است که برخی کارهای داوطلبانه انجام دهید تا دیدگاه وسیع‌تری نسبت به دنیای پیرامون خود به دست آورید و همچنین سعی کنید راهی برای مشارکت کلی در جامعه بیابید.

3. شما فراتر از شغلتان هستید
هویت شخصی خود را بیش از حد به کار خود پیوند نزنید. از این فکر اجتناب کنید که زندگی شغلی شما باید مسیر مشخصی داشته باشد. چنین انتظاراتی که از سمت خانواده یا معلمان در مورد شما در گذشته شکل گرفته است، باعث می‌شود نتوانید از کاری که اکنون انجام می‌دهید لذت ببرید.

4. برنامه‌ریزی کنید و لیست کارهای روزمره را تهیه کنید
در این لیست، پروژه‌های بلندمدت و همچنین کارهای قریب‌الوقوع دیگری که نیاز به انجام دارند را بنویسید. در لیست کارها، موارد را اولویت‌بندی کنید، امور مهم‌تر در جایگاه‌های اول قرار می‌گیرند. هنگام انجام هر کاری از خود بپرسید – آیا این بهترین شیوه استفاده از وقت من است؟ همچنین لازم است تا زمان کافی برای فعالیت‌های خود در نظر بگیرید.

5. بر روی کار مورد نظر تمرکز کنید
سعی کنید حواستان با نگرانی در مورد کارهای دیگری که باید انجام دهید پرت نشود و انرژی خود را در شرایط نامطلوبی که ممکن است در آن قرار گرفته باشید از دست ندهید. به بیان دیگر سعی کنید در لحظه زندگی کنید. قبل از اینکه یک کار در لیست احتمالی کارهای معوق قرار بگیرد در مورد آن جدیت به خرج دهید و مراقب آن باشید تا به بهترین نحو ممکن انجام شود.

6. در مورد انتظاراتی که از شما می‌رود شفاف و صریح باشید
هر زمان که در مورد کاری که قرار است انجام دهید مطمئن نیستید و یا با درخواست‌های متناقضی مواجه می‌شوید، سریعاً وظایف خود را شفاف‌سازی کنید. هرچه با مدیر خود و سایر افرادی که با آن‌ها کار می‌کنید، صریح‌تر و مصمم‌تر باشید، در درازمدت برای شما بهتر خواهد بود.

7. هر جا نیاز است کارها را به دیگران محول کنید
در مورد کارهایی که می‌توانید به دیگران محول کنید و یا کارهای متناسب‌تری که ممکن است در حوزه کاری سایرین قرار گیرد با اطمینان تصمیم‌گیری کنید. همیشه این فرمول را به یاد داشته باشید: «انجامش بده، رهایش کن و یا به دیگری محول کن!». همچنین هیچ‌وقت کاری را دو بار تکرار نکنید.

8. استراحت منظم داشته باشید
برای 5 دقیقه هم که شده سعی کنید از محیط کار فاصله بگیرید و کمی استراحت کنید. سعی کنید برای مدت کوتاهی از لپ‌تاپ، ایمیل‌ها و تلفن همراه دور شوید. وعدهٔوعده ی غذایی خود را در بازه ظهر حتماً میل کنید، این کار نه صرفاً به خاطر تغذیه بلکه بیشتر به خاطر یک استراحت ذهنی لازم است. حتماً غذای سالم و مقوی مصرف کنید و اگر قصد استفاده از اسنک‌ها را دارید در مورد ارزش غذایی آن‌ها مطمئن شوید. توجه داشته باشید که یک عدد سیب می‌تواند بهتر از یک بسته چیپس به شما انرژی دهد. همچنین به غیر از آدرنالین و کافئین، به دنبال راه‌هایی برای انرژی دادن به خود باشید.

9. یاد بگیرید آرامش کسب کنید
مهم نیست چه قد کار شما چالش‌برانگیز است یا اینکه انتظارات رئیستان از شما چگونه است، توجه کنید که این صرفاً یک شغل است و همان‌طور که گفتیم شخصیت و منزلت شما بیشتر و والاتر از شغلتان است. در سال‌های بعد به پشت سر خود نگاه می‌کنید و می‌بینید که تمام این دغدغه‌های کاری هیاهویی بیش نبود.

10. محیط کاری خود را خوشایندتر کنید
در ساختن یک محیط کاری دلپذیر و خوشایند مشارکت کنید. سعی کنید در محیط کار شایعه ایجاد نکنید و به شایعات دامن نزنید زیرا فقط محیط اطراف شما را مسموم می‌کند. به هیچ یک از شایعات توجهی نکنید و وقت خود را با افرادی که با آن‌ها رابطه خوبی ندارید یا از آن‌ها خوشتان نمی‌آید تلف نکنید. یاد بگیرید در محیط کاری شوخی و سرگرمی بیشتری داشته باشید، بیشتر بخندید و احساس خوب به دست آورید. کارهای روتین خود را با یک رویکرد سرگرم‌کننده و جذاب انجام دهید.

11. روز خود را قبل از آنکه به خانه برگردید مرور کنید
به کارهایی نگاه کنید که به‌خوبی انجام داده‌اید و همچنین ببینید چه کارهایی را می‌توانید برای روز بعد بهبود ببخشید. اگر در مورد کارهایی که در آن روز انجام داده‌اید احساس رضایت می‌کنید به خود یک پاداش کوچک بدهید؛ شما شایستگی آن را دارید.

