برای درک کارآفرینی لازم است تا با الفبای آموزش کارآفرینی آشنا شویم تا بتوانیم بهتر و کاراتر عمل کنیم. کارآفرینی دارای جنبههای بسیار زیادی است. اما آیا تا به حال به ذهن شما رسیده است که هر حرف الفبا میتواند برای یک ویژگی خاص از کارآفرینی باشد؟ به نظر شما الفبای آموزش کارآفرینی شامل چه مواردی میتواند باشد؟ آیا برای شروع و قدم در مسیر کارآفرینی ضروری است که الفبای آموزش کارآفرینی را فرا گیریم؟ با تمام انرژی میگوییم بله. پس برای کارآفرینی نیز لازم است تا مانند هر موضوع دیگری با مفاهیم ابتدایی آن آشنا شویم تا در مسیر پیشرفت، سریعتر قدم برداریم.
کارآفرینی چیست؟
یکی از الفبای آموزش کارآفرینی این است که در ابتدا بدانیم مفهوم کارآفرینی چیست؟ کارآفرینی یا Entrepreneurship واژای نسبتاً قدیمی است که ریشه فرانسوی دارد. کلمه کارآفرین حدود ۳۰۰ سال قدمت دارد و نخستین کسانی که واژهی کارآفرین و مفهوم کارآفرینی را مورد توجه قرار دادند، اقتصاددانها بودند. کسانی مانند ریچارد کانتیلون و آدام اسمیت لغت کارآفرین را در قرنهای ۱۷ و ۱۸ میلادی به کار بردهاند. درواقع تاریخچه کارآفرینی به یک قرن قبل بازمیگردد. با وجودی که حدود ۳۰۰ سال است که برخی افراد کارآفرین نامیده میشوند، اما کارآفرینی به شکلی که ما میفهمیم، تنها حدود یک قرن است که مورد استفاده قرار میگیرد. استفاده از خلاقیت، چیز نویی را همراه با ارزش جدید با استفاده از زمان، منابع، ریسک و به کارگیری همراهان بوجود آورد کارآفرینی گویند. کارآفرینی فقط فردی نیست. سازمانی هم میتواند باشد؛ حتی شرکتهای بزرگ اعم از دولتی و خصوصی هم میتوانند به کارآفرینی دست زنند. امروزه حتی صحبت از دولت کارآفرین به میان آمده است. اما تعریف شومپیتر و ارتورکول رادرباره کارآفرینی بشنوید.
تعریف کارآفرینی از دیدگاه ژوزف شومپیتر
شومپیتر در سال ۱۹۲۸ تعریف کارآفرینی را به صورت زیر مطرح کرده است: عصاره کارآفرینی در درک و بهره برداری از فرصتهاست.
تعریفهای بعدیاش کمی جنبهی کلانتر به خود گرفت. به عنوان مثال تاکید میکرد که…
کارآفرینان کسانی هستند که اقتصاد و سازمانها را زنده میکنند. البته نگاه شومپیتر به کارآفرینی صرفاً در این تعریف خلاصه نمیشد. او ابعاد کارآفرینی را فراتر از مفهوم فرصتجویی و فرصتپروری میدید. شومپیتر به رابطه بین کارآفرینی و نوآوری توجه ویژه داشت. او پنج شیوه نوآوری را مد نظر داشت:
معرفی یک کالای جدید
به کار گیری یک شیوهی جدید برای تولید یک محصول قدیمی
ایجاد یک بازار جدید برای یک محصول موجود
کشف و بهکار گیری یک منبع جدید برای تامین مواد اولیه
ایجاد یک ساختار جدید برای یک صنعت موجود
او چنان دقیق به ویژگیهای کارآفرینان و شیوههای عملکرد آنها میپردازد که امروزه در نوشتههای آکادمیک، گاهی به جای اصطلاح تعریف کارآفرینی توسط شومپیتر از اصطلاح کلیترِ کارآفرین شومپیتری استفاده میکنند تا تمام آنچه او مد نظر داشته حفظ شود و از قلم نیفتد.