12. هنگامی که کار را ترک می‌کنید از فکر آن بیرون بیایید
شما به طور معمول یک‌سوم از زمان خود را در طول روز به کار اختصاص می‌دهید، بنابراین فکر آن را در اوقات فراغت خود از سر بیرون کنید و نگذارید دغدغه‌های شغلی، ذهن شما را به خود مشغول کند. زمانی که از محیط کار خارج می‌شوید با همه وقایع و اتفاقات کاری خداحافظی کنید. به شغل خود به چشم یک سرگرمی نگاه کنید. زندگی به خودی خود جذاب و فرح‌بخش است و اگر قرار باشد یک‌سوم زمان خود را به کار اختصاص دهید باید به حد کافی از آن لذت ببرید. از کار خود به‌خوبی بهره ببرید و اگر به این نتیجه رسیدید که نمی‌توانید، این را در نظر داشته باشید که همیشه قادر خواهید بود در میان‌مدت و بلندمدت شغل بهتری پیدا کنید.

12 نکته فوق العاده برای لذت بردن از کار
انتشار : ۲۹ آبان ۱۳۹۹

برچسب های مهم

۱۹ راه ساده برای ایجاد انرژی مثبت


هنگامی‌که شما با یک توالی منفی، ناکامی، ناامیدی و دل‌شکستگی مواجه می‌شوید، مثبت ماندن و مثبت فکر کردن کار بسیار سختی است. بدبینی زمانی اتفاق می‌افتد که شما با مشکلی روبرو می‌شوید و در مقابل آن مشکل، انرژی مثبت شما به‌تدریج کاهش می‌یابد. مثبت اندیشی یک ذهنیت عاطفی است که با تمرکز در آن می‌توانید شاهد نتایج مثبتی باشید. برخی تصور می‌کنند که تفکر مثبت یعنی فکر کردن به مسائلی که انسان را شاد و خوشحال می‌کند است. اما این تفکر و انرژی مثبت در حقیقت یعنی پیش‌بینی خیر برای سلامتی، خوشبختی و موفقیت است. کسانی که تفکر و انرژی مثبت دارند معتقدند که پس از گذراندن تمامی موانع و مشکلات، پایانی مطلوب و خوب در انتظار آن‌ها است. خوش‌بینی فقط شامل نادیده گرفتن افکار و انرژی‌های منفی نیست. ریشه آن، این باور ساده است که باوجود شرایط فعلی، کارها در پایان به بهترین و مطلوب‌ترین شکل پیش می‌روند. ذهن مثبت، از قلب پر از ایمان سرچشمه می‌گیرد.

اگر می‌خواهید در مواجهه با چالش‌ها و موقعیت‌های منفی مثبت بمانید، راهکارهای زیادی وجود دارد که ما در اینجا ۱۹ کار ساده برای اینکه بتوانید تفکر و انرژی مثبت در خود ایجاد کنید به شرح زیر بیان می‌کنیم:

1. از طبیعت لذت ببرید
تحقیقات نشان می‌دهد که لذت بردن از طبیعت باعث تقویت سلامت انسان می‌شود. ثابت‌شده است که گذراندن زمان در محیط‌های طبیعی باعث کاهش سطح استرس، بهبود حافظه و جوانی می‌شود. به یکدیگر مهربانی کنید یافتن راه‌هایی برای محبت کردن و لبخند زدن به دیگران زندگی شما را کاملا تحت تاثیر قرار خواهد داد. این امر توجه شما را به مشکلات کاهش می‌دهد و به شما این امکان را می‌دهد تا یک نیروی مثبت در زندگی دیگران باشید. انجام کارهای خوب و مهربانی به دیگران باعث احساس خوبی در شما می‌شود و این کار روحیه شمارا بالا برده و عزت‌نفس و خودباوری را بهبود می‌بخشد. همچنین به‌عنوان یک حواس‌پرتی کوچک از چالش‌های فعلی شما عمل می‌کند یعنی باعث می‌شود که برای زمان کوتاهی از مشکلات دور شوید و ذهنتان درگیر مسئله‌ای دیگر شود.

2. شکرگزاری
توجه و قدردانی از جنبه های مثبت زندگی راهی عالی برای بالا بردن روحیه و تقویت ذهنی شما است. با شکرگزاری از مسائل ساده در زندگی شروع به تمرین قدردانی کنید. با این تمرین اعتمادبه‌نفس خود را نیز بالا می‌برید.

3. استراحت ذهنی برای خود فراهم کنید
یاد بگیرید که وقتی همه چیز خراب می‌شود استراحت کنید. کاری را انجام دهید که ذهن شما را از هر چالشی که با آن روبرو هستید جدا کنید.

4. بخندید
خنده واقعا بهترین دارو برای بسیاری از مواردی است که ما را آزار می‌دهد. خنده سیستم ایمنی بدن و روحیه شما را تقویت کرده و حتی باعث کاهش دردهای جسمانی می گردد و شما را از اثرات مضر استرس محافظت می کند. برخی از روش‌هایی که می‌توانید بخندید عبارت‌اند از:

5. یک فیلم کمدی تماشا کنید
عصر را با دوست خود که می‌داند چگونه شما را بخنداند سپری کنید.

6. با افراد مثبت دورهمی برگزار کنید
تحقیقات نشان می‌دهد که استرس مسری است و هرچه خود را با آن محاصره كنید، تاثیر آن بر افكارتان بیشتر می‌شود. به همان روشی که استرس و منفی مسری هستند خوشبختی نیز همین‌طور است. ” شما میانگین 5 نفری هستید که بیشترین وقت را با آن‌ها سپری می‌کنید .” افرادی را که به حلقه معاشرت خود وارد می‌کنید را با دقت انتخاب کنید.

7. به خودتان آموزش دهید
تلاش در وادار کردن تفکر خوش‌بینانه در میان آشفتگی‌های عاطفی معمولا کارایی لازم را ندارد. به خودتان آموزش دهید تا دنبال نکات مثبت باشید و نقاط روشن و مثبت زندگی را بیابید. با این آموزش نه ‌تنها بار مشکلات خود را کمی کاهش می‌دهید بلکه به‌آرامی شروع به ایجاد تفکرات مثبت فکری در خود می‌شوید.

8. نفس عمیق بکشید
تمرینات تنفس، به بیرون کشیدن هوای سمی از بدن شما کمک می‌کند و بدن و از همه مهم‌تر، مغز شما را با هوای تازه پر می‌کند. ذهن شما را پاک می‌کند و به شما امکان می‌دهد وضوح ذهنی خود را بازیابی کنید. یک ‌لحظه شفافیت ذهنی در زمان مناسب می‌تواند همه‌چیز را تغییر دهد.

9. به خود یادآوری کنید که از تفکرات و انرژی های منفی دور شوید
تمرکز روی نکات منفی فقط ناخوشایند نیست، بلکه باعث می شود تا شما در مواجهه با وظایف دیگری که با آن‌ها روبرو هستید کارایی و اثربخشی خوبی نداشته باشید. سعی کنید اتفاقات بدی که رخ می‌دهد را در ذهن خود مرور و تکرار نکنید و به‌جای آن نکات مثبت را به خود یادآور شوید.

10. افکار مثبت را در ذهن و کلام خود تکرار کنید
با خود صحبت کنید. به خود بگویید که همه‌چیز در حال بهبود است و در پایان نتیجه مثبت و مطلوبی مشاهده می کنید. این باور که در انتها به نتیجه مطلوب می رسید را بارها با صدای بلند برای خود تکرار کنید.

11. با یک دوست صحبت کنید
یک دوست مثبت اندیش (یا گروه کوچکی از دوستان یا نزدیکان) برای گفتگو پیدا کنید. صحبت کردن به شما کمک می کند تا مشکل را بشنوید، احساسات خود را بپذیرید و بحث کنید و این مجموعه چشم و گوش دیگری به شما می دهد تا روی این مشکل کار کنید. ممکن است شرکت در جلسه ایده پردازی (BrainStorm) بصورت شخصی یا گروهی، به شما در رسیدن به ایده‌های جدید جهت حل بهتر مسئله کمک می‌کند. همچنین بواسطه حمایت عاطفی که از شما صورت گرفته، حس اطمینان خاطر در شما بوجود خواهد آمد. به این روش به‌عنوان یک درمان کم‌هزینه فکر کنید.

12. پیاده‌روی کنید
دانشمندان دریافته‌اند که یکی از بهترین راه‌های ایجاد تفکر و انرژی مثبت پیاده‌روی است. پیاده‌روی سریع با تقویت سلول‌های عصبی در مغز که باعث آرامش حواس می‌شود شمارا آرام می کند.

13. ورزش کنید
ورزش کردن و تعرق فقط برای قلب شما مفید نیست بلکه برای سرتان نیز مفید است! تحقیقات صورت گرفته در مورد ارتباط اضطراب و افسردگی با ورزش نشان می دهد که ورزش مزایای روانی و جسمانی بسیاری از جمله کمک به کاهش اضطراب و تقویت روحیه دارد. هنگامی‌که شما درگیر فعالیت بدنی شدید هستید مواد شیمیایی مغز “احساس خوبی” می‌کنید. این ذهن شما را از مسائل منفی منحرف و ازنظر جسمی شما را آرام می‌کند.

14. خواب مناسب داشتن
استراحت مناسب بخش مهمی از حفظ نگرش مثبت است. مطالعات نشان داده‌اند که حتی کمبود خواب جزئی نیز تاثیر قابل‌توجهی بر وضعیت روانی شما دارد. محققان دانشگاه پنسیلوانیا دریافتند که افرادی که به مدت یک هفته بیشتر از 5 ساعت خواب در شب دارند فشار روانی، عصبانیت، غم و اندوه کمتری احساس می‌کنند. حفظ ذهنیت مثبت در شرایطی که کمبود خواب دارید کار بسیار سخت و دشواری است.

15. بازی کنید
بفهمید چه بازی‌هایی باعث می‌شود احساس سرزندگی و شادی کنید. از طریق بازی‌های موردعلاقه، خود را سرگرم کنید و از مشکلات و افکار منفی دور شوید.

16. داشتن چشم‌انداز مثبت
پاداش دادن برای افکار و کارهای مثبت خود، برای حفظ چشم‌انداز مثبت بسیار حیاتی است.

17. ذهن خود را با افکار و انرژی مثبت تقویت کنید
نگرانی و استرس یکی از قاتل‌های خوش‌بینی هستند. زندگی آگاهانه مستلزم تصمیم‌گیری آگاهانه در هرلحظه است. وقتی هم‌اکنون تمام توجه، انرژی و منابع خود را صرف افکار مثبت می‌کنید فضایی برای افکار منفی یا نگرانی باقی نمی گذارید.