تعریف کارآفرینی از دیدگاه دیگر افراد
«ارتورکول»، کارآفرینی عبارت است از فعالیت هدفمند که شامل یک سری تصمیمات منسجم فرد یا گروهی از افراد برای ایجاد، توسعه یا حفظ واحد اقتصادی است. «روبرت نشتات» کارآفرینی را قبول مخاطره، تعقیب فرصتها، ارضای نیازها از طریق نوآوری و تأسیس یک کسب و کار میداند. از نظر «پیتر دراکر» کارآفرینی یک رفتار میباشد و در واقع بکاربردن مفاهیم و تکنیکهای مدیریتی، استانداردسازی محصول، بنا نهادن کار برنهادن کار بر پایه آموزش میباشد؛
کارآفرین کیست؟
دیگر مفهموم ابتدایی در الفبای آموزش کارآفرینی تعرف کارآفرین است. کارآفرین از کلمهEntrepreneur به معنای متعهد شدن است. انگلیسیها سه اصطلاح با نامهای ماجراجو، متعهد و کارفرما را در مورد کارآفرین به کار میبردند. از نظر آنها، کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطرههای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند. در واقع کارآفرین کسی است که نوآوری خاص داشته باشد. این نوآوری میتواند در ارائه یک محصول جدید، ارائه یک خدمت جدید، در طراحی یک فرآیند نوین و یا نوآوری در رضایت رضایت مشتری و… باشد. کارآفرینان در واقع به تغییر به عنوان مقوله تعیین کننده مینگرند، آنها ارزشها را تغییر میدهند و ماهیت آنها را دچار تحول میکنند. آنان برای تحقق این ایده، قدرت ریسکپذیری خود را به کار میگیرند. به درستی تصمیمگیری میکنند و از این رو هر کس به درستی اتخاذ تصمیم نماید به نوعی کارآفرین تلقی میشود. از نظر «شومیتر»، کارآفرین نیروی محرکه و موتور توسعه اقتصادی است. وی مشخصه کارآفرین را نوآوری میداند. همچنین «جفری تیمونز» معتقد است که کارآفرین فردی است که باعث خلق بینشی ارزشمند از هیچ میشود.
کارآفرین از دیدگاهی دیگر
افرادی که یک فرصت شغلی جدید در صنعت ایجاد میکنند کار آفرین هستند. آنها اغلب این کار را با ایجاد شرکتی تازه انجام میدهند. همچنین آنان فرصتهای جدید شغلی را با ورود یک محصول یا ایجاد یک بازار جدید بوجود میآورند. کارآفرینان در کارخانجات بزرگ خطوط تولید تازهای به راه میاندازند و یا با ایجاد بخشهایی تازه که قبلاً وجود نداشت باعث ایجاد بازاری جدید میشوند. به بیان کلیتر کارآفرینان منابع را مدیریت میکنند تا چیز تازهای بسازند اعم از شغل تازه یا کالا یا خدمت یا حتی بازار تازه. تمایز کارآفرینان موفق با دیگر کارآفرینان، سرعت توسعه فعالیت اقتصادی آنان است. آنهایی بیشتر موفق هستند که فعالیت اقتصادیشان را بتوانند به سرعت رشد دهند. آنها به موقعیتهایی در بازار که دیگران به آنها توجهی نمیکنند، توجه میکنند و از آنها بهرهبرداری کرده و این موقعیت را در ذهن خود شکل میدهند. کارآفرینان موفق نسبت تغییر و تحولات بازار، انعطافپذیرند. آنها به دقت پیشبینی میکنند که بازارها در حال تغییر هستند و سپس آماده میشوند که بازارهای جدید را به راه بیندازند. اغلب افراد فکر میکنند کارآفرینان از همان ابتدا موفق هستند چون آنها کالا یا خدمات تازهای ابداع میکنند ؛ اما اینطور نیست و اغلب کارآفرینان موفق کار خود را با افزایش در کیفیت یک کالا یا محصول ایجاد میکنند بدون اینکه چیز تازه ایجاد کرده باشند. آنها تغییر کوچکی روی آنچه دیگران انجام میدادهاند ایجاد میکنند. کارآفرینان پس از شروع کار خود به مشتریان توجه میکنند و با آرامی با اصلاحات دیگر خود را مطرح میسازند.
تاثیر محیط بر فعالیت های کارآفرینانه
طی ۱۰ سال اخیر کارآفرینان میلیونها فرصت شغلی تازه در جهان ایجاد کردهاند. از هر ۶ دانشجو،ریک نفر میگوید هدف شخصیاش تاسیس شرکت خودش میباشد. کارشناسان پیش بینی میکنند در آینده سازمانهای بسیاری متولد خواهند شد. به ویژه افزایش فعالیتهای جسورانه و سرمایهگذاری در بین زنان و اعضای گروههای کوچک و رده پایین پیشبینی میشود. سهم شغل های ایجاد شده بوسیله زنان کارآفرین از ۲۴% در سال ۱۹۷۵ به ۴۰% در سال ۲۰۰۰ افزایش یافته است.
آیا این رشد بیانگر جهش ناگهانی در تولد کارآفرینان است؟
پاسخ منفی است چون سرعت کارآفرینی رابطه مستقیمی با محیط دارد و با شرایط محیط کم یا زیاد میشود. در ایالات متحده سرعت فعالیتهای کارآفرینان در دهه ۱۹۲۰ افزایش یافت و پس از آن در دهه ۱۹۳۰ کاهش یافت و پس از آن و بعد از جنگ جهانی دوم افزایش و پس از آن از در سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ کاهش چشمگیری داشت. دهه اخیر دوره دیگری از رشد کارآفرینی به علت اختراعات انجام گرفته در تراشه ها، کامپیوترها و وسایل ارتباط جمعی راه دور و تکنولوژی ارتباطات میباشد. کاهش سرعت سودها و افزایش سرعت مهاجرتها به افزایش سرعت فعالیت های کارآفرینانه میانجامد. هرچه افراد بیشتری تبدیل به کارآفرینان موفق شوند، با ایجاد ساختارهای اجتماعی بهتر، دیگران را مجبور می کنند تا کارآفرین باشند. همچنین فاکتورهای سیاسی و اقتصادی نقش مهمی ایفا میکنند. به منظور ایجاد تحریک و انگیزه برای انجام کارآفرینی بسیاری از کشورهای آسیایی و اروپایی تسهیلات ویژهای مهیا کردهاند و مالیات هایشان را کاهش دادهاند. هدف دولتها از این سیاست حصول اطمینان در این زمینه است که کشورشان از جهش کارآفرینانه عقب نماند؛ زیرا که دستیابی به تکنولوژیهای جدید، آن را ممکن میسازد.