18. مراقب روح خود باشید
توجه و صرف زمان برای حفظ سلامت روحی چیزی است که بیشتر مردم از آن غفلت می‌کنند. شما تمام‌کارهایی از نظیر خوردن، آشامیدن، استراحت و … را برای حفظ تناسب و عملکرد بدن خود انجام می‌دهید. اما بخشی از حفظ روحیه مثبت مراقبت از روح است. برای تقویت روح خود، فعالیت‌های تامل‌برانگیز مانند مدیتیشن، دعا و نیایش، خواندن مطالب معنوی و دینی و یا شرکت در مراسم مذهبی انجام دهید و ارتباط خوبی بین روح و جسم خود برقرار کنید.

19. برای رسیدن به اهداف کوچک جشن بگیرید
چه کسی عاشق یک جشن خوب نیست؟ جشن پیروزی‌های کوچک یکی از سریع‌ترین راه‌ها برای ایجاد یک انرژی مثبت است. برای تمام پیروزی‌های کوچک خود جشن بگیرید.

۱۹ راه ساده برای ایجاد انرژی مثبت
انتشار : ۲۹ آبان ۱۳۹۹

برچسب های مهم

20 قانون موفقیت که نمی دانید


تعریف موفقیت برای افراد مختلف متفاوت است. در غیاب ایجاد تعاریف خودمان از موفقیت، اغلب تعریف جامعه را درست در نظر می گیریم که معمولا شامل اعتبار، جایگاه، قدرت یا ثروت مالی و دارایی های مادی است. ما فکر می کنیم اگر کسی دارایی هایی با ارزش مادی بالا داشته باشد “موفق” محسوب می شود. جامعه غالبا در خصوص ارزیابی موفقیت به خطا می رود و مواردی مانند ثروت و اموال مادی زیاد در عین حال که جالب به نظر می رسند هیچ کاری برای تامین نیازهای دیگر انسان مانند داشتن هدف، تحقق رویاها و داشتن معنی برای زندگی انجام نمی دهند. قبول این واقعیت برای بسیاری سخت است.

در این مقاله 20 حقیقت در مورد موفقیت وجود دارد – که به عنوان دستیابی به یک هدف تعریف شده اند که ریشه در علم و روانشناسی دارند. اکثر مردم از این حقایق آگاه نیستند اما دانستن آنها ضروری است:

1.بهره هوشی یا ضریب هوشی آنقدرها که فکر می کنید اهمیت ندارد.

2.اینکه یک موضوع از نظر بقیه خوب به نظر برسد خیلی کم اهمیت تر از نظر و احساس واقعی شما نسبت به آن موضوع است.

3.پاداش های بیرونی مانند پول، موقعیت اجتماعی و شهرت، شما را حقیقتا خوشحال نمی کند.

4.اگر از نظر فکری به چالش کشیده شده باشید و کار شما با هدف شما مطابقت داشته باشد عملکرد شما بالا می رود و بهبود می یابد.

5.توصیه ها و نصیحت های دیگران معمولا چکیده چیزهایی است که برای آنها خوب بوده است. اگر فکر می کنید این توصیه ها مناسب شما نیستند آنها را نپذیرید.

6.بیشتر از اینکه به توصیه و نصیحت احتیاج داشته باشید به حمایت (مخصوصا حمایت روانی و اجتماعی) احتیاج دارید.

7.اعتقاد به خود و وارونه کردن خودگویی های منفی ذهنی(مثبت کردن افکار) بیشتر از تحسین و تایید دیگران باعث بالا رفتن اعتماد به نفس شما می شود.

8.دانستن تاثیری که بر بقیه می گذارید راهی برای نظارت بر موفقیتتان است.

9.دانشگاه برای برخی افراد مناسب است و برای برخی دیگر نه. هیچ راه واحدی برای حرفه ای شدن در یک شغل وجود ندارد.

10.ثبات، هرگز تسلیم نشدن و داشتن یک طرز فکر ارزشمند برای رشد و موفقیت- به این معنی که به توانایی رشد و یادگیری خود اعتقاد داشته باشید- رفتارهای مهمی هستند که به هر کسی امکان می دهد تا به اهداف شغلی مورد نظر خود برسد.

11.خوشبختی عملی است که همه می توانند یاد بگیرند.

12.دادن آگاهی به ذهن، زندگی در لحظه و آگاهی بیشتر از جزئیات زندگی به شما کمک می کند تا راحت تر پاسخ سوالات خود را بیابید.

13.دانستن اینکه شما چه کسی هستید و به طور خاص، دانستن نوع نبوغ و استعدادتان یک گام مهم به سوی انجام کارهایی است که دوست دارید.

14.دوست داشتن کار نقش مهمی در ایجاد موفقیت دارد که باعث کاهش استرس، خستگی و فرسودگی خواهد شد.

15.اگر از کارتان لذت نمی برید یک جای کار ایراد دارد.

16.مدیریت شغلتان یک مهارت است که می توانید یاد بگیرید.

17.به دنبال کار گشتن می تواند سرگرم کننده باشد اگر بدانید واقعا چه کسی هستید و از ته دل چه می خواهید.

18.مقایسه کردن خودتان با دیگران هرگز مفید نیست.

19.شناختن وضعیت روانی و نیز آشنایی با شخصیت خودتان و تلاش برای بهبود آن، برای ساختن یک رهبر بزرگ و یک انسان سالم و فعال بسیار مهم است.

20.باید از شکست هایتان ممنون باشید و از آنها یاد بگیرید.

20 قانون موفقیت که نمی دانید
انتشار : ۲۸ آبان ۱۳۹۹

برچسب های مهم

7 نقطه قوت افراد موفق


هنگامی که به نقاط قوت و عادات افراد موفق توجه می کنید، می توانید برخی از آنها را در خودتان پیدا کنید. ویژگی های افراد موفق را نمی توان یک شبه توسعه داد و به طور تصادفی هم اتفاق نمی افتند – اگرچه ممکن است به نظر رسد که انجام این کارها برای آنها آسان و بی دردسر است. افراد موفق به عنوان بخشی از کارهای روزمره خود بر روی عادت هایی که منجر به موفقیتشان می شود کار می کنند تا موفقیت به روشی برای زندگی تبدیل شود. بیایید هفت مورد از مهمترین عادات و نقاط قوت افراد موفق را بررسی کنیم.

آنها یک ذهنیت موفق محور و اشتیاق به پیشرفت دارند
افراد موفق یک اراده قوی برای موفقیت و پیشرفت در زندگی دارند. آنها مشتاقانه به رشد خود می اندیشند و تمایل عمیقی برای انجام کارهای بیشتر از یک فرد معمولی را دارند. این افراد برای ایجاد تغییرات مثبت و حرکت به خارج از منطقه راحتی خود اقدام می کنند. حتی هنگامی که تلاش های آنها ناکام باشد، می توانند به سرعت فرصت هایی که اطرافشان وجود دارد را مشاهده کنند. وقتی همه چیز در مسیر اشتباه پیش می رود آنها به صورت برنامه ریزی شده و در جهتی جدید برای رسیدن به موفقیت حرکت می کنند. از طرف دیگر افراد ناموفق احساس شکست می کنند، دستان خود را خیلی زود به نشانه تسلیم شدن بالا می برند.

افراد موفق خودآگاه بوده و اعتماد به نفس دارند
افراد موفق، با اعتماد به نفس با مسایل روبرو می شوند و به مهارت و دانش خود اعتماد دارند و خودشان را خوب می شناسند. حتی وقتی از مهارت و دانش کافی برخوردار نباشند با اشتیاق و پشتکار به موفقیت می رسند. افراد موفق اعتماد زیادی به توانایی های خودشان دارند که به آنها امکان می دهد تعهداتی استوارتر بدهند. آنها راحت صحبت می کنند، صاف و محکم می ایستند، واضح و بلند صحبت می کنند و از اشتراک ایده ها و عقایدشان با دیگران لذت می برند. افراد ناموفق که فاقد اعتماد به نفس هستند غالبا مایل به شروع مکالمه نیستند که همین امر باعث عقب ماندن آنها و از دست رفتن فرصتهایشان می شود.

افراد موفق متمرکز بر هدف و متمایل به پیشرفت هستند
آنها چشم انداز روشنی برای اهدافشان ایجاد می کنند و برای دستیابی به آن دیدگاه اقدام می کنند و اجازه نمی دهند هر چیزی بر سر راه آنها قرار بگیرد. یک چشم انداز قوی به عنوان یک راهنما برای حفظ انگیزه و رسیدن به اهداف شان به آنها خدمت می کند. ابتدا اهداف کوچکتر را تنظیم و ترسیم می کنند و سپس به سمت معیارهای بزرگتر و جسورانه تر پیش می روند تا بتوانند به اهداف بزرگتری برسند. افراد ناموفق اغلب نمی دانند چه می خواهند بنابراین اغلب وقت و هزینه خود را برای رسیدن به اهداف مبهم هدر می دهند و یا حتی اهداف را از دست می دهند.

آنها قدر زمان را می دانند
افراد موفق بسیار مولد هستند. آنها اعتقاد دارند که زمان با ارزش ترین دارایی آنهاست. وقت خود را ارزشمند می دانند و از آن استفاده می کنند و به دیگران اجازه نمی دهند وقتشان را هدر دهند. آنها با افزودن ساختار و قانون برای استفاده از وقتشان در کسب و کار خود ارزشی را ایجاد می کنند که مورد احترام مشتری و همتایان است. افراد ناموفق بیشتر وقت خود را صرف انجام کارهای غیرمولد می کنند که امکان رشد موثر ندارند و وقت خود را بیش از حد آزادانه و راحت به دیگران اختصاص می دهند. بنابراین آنها فرصت های درآمد زایی کمتری ایجاد می کنند.

آرزوهایشان را به دست می آورند
افراد موفق یک پایه تجاری خوب و برند تجاری در حوزه کاری خودشان ایجاد می کنند که آنها را از رقبا جدا می کند. به عنوان متخصص و مسئول در صنایع مربوطه شناخته می شوند. آنها صاحب کسب و کار و برند تجاری خود هستند که به آنها امکان می دهد تا به راحتی راه های موفقیت خود را به حداکثر بازدهی برسانند. رقبای ناموفق کارهایی مانند همه انجام می دهند و فاقد یک برنامه موفقیت آمیز برای ساختن یک کسب و کار موفق هستند.

آنها متفاوت از یک فرد متوسط و معمولی فکر می کنند
افراد موفق متفاوت فکر می کنند افراد موفق متفاوت فکر می کنند. آنها یک قدم جلوتر آینده را می بینند. در خارج از چارچوب های پذیرفته شده فکر می کنند و به روش های خلاقانه و پیشرو به انجام کار می پردازند. افراد ناموفق اکثریت را دنبال می کنند یا منتظرند تا ایده های دیگران را کپی کنند بنابراین آنها معمولا یک قدم از این رقابت عقب می مانند.