اشتباه رایج درباره کارآفرینی
نکته ای که در الفبای آموزش کارآفرینی باید درنظر این است که برخی از مردم به اشتباه کارآفرینی را صاحب مشاغل کوچک بودن میدانند. در آمریکا مشاغل کوچک به کارخانههایی که کمتر از ۵۰۰ کارمند دارند گفته می شود بنابراین واژه صاحب مشاغل کوچک به شخصی که صاحب حق مالکیت کارخانه با زیر ۵۰۰ کارگر است گفته میشود. اداره مشاغل کوچک (SBA) (small business administration) یک نهاد دولتی است که مسئول حمایت از فعالیتهای مشاغل کوچک است. این نهاد منابع سودمند زیادی برای کسانی که چنین مشاغلی را ایجاد کرده و آنرا به خوبی مدیریت میکنند ارائه میدهد. در سال ۲۰۰۰ در آمریکا ۲۴ میلیون شغل کوچک وجود داشته که این تعداد ۴۰% کارخانه های آمریکا و ۷۵% تمام مشاغل جدید ایجاد شده است. بسیاری از کارآفرینان برای مدت کوتاهی صاحبان مشاغل کوچک هستند. اما تمام صاحبان مشاغل کوچک کارآفرین نخواهند شد؛ به عبارت دیگر همه صاحبان مشاغل کوچک وارد یک فعالیت شغلی جدید نمی شوند.
عوامل کلیدی در کارآفرینی
۶ عامل کلیدی در مورد کارآفرینی وجود دارد که جزئی از الفبای آموزش کارآفرینی هستند:
تعریف هدف
داشتن افق و چشمانداز
بکارگیری خلاقیتهای ذهنی
جامعهگرا و جامعهپذیر بودن
شهامت، ابتکار، امیدوار و ریسکپذیر بودن
واقعبینانه برخورد کردن با تفاوت بین خلاقیتها و فرصتها
A در الفبای آموزش کارآفرینی = ASSETS
منظور از ASSETS در الفبای آموزش کارآفرینی همان داراییها و منابع لازم هستند. منابع و داراییها شامل منابع مالی، فیزیکی، منابع انسانی، فرآیندهای سازمانی، فناوری یا منابع معنوی مانند برندها میباشند. مزیت کارآفرینی پایدار، داشتن دارایی های منحصر به فرد است. کارآفرینی اغلب به عنوان ایجاد فرصتهایی برای ترکیب، استقرار و کنترل منابع بدون در نظر گرفتن مالکیت فعلی آنها میباشد. اما باید گفت معمولا کارآفرینان در ابتدا دارایی و منابع زیادی ندارند. درنهایت ایجاد، توسعه و استفاده از مزیت رقابتی در اختیار داشتن منابع، داراییها یا تواناییهای منحصر بفرد است.
B در الفبای آموزش کارآفرینی = Behavior
کارآفرینی به نوعی یک جنبه رفتاری است که بخشی دیگر از الفبای آموزش کارآفرینی است. رفتار یک عنصر مرکزی در فرایند کارآفرینی است و اقدامات فردی آن چیزی است که بصورت کارآفرینانه میسازند. رفتار کارآفرینانه نتیجه توسعه موفق یک سازمان توسط یک کارآفرین و رشد آن است.
C در الفبای آموزش کارآفرینی = Creativity
خلاقیت رکن اساسی کارآفرینی است و به نوعی به ایدههای نو و ناب اشاره دارد. در الفبای آموزش کارآفرینی خلاقیت شامل گرفتن ایدهها، تبدیل آنها به محصولات و خدمات و سپس ایجاد یک سرمایه گذاری و ریسکپذیری برای ورود محصول به بازار است.
D در الفبای آموزش کارآفرینی = Different
کارآفرینان با انجام کارهای متفاوت انگیزه میگیرند تا کارهایی را که لازم است، انجام دهند. کارآفرینان افرادی هستند که چیزی متفاوت ایجاد می کنند. در مطالب بعدی دیگر حروف الفبای آموزش کارآفرینی را با شما در میان میگذاریم.
کلام آخر
پس بسیار حیاتی است که قبل از شروع هر کاری از جمله ورود در زمینه کارآفرینی لازم است تا با الفبای آموزش کارآفرینی آشنا شویم. این آگاهی، موجب میگردد تا با بینش بیشتری نسبت به موضوع عمل کنیم.
برچسب های مهم