عاشق کاری هستند که انجام می دهند
افراد موفق فکر نمی کنند که کار فقط کار است و فعالیتی برای پول درآوردن انجام می دهند. آنها از شغل خود لذت می برند و کاری که انجام می دهند را دوست دارند. این به آنها احساس موفقیت و خوشبختی می دهد و تعریفشان از موفقیت را برآورده می کند. افراد ناموفق کار را برای بقا لازم می دانند و برای درآمدزایی کار می کنند. اکثر آنها از کاری که برای گذران زندگی می کنند لذت نمی برند و آنچه را که انجام می دهند فقط یک کار و نه بیشتر محسوب می کنند.

7 نقطه قوت افراد موفق
انتشار : ۲۸ آبان ۱۳۹۹

برچسب های مهم

5 تمرین خودگویی سازنده برای غلبه بر عدم موفقیت!


همه ما در لحظاتی از زندگی‌مان، شکست را تجربه می‌کنیم، اما فقط تعداد کمی از ما، از اشتباهاتمان درس عبرت می‌گیریم و از آن‌ها، برای رسیدن به موفقیت استفاده می‌کنیم. تفاوت بین شکستی که منجر به خودشناسی می‌شود با شکستی که باعث می‌شود دیگر دست از تلاش برداریم و به‌کل، ناامید شویم، ریشه در خود گویی هایی دارد که پس از اتفاقات بد زندگی‌مان به خود می‌گوییم.
احمق! چطوری می تونی این‌قدر احمق باشی؟ این رفتار خیلی آشناست. برای بسیاری از ما، این نوع گفتگوی منفی در پاسخ به شکست‌هایمان، تبدیل به یک عادت شده است که به‌شدت غلط است. همان‌طور که هر کس با کسب موفقیت و پیشرفت در رشته‌ها و زمینه‌های مختلف ازجمله: کسب‌وکار، ورزش، آموزش‌وپرورش و … آشنایی دارد؛ باید بداند، کسی که می‌خواهد توانایی و مهارتی جدید یاد بگیرد، باید تحمل بالایی در برابر شکست و عدم موفقیت داشته باشد. در واقع، کسی که می‌خواهد موفق شود، باید فراتر از ظرفیت خود تلاش کند.

روزنه امید هر شکست!
منظور ما این نیست که شکست خوردن در کارها نوعی سرگرمی است و اصلاً جای ناراحتی وجود ندارد، نه! درد و ناراحتی که پس از هر عدم موفقیت، احساس می‌کنیم، موضوعی بسیار طبیعی است، ولی ما نباید این ناراحتی و درد و رنج خود را با خود گویی ها و حرف‌های منفی و ناراحت‌کننده‌ای که در دلمان به خود می‌زنیم، افزایش دهیم و به‌نوعی شکستمان را به‌صورت اغراق‌آمیزی بزرگ جلوه دهیم. از نظر روانشناسی، این عادت بسیار بد، باعث می‌شود دست از تلاش برای کسب موفقیت برداریم و مثل انسان‌های فلج، حالت سکون اختیار کنیم. در عوض، خود گویی ها و تلقین‌های مثبت به خود، باعث می‌شود تا هر بار که شکست خوردیم، عملکرد خود را ارزیابی کنیم و دوباره شروع به حرکت کنیم و آن شکست‌ها را هرچقدر هم که دردناک باشند، به‌عنوان فرصت‌های ارزشمندی برای رشد و رسیدن به موفقیت بدانیم.
نتایج شگفت‌انگیز خود گویی و تلقین مثبت با خود، در همه زمینه‌ها، توسط محققان به اثبات رسیده است. برای مثال؛ محققان در مورد ورزشکاران رشته‌های استقامتی دریافتند که صحبت‌های انگیزشی و مثبت با خود، عملکرد دوچرخه‌سوارانی را که در اوج ناامیدی و خستگی هستند، به‌طور قابل‌توجهی بهبود می‌بخشد. هرچند، بیشتر ما ورزشکاران رشته‌های استقامتی نیستیم، اما باید با ناامیدی، حس از دست دادن فرصت‌ها و ناتوانی برای یک شروع جدید، مقابله کنیم؛ بنابراین، صحبت کردن انگیزشی و مثبت با خودمان، می‌تواند به ما کمک کند تا پس از یک زمین خوردن سخت و دردناک، باانگیزه‌ای فوق‌العاده بیشتر از قبل، از جا بلند شده و دوباره به سمت موفقیت، شروع به حرکت کنیم.
مثال‌های زیادی در این زمینه وجود دارد. طی تحقیقاتی که در مورد دانشجویان دانشگاهی انجام‌شده، محققان دریافتند دانشجوهایی که به‌صورت انگیزشی و مثبت، با خود حرف می‌زنند و به‌خوبی می‌دانند که شکست، بخشی از زندگی و یکی از تجربه‌های مشترک بین انسان‌هاست و همچنین؛ دانشجویانی که سعی می‌کنند از شکست‌های خود، تجربه کسب کرده و آن را فرصتی برای رشد و یادگیری بیشتر بدانند، نسبت به دانشجویانی که مدام خود را سرزنش کرده و دائماً شکست‌هایشان را بر سر خود می‌کوبند، سریع‌تر به اهداف موفقیت‌آمیز خود در دانشگاه دست پیدا می‌کنند؛ بنابراین تا اینجا به اهمیت تلقین به خود و گفت‌وگو با خود پس از هر شکست، پی بردیم. حال باید ببینیم، از نظر موفق شو شیوه‌های انجام گفتگوی سازنده با خود برای رسیدن به موفقیت، چیست؟

خود گویی مثبت

1.مانترا و یا وردی برای هر شکست داشته باشید.
بله می‌توانید پس از هر شکست خود، مانترایی داشته باشید. مانترا همان ورد و یا جملات کوتاه تلقینی هستند که ما با تکرار آن‌ها، پیغامی را به ضمیر ناخودآگاه خود ارسال می‌کنیم. مانتراها می‌توانند مثبت یا منفی باشند. یک مانترای تأکیدی مثبت و تکراری می‌تواند راهکاری خوب برای مقابله با خود گویی منفی باشد. شما باید بلافاصله بعد از شکست، شروع به گفتن مانتراهای مثبتی مانند من از اشتباهاتم درس می‌گیرم و یا: من با این شکست تقویت می‌شوم، یا هر مانترای تأکیدی مثبت دیگر که به ذهنتان می‌رسد؛ بنابراین؛ شروع به ارسال این پیغام‌های مثبت به مغز خود کنید تا عادت بد خود گویی ها و مانتراهای منفی از سرتان بیفتد.

2.خود گویی های منفی خود را با صدای بلند برای دوست خود تکرار کنید.
خود گویی های منفی غالباً پر از اظهارات اغراق‌آمیز است، مانند: “من همیشه” یا “من هرگز”. از دوست خود بخواهید تا در این موضوع به شما کمک کند و با صدای بلند، گفت‌وگویی که با خود پس از شکست خوردن داشته‌اید را برای او تکرار کنید. پس‌ازآن، اجازه دهید او آنچه اتفاق افتاده را ارزیابی کند و از شما سؤال‌هایی خنثی بپرسد، مانند: “آیا این رفتار واقعاً درست است؟” و یا: “آیا این رفتار فقط گاهی اوقات درست است؟” و سپس، با این‌گونه سؤالات ادامه دهد: “چه چیزی در مورد این اتفاق، درست نیست؟” در حالت ایده آل، این تمرین به شما کمک می‌کند تا در ذهن خود، “درستی” عادت خود گویی منفی را زیر سؤال ببرید و به مضر بودن این عمل اعتراف کنید. درنهایت، شما باید بتوانید خودتان به‌تنهایی، این سؤال‌ها را پاسخ دهید.

3.بکار بردن قانون “چه کسی؟ چه طور؟ کجا؟ چه موقع؟ و چرا “
اگر خود گویی های منفی‌تان به خاطر مرور ذهنی یک اتفاق بد در مورد خودتان است، سعی کنید با سؤالاتی مثل: “چه کسی؟ چه طور؟ کجا؟ چه موقع و چرا ” یک تصویر واضح از آن اتفاق به دست آورید. تا حد امکان تلاش کنید تا سؤالاتتان کاملاً خنثی و بی‌طرفانه باشد.

4.فعل بکار ببرید نه صفت!
پس‌ از اینکه آن اتفاق را کاملاً ارزیابی کردید، سؤالاتی در مورد آن از خودتان بپرسید؛ مانند:. چه اتفاقی افتاد؟ چه چیزهایی باعث عدم موفقیت من شد؟ و شما قرار است چه‌کاری انجام دهید؟ این سؤال‌ها باعث می‌شود به‌جای اینکه شما مدام حس متهم بودن داشته باشید، اعتمادبه‌نفس خود را بالا ببرید.

5.فاجعه و سؤال!
اگر نمی‌توانید از شر این خود گویی ها و صداهای منفی خود خلاص شوید، پس با این سؤال‌ها با آن بجنگید: بدترین چیزی که قرار است اتفاق بیفتد، چیست؟ سپس این سؤال را از خود بپرسید و من پس‌ازآن اتفاق، چه خواهم کرد؟ به‌عنوان‌مثال، در پاسخ به سؤال اول، شما ممکن است بگویید، رئیس من دیگر به من اعتماد نخواهد کرد. سپس، شما در جواب بگویید: من باید عذرخواهی کنم و پس‌ازآن، به‌سختی تلاش می‌کنم تا با کار صادقانه و بی‌نظیر خود، دل رئیس را دوباره به دست آورم. از نظر موفق شو، تمرین‌های مقابله با خود گویی منفی، با تکرار به موفقیت ختم می‌شود. زندگی ما به‌شدت تحت تأثیر حرف‌ها و تلقین‌هایی است که به خودمان می‌گوییم؛ بنابراین؛ پس از هر شکست، با خود گویی مثبت و گفت‌وگوهای خوب و دل‌نشین با خود، به دنبال پاسخ برای حل مسائل و مشکلاتمان باشیم و فراموش نکنیم هر شکست، پلی به‌ سوی موفقیت و پیروزی است.

5 تمرین خودگویی سازنده برای غلبه بر عدم موفقیت!
انتشار : ۲۷ آبان ۱۳۹۹

برچسب های مهم

بهترین استراتژی های رسیدن به موفقیت


بیشتر اوقات، مردم از انسان های موفق درباره دلایل پیشرفت و موفقیت خود را سوال می کنند. پاسخ، واضح است. آن‌ها استراتژی هایی را برای حل پازل زندگی شان دارند و سعی می کنند این استراتژی ها و راهکارها را به عادت تبدیل و در نهایت به فرهنگ افراد خانواده و جامعه تبدیل کنند. قبل از مطرح کردن 5 استراتژی برتر رسیدن به موفقیت، ابتدا اجازه دهید مقدمه ای در مورد اولین استراتژی ارائه دهیم تا در آینده بتوانید از این مقاله و مطالب مهم دیگری که می خوانید بهتر بهره مند شوید.

فرض کنید شما امروز یک کتاب جذاب و مفید را خواندید و خیلی از آن خوشتان آمد. یک سال بعد، با همان کتاب روبرو خواهید شد. در وهله اول، اصلا نمی‌توانید مطالبی که دوست داشتید و از آن کتاب یاد گرفتید را به یاد آورید. حتی بدتر از آن، شما نمی‌توانید موضوع کتاب را به خاطر آورید. علت این امر این است که شما مطالب خوانده شده را از حافظه کوتاه‌مدت به حافظه بلندمدت منتقل نکرده و از این حافظه به عادت خود تبدیل نکردید. اگر دوست ندارید ایده های جذابی که می خوانید باعث موفقیت و تغییرات شگفت انگیز در زندگی شما شوند، پس اصلا چرا آن‌ها را می خوانید؟

بنابراین،برای رسیدن به موفقیت از طریق برترین استراتژی ها، اولین کاری که شما باید انجام دهید این است که با تکرار کردن، صحبت کردن و استفاده از آن استراتژی، عمدا از حافظه کوتاه‌مدت به حافظه بلندمدت بروید و آنقدر این کار را تکرار کنید تا به عادت تبدیل شود؛ و چه خوب می‌شود اگر بتوانید استراتژی ها و راهکارهای موفقیت خود را به فرهنگ خانواده و یا محیط کار و جامعه خود نیز منتقل کنید؛ اما این تنها راه استراتژیک و رسیدن به موفقیت، برای خود و اطرافیان تان نیست. موارد زیر 4 نمونه دیگر از برترین استراتژی های موفقیت می باشد:

1. ارتباط با انسان های موفق و قدرتمند
این مرد همه را می شناسد، همه! چون او آنقدر موفق و دوست داشتنی است که باعث می‌شود شما در دلتان با خود بگویید، “چگونه یک فرد می تواند اینقدر موفق باشد؟” این اولین چیزی است که بعد از روبرو شدن با انسانهای قدرتمند به زبان خواهید آورد. الگو گرفتن از انسانهای قوی و موفق، یکی دیگر از برترین استراتژی های رسیدن به موفقیت می باشد.

2. سلامتی
یکی دیگر از استراتژی های موفقیت، رعایت بهداشت و سلامت جسمی بدن خود است. این استراتژی، می تواند شامل مواردی مانند مصرف مکمل ها، یک تمرین ورزشی وکششی، یک نوشیدنی سالم و یا خوردن یک غذای مقوی باشد. حتی، شما برای حفظ سلامتی روحی و جسمی خود می‌توانید به دعا و مراقبه نیز بپردازید. موفق شو، به شما برای رسیدن به موفقیت، همه موارد بالا را توصیه می کند.

3. برنامه ریزی
یادتان باشد، برای تعیین اهداف بلندمدت خود، باید ابتدا اهداف ماهانه، هفتگی و روزانه خود را تعیین کنید و به آن‌ها وفادار باشید. به ذهن خود اجازه دهید چیزهایی را که برای شما مهم هستند، جذب کند تا اهداف شما به واقعیت تبدیل شوند. برخی از افراد هیچ موقع هدفی برای خود تعیین نمی کنند و بعضی افراد دیگر، هدف هایی را تعیین می کنند ولی فقط در ذهن خود آن‌ها را یادگاری نگه می دارند. اگر اهداف خود را یادداشت کنید، آن‌ها را تجسم کنید و با انرژی مثبت درباره آن‌ها گفت و گو کنید، دیر یا زود به همه آن‌ها دست خواهید یافت. به خود ایمان داشته باشید.

4. قدردانی
تا به حال برایتان پیش آمده هنگام تشکر از شخصی، به شما بگوید: لطفا از من قدردانی نکن! به احتمال خیلی زیاد پاسخ منفی است. بله از نظر روانشناسی، یکی دیگر از استراتژی های رسیدن به موفقیت، پیدا کردن راه های مختلف برای قدردانی و خوشحال کردن مردم است. می‌توانید تقدیرنامه ها و یا یادداشت های تشکرآمیزی در محل زندگی و کار خود داشته باشید و آن‌ها را هر چند مدت یک بار به همسر، فرزندان و کلا اطرافیان خود بدهید. شما می‌توانید برای انجام این استراتژی، از ارسال پیام و ایمیل نیز استفاده کنید.

کلام آخر
شک نکنید رعایت این استراتژی‌ها می‌تواند تأثیر بسیار خوبی در زندگی شما داشته باشد. البته شما می‌توانید در کسب‌وکار و زندگی شخصی خود روش‌های خلاقانه و مختلفی را برای رسیدن به موفقیت، کشف و اعمال کنید. به خاطر داشته باشید، روش استراتژیک با آگاهی (تجربه حسی) شروع می‌شود، از حافظه کوتاه‌مدت به حافظه بلندمدت منتقل و سپس به عادت تبدیل می‌شود، بنابراین، اگر واقعاً آن‌ها را به‌صورت مداوم و درست انجام دهید، در نهایت به فرهنگ مثبتی در جامعه تبدیل خواهد شد.

بهترین استراتژی های رسیدن به موفقیت
انتشار : ۲۷ آبان ۱۳۹۹

برچسب های مهم


تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